کتاب چهار قصه از برادران گریم
مصور - رنگي خياط دلاور همسر ماهي گير هانس خوش شناس راپونزل
ناشر يونيورسال
مروری سریع داشته باشیم به این سه کتاب
در این کتاب داستانهای مشهور زیر قرار دارد:
- سفید برفی و هفت کوتوله
- سفیدبرفی و گلقرمزی
- هانزل و گرتل
- نوازندگان شهر
هنوز هم بعضی از بخشها و عبارات و تصوراتم را وقتی این داستانها را میشنیدم به یاد دارم:
مثلا این جمله را:
کاش دختری داشتم به سفید برف، به سرخی خون و به سیاهی آبنوس این پنجره!
هانزل و گرتل، شاید نخستین داستانی بود که من را با مفهوم فقر آشنا کرد، پیش از آن تصوری از نداری نداشتم یا شاید درکی از جادوگرهای بدنهاد خوشظاهر مردمفریب و البته همان زمان با همه پلیدی جادوگر قصه، نتوانستم با تنبیه وحشتناک او توسط هانزل و گرتل کنار بیایم، خاکستر و سوختن او در کوره، با خودم فکر میکردم باید راهی میبود که بدون چنین کار وحشتناکی مثلا جادوگر را فقط محبوس کرد!
نوازندگان شهر داستان دوستی و همکاری عجیب یک الاغ، سگ، گربه و خروس بود و اینکه وقتی آنها با هم شدند، چطور توانستند یک دسته راهزن را بترسانند و غذایشان را صاحب شوند!
در این کتاب میتوانید قصههای زیر را ببینید:
- ریکله کاکلی
- دوخواهر و یک پری
- گربه چکهپوش
- سه آرزو
شخصیت مورد علاقه من در این کتاب گربه چکمهپوش بود، گربهای که دوست داشتم واقعا میداشتمش. و البته محو شخصیتها و نیز غذاهای داستان ریکله کاکلی بودم.
داستان دو خواهر و یک پری قدری برایم خارج از دایره منطق بود، به همین خاطر دوستش نداشتم، سالها بعد هم وقتی عاشق داستانهای علمی -تخیلی شدم، همیشه آن دستهای از آنها برایم جالب بودند که زیاد از دایره قوانین فیزیکی تخطی نکنند و به رؤیاهای بیسازمان نزدیک نشوند!
همیشه وقتی داستان سهآرزو را مرور میکردم، افسوس فرصت از دست رفته هیزمشکن را میخوردم و پیش خودم تصور میکردم که اگر چنان فرصتی به من رو کند، خودم چه میکنم!
داستانهای این کتاب
- سپیدگل
- دختر چوپان
- کبوتر سپید
- خیاط و پینهدوز
بیشک بهترین داستان این کتاب سپیدگل است، از میان شش جلد کتاب مصور یونیورسال، این داستان و نیز داستان پری دریایی بسیار بینظیر بودند.
توصیه میکنم حتما این داستان زیبا را بخوانید. این داستان بسیار زیبا و عاشقانه است، حدیث مهروزی دو دلداده است و سپیدگلی که در راه رسیدن به شاهزاده، فداکاریهای عجیبی میکند، اما دست روزگار باعث میشود که شاهزاده او را به کلی فراموش کند، اما سرانجام شعرخوانی یک اردک، خاطره عشق او را در دل شاهزاده زنده میکند:
هنوز هم مادرم را به یاد میآورم که این قسمت را با علاقه برایم میخواند:
«- اردک کوچولو، هیچ یادت مییاد:
حلقه توی آب، یک گیلاس شراب
از تاکستانها، تو کوهستانا؟- نه، هیچ هیچ یادم نیست.- یادت نمییاد؟
آیا سیاهپوشه، سوار بر اسب باد؟-، نه، نه، اصلا یادم نیست.- اردک کوچولو، به یادت بیار:
عشق دختره، چند بار نجاتت داد
سپیدگلی که
تو صحراها،
- منتظر تو است.»
دختر چوپان داستان جالب بعدی بود: وقتی پادشاهی از دختر زیبای خود پرسید که چقدر دوستش دارد، دختر در پاسخ گفت:
«همان قدر که نان، نمک را دوست دارد.»
پادشاه منظور دختر را نفهمید و دستور داد دخترش را که مسخرهاش کرده به دورترین نقطه جنگل ببرند و بکشند …
به هر ترتیب این ۳ کتاب را امروز تقدیم میکنم به شما کودکان دیروز و پدر و مادر احتمالی امروز، امیدوارم که آنها را با لذت برای کودکان خود بخوانید!
از مجموعه شش جلدی کتاب های یونیورسال،
- کتاب چهار قصه از آندرسن
- چهار قصه از برادران گریم ۲
- چهار قصه از شارل پرو