پشتیبانی از ساعت ۹ صبح الی ۱۰ شب :  ۰۹۱۲۵۳۴۳۶۴۴

کتاب داستان خارجی

انواع داستان های خارجی  به صورت کاملا رایگان با دانلود سریع

دانلود کتاب وظیفه مقدس تو اثر یوری گرمان ترجمه آلک قازاریان

این پیشامد در کلاس نهم مدرسه برای او رخ داد : والودیا ناگهان نسبت به همه چیز دلسرد شد حتی نسبت به گروه شطرنج که در غیاب او فورا از هم پاشید حتی نسبت به معلمش اسمارودین که تا انموقع اوستیمنکو را از بهترین شاگرد خودش میدانست و حتی نسبت به واریا استپانووا که در روزهای جشن ماه نوامبر با او به ساحل بلند رودخانه ارامی که اسمش اونچا بود رفته بود.

این پیشامد در کلاس نهم مدرسه برای او رخ داد : والودیا ناگهان نسبت به همه چیز دلسرد شد حتی نسبت به گروه شطرنج که در غیاب او فورا از هم پاشید حتی نسبت به معلمش اسمارودین که تا انموقع اوستیمنکو را از بهترین شاگرد خودش میدانست و حتی نسبت به واریا استپانووا که در روزهای جشن ماه نوامبر با او به ساحل بلند رودخانه ارامی که اسمش اونچا بود رفته بود.
زندگی پر از تقلا و هیاهو با تمام شادی ها و سرگرمی ها با تمام جزیات با همه چیزهایی که والودیا را احاطه کرده بود گویی یکمرتبه از حرکت باز ایستاد و با ترس و احتیاط در کمینش نشست انگار میگفت صبر کن پسرجان صبرکن ببینم بعد چطور میشود.
البته به نظر نمیرسد که پیشامد خاصی روی داده باشد. انشب او با واریا به سینما رفته و هوا پاییزی مثل همیشه نم نم میبارید و واریا طبق معمول راجع به هنر تاتر پرت و پلا میگفت.
باری انشب روی پرده سینما چندتا مرغ خودخواه از یک نژاد برگزیده با وقار تمام قدم میزدند.
بعد ناگهان والودیا به فس فس افتاد نفس بند امد

 

برای خرید کتاب وظیفه مقدس تو اثر یوری گرمان ترجمه آلک قازاریان نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید. برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

 

دانلود کتاب ژان کریستف اثر رومن رولان ترجمه م.ا. به آذین

 

 مدتها پیش از اقدام به نگارش قطعی اثر طرح بسیاری از حوادث و چهره های اصلی آن ریخته شده بود .کریستف از سال 1890.گراتسیا از 1897 و آنای درخت آتشین به طور کامل در 1902 تصویر شده بود.
اولیویه و آنتوانت در 1901-1902 و مرگ کریستف در 1903 ( یک ماه که نخستین سطرهای سپیده دم نوشته شود.)
و درست در همان ساعتی که چنین یادداشت می کردم : امروز 20 مارس 1903 به طور قطع نوشتن ژان کریستف را آغاز می کنم)
کاری جز آن برایم نمانده بود که خوشه ها را بر چین کنم و با هم ببندم و از آن بافه ای فراهم سازم.
بدین سان می توان دید که ادعای منتقدان کم بصیرتی که گمان می برند من بی نقشه و از روی تصادف دست به کار ژان کریستف زده ام تا چه پایه نابخردانه است.
من از تربیت فرانسوی و کلاسیکی و دانشسرائی خود خیلی زود عشق و احتیاج به ساختمان های مستحکم را فرا گرفته ام.
و در خون خود نیز را به ارث برده ام.چه از نژاد قدیمی ساختمان کنندگانی بورگونی هستم.
هرگز امان ندارد اثری را شروع کنم پی آن که قبلا پایه های آن را استوار کرده خطوط عمده انرا به تمامی طرح ریخته باشم.
هرگز اثری مانند ژان کریستف نبوده است که پیش از این که نخستین کلمات انرا به روی کاغذ امده باشد کاملا در اندیشه شکل پذیرفته باشد.
در همان روز 20 مارس 1903 من بخش های این منظومه را در طرح های خویش معین نموده ام..

 

برای خرید کتاب ژان کریستف نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید. و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

دانلود کتاب بازی مهره شیشه ای اثر هرمان هسه ترجمه عبدالحسین شریفیان

 

 بازی مهره شیشه یی که آخرین اثر مهم و مشهور هرمان هسه به حساب می اید در سال هزار نهصد چهل و سه در کشور سوئیس نشر گردید.زمانی که توماس مان نویسنده شهیر المانی که در ان دوران در کالیفرنیا می زیست دو جلد چاپ نخست این اثر را دریافت کرد از تشابه کاملا اشکار ساختار ازمایشی زندگی ماگیسترلودی یوزف کنشت و داستانی که خود وی توماس مان به نام دکتر فاوستوس سال 1947 می نوشت سخت شگفت زده و مبهوت شد. این دو اثر با وجود تفاوتهایی که از نظر ذوق و مشرب.سبک و موضوع یا تم باهم دارند روایتگر یک قصه یا حکایت مشابه هستند: گوینده یا نقالی خوش ذوق و خوش سلیقه و در عین حال مغلق نویس و گزافه پرداز و با وشق و علاقه یی بسیار زیاد که فقط از شخص خرده گیری چون خود وی برمی اید .درباره زندگی مردی سخن می گوید که هم دوستش دارد و هم تحسینش می کند.در هر صورت چون این روای یا گوینده نمی توانند ان گونه که سزاوار است نبوغ بحث برانگیز یا تردید برانگیز موضوع و سوژه تذکره گونه اش را درک کند.در نتیجه تنش یا رابطه تیره و مسخره یی بین پرسپکتیو یا دیدگاه محدود گوینده و پندارها و رویاهای باز و گسترده یی که نادانسته و نااگاهانه به خواننده القا می کند به وجود می اید

 

برای خرید کتاب بازی مهره شیشه ای نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید. و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

دانلود کتاب تسخیر ناپذیر اثر ویلیام فاکنر ترجمه پرویز داریوش

 

 آن روز بعد از ظهر آغل را در ته نهر ساختیم جایی که کسی آن را پیدا نمی کرد مگر انکه بداند کجا دنبالش بگردد و تازه ان را به چشم نمی دید مگر انکه به نرده هایی می رسید که سرشان تازه با تبر زده شده بود و هنوز از جای بریدگی انها شیره نباتی می چکید و از میان انبوه بیشه و تا میان ان به هم پیوند داشت.
همه انجا بودیم پدرم و جوی و رینگور و لوش و خودم پدرم هنوز چکمه هایش پایش بود اما نیم تنه اش را کنده بود این بود که از وقتی رسیده بود تازه فهمیدیم که شلوارش لباس مخصوص ارتش جنوب نیست و از شلوارهای شمالی هاست پارچه ابی محکم نوی بود که غارت کرده بودند و حالا شمشیر هم به کمرش نبود. تند کار می کردیم نهالها را می انداختیم.بید و کاج و افرا و گردوی جنگلی را می انداختیم و حتی فرصت ان را هم نداشتیم که صبر کنیم و شاخه های انها را بزنیم همه را پشت قاطر می بستیم و با دست هم می کشیدیم.

همه را از میان گل زیاد و بوته های گل سرخ وخشی به جایی که پدرم انتظارمان را می کشید می بردیم. و همین هم بود پدرم همه جا بود زیر هر بغل یک نهاد زده بود و از میان خاربنها و بوته های گل سرخ وحشی از قاطرها تندتر می رفت و نرده ها را در خاک می کاشت و حال انکه لوش و جوبی هنوز گفت و گو داشتند که کدام سرچوب را باید در خاک فرو کرد.و مطلب همین بود. مه اینکه پدرم از همه تندتر و بیتشر کار می کرد نه حتی با وجود اینکه پدرم از همه تندتر و بیشتر کار می کرد

 

برای خرید کتاب تسخیر ناپذیر نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید. و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.