پشتیبانی از ساعت ۹ صبح الی ۱۰ شب :  ۰۹۱۲۵۳۴۳۶۴۴

معرفی کتاب ادبی

 

کتاب اسرار التوحید فی مقامات شیخ ابی سعید نوشته محمد بن منور نوه شیخ ابی سعید ابی الخیر می باشد. این کتاب ارزشمند ادبی و عرفانی در حدود سالهای 553 تا 599 هجری تالیف شده است و به سه باب تقسیم شده است. همه بابهای این کتاب در شرح حالات شیخ ابی سعید ابوالخیر است. باب نخست در ابتدای حالت شیخ، باب دوم در وسط و باب سوم در انتهای حالت اوست. از این کتاب چند تصحیح موجود است. تصحیحی از دکتر ذبیح الله صفا ، تصحیحی از دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی در دو جلد و تصحیحی از احمد بهمنیار از این کتاب چاپ شده است. تصحیح دکتر شفیعی ، همراه با مقدمه ی مفصلی در معرفی کتاب  و نویسنده و شرح احوال شیخ ابوسعید و نکاتی در باب عرفان شیخ ابوسعید دارد. اسرار التوحید علاوه بر آن که زندگی نامه روحانی شیخ ابوسعید ابوالخیر است، یکی از برجسته ترین و ارزشمندترین منابع تاریخ تصوف در ایران می باشد و همچنین از مهمترین منابع تاریخ اجتماعی ایران است. همچنین این کتاب منبعی دست یک از اقوال بسیاری از مشایخ تصوف در خراسان بزرگ است که از چگونگی تشکیل خانقاه و پیدایش آن و تکامل تصوف در خراسان و کیفیت زندگی متصوفه در خانقاه و خارج از آن، نوادر حکایات اهل عرفان و مصطلحات عرفانی اطلاعات ذی قیمتی در اختیار پژوهشگر می گذارد. 

 

9789643290450

 

گفته اند که پدر شیخ ما ، بابوابوالخیر ، سلطان محمود را عظیم دوست داشتی و او را در میهنه سرایی بکرد و بر دو دیوار سقف های آن بنا، نام سلطان محمود و ذکر حشم و خدم و پیلان و مراکب او نقش فرمود. و شیخ کودک بود. پدر را گفت: «مرا درین سرا، یک خانه بنا کن چنانک آن خانه خاصه من باشد و هیچ کس را در آن هیچ تصرف نباشد.» پدر او را خانه ی بنا کرد در بالای سرای، که صومعه‏ی شیخ آن است. چون خانه تمام شد و در گل گرفتند، شیخ فرمود تا بر در و دیوار و سقف آن بنوشتند که «الله الله الله» پدرش گفت: «یا پسر این چیست؟» شیخ گفت:«هر کسی بر دیوار خانه ی خویش نام امیر خویش نویسند.» پدرش را وقت خوش گشت و از آن چه کرده بود پشیمان شد و بفرمود که تا آن همه که نبشته بودند از سرای او دور کردند و از آن ساعت باز در شیخ به چشم دیگر نگریست و دل بر کار شیخ نهاد.

شیخ ما گفت که روزی پیش بلقسم بشر یاسین بودیم، ما را گفت: «ای پسر! خواهی که با خدای سخن گویی؟» گفتیم:« خواهیم، چرا نخواهیم؟» گفت: «هر وقت که در خلوت باشی این گوی و بیش از این مگوی»

بی تو جانا قرار نتوانم  کرد

 

احسان تو را شمار نتوانم کرد 

گر بر تن من زبان شود هر مویی 

یک شکر تو از هزار نتوانم کرد

روزی درویشی به میهنه رسید و هم چنان با پای افزار پیش شیخ ما آمد و گفت: «ای شیخ بسیار سفر کردم و قدم فرسودم. نه بیاسودم و نه آسوده‏ای را دیدم.» شیخ گفت: «هیچ عجب نیست. سفر تو کردی و مراد خود جستی. اگر تو درین سفر نبودی، و یک دم به ترک خود بگفتی هم تو بیاسودیی و هم دیگران به تو بیاسودندی. زندان مرد، بود مرد است. چون قدم از زندان بیرون نهاد به مراد رسید.»

  برای خرید کتاب اسرار التوحید اینجا کلیک کن

 

نویسنده
5471

کتاب سخنوران و خطاطان زنجان تالیف کریم نیرومند با همکاری کریم زعفری است این کتاب مربوط به دوره قرن چهارم تا عصر حاضر است البته  تا سال چهل و هفت که این تذکره در هزار پانصد نسخه در قطع وریزی و جلد سلفون توسط موسسه مطبوعاتی زعفری زنجانی به چاپ رسید.

تاریخ هر ملت و هر کشور و بالاخره هر منطقه و هر قومی بوسیله سخنوران و نویسندگان در آئینه ادبیات متجلی میگردد.اگر نویسنده و شاعری وجود نداشته باشد ادبیات وجود ندارد. و اگر ادبیاتی وجود نداشته باشد آئینه تاریخ کدر میشود یعنی بقول جناب جعفر میرزائی

گر نباشد سخن از باده و عشق        یا زذلبستگی انس و سرور

آدمی نیست به بستان وجود     جز تماشاگر و آنهم از دور

و این سخنوران است که تاریخ گذشته و حال را هر کس بزبانی به نسلهای آینده بازگو میکند بهرحال سخن در این مقوله بسیار است کتابی گرد آوری شده یعنی موجود صامتی بوجود امده که دز آن زنده و مرده پیزو جوان با شما حرف میزنند.

 

 کتاب سخنوران و خطاطان زنجان

 ادامه را دنبال کنید

پشتیبان سایت
1049

مرزبان نامه عنوان کتابی می باشد که در اصل به زبان طبری بوده و مرزبان بن رستم آن را خلق کرده است و سعدالدین وراوینی در سده هفتم هجری، آن را به پارسی برگردانده است. مرزبان نامه به شیوه کلیله و دمنه خلق شده است و در آن داستانها و روایت ها از زبان حیوانات نقل شده است. این منش در برهه های قدیم رواج داشته است و دانایان در سرزمین های ایران و هندوستان، به زبان حیوانات، گفته ها و نصایح خود به سمت بانیان حکومت میفرستادند. این اثر منثور که به نثر مسجع یا فنی نوشته شده است، از آثار ارزشمند زبان پارسی می باشد و به نثر بسیار دلنشینی نگاشته شده است. این کتاب در 9 باب نوشته شده است و در واقع مرامنامه ای برای پیشکش به پادشاهان می باشد تا برپایه آن بتوانند حکومت و جامعه را به شیوه ای معقول هدایت کنند. نسخه اصلی این اثر که به زبان طبرستانی بوده است، امروزه در دست نیست. سعد الدین وراوینی در زمانه خود پیشه منشی گری را در اختیار داشته است. پیش از این ترجمه، در سده ششم هجری نیز محمد بن غازی میلطوی این اثر را به پارسی برگردانده بوده است.

 

مرزبان نامه

نویسنده
1263

سفرنامه ناصر خسرو نگارش شده توسط ناصرخسرو قبادیانی در شرح سفرهای خویش از خراسان تا مکه و شام و مصر و ایران و بازگشت به خراسان و بلخ می باشد. ناصرخسرو پس از خوابی که می بیند، تغییری عظیم در خویش به وجود می آورد و دست از گذشته خویش می کشد و راهی سفر درازی می شود. سفرنامه به صورت گزارش گونه بیان شده است و نقل سفرها و دیدارهای خویش را به زبانی ساده برای خواننده بیان میدارد. این سفر در سال 437 قمری از شهر مرو در خراسان بزرگ آغاز شده است و به سال 444 در بلخ به پایان رسیده است و ناصر پس از آن، گزارش سفر دراز خویش را به تحریر آورده است.

 

سفرنامه ناصرخسرو

 

درباره ناصرخسرو:
ابومعین ناصر بن خسرو قبادیانی بلخی از شاعران و سخن سرایان بزرگ سده پنجم هجری می باشد. ناصر که تخلص حجت داشته است، در سال 382 خورشیدی (394 قمری) در قبادیان بلخ به دنیا آمد و در سال 460 هجری قمری در یمگان بدخشان از دنیا رفت. آرامگاه او امروزه در بدخشان پابرجا می باشد.
در جوانی به تحصیل در دانش و فنون و زبان و ادبیات روی آورد و قرآن را نیز حفظ کرد:

مقرم به مرگ و به حشر و حساب
کتابت ز بر دارم اندر ضمیر

ناصر در ریاضی و طب بقراط و جالینوس و نجوم و فلسفه و کلام تسلط کامل داشت و مطالعات گسترده ای در مورد ادیان و مذاهب ملل داشت و اطلاعات گسترده ای در این باب کسب کرده بود. ناصر به زبان تازی تسلط کامل داشته و اشعار زیادی به این زبان داشته که امروزه در دست نیست و در گذر زمان از میان رفته است.

ناصر پیش از آغاز سفر خویش در مرو بود و پس از آنکه خوابی می بیند، سفر خویش را آغاز می کند و در ابتدای کتاب درباره این رویداد چنین می نویسد:
در ربیع الآخر سنه سبع و ثلثین و اربعمایه که امیرخراسان ابوسلیمان جعفری بیک داود بن مکاییل بن سلجوق بود از مرو برفتم به شغل دیوانی، و به پنچ دیه مروالرود فرود آمدم، که در آن روز قران راس و مشتری بود گویند که هر حاجت که در آن روز خواهند باری تعالی و تقدس روا کند. به گوشه ای رفتم و دو رکعت نماز بکردم و حاجت خواستم تا خدای تعالی و تبارک مرا توانگری دهد. چون به نزدیک یاران و اصحاب آمدم یکی از ایشان شعری پارسی می‌خواند. مرا شعری در خاطر آمد که از وی در خواهم تا روایت کند، بر کاغذ نوشتم تا به وی دهم که این شعر بر برخوان. هنوز بدو نداده بودم که او همان شعر بعینه آغاز کرد. آن حال به فال نیک گرفتم و با خود گفتم خدای تبارک و تعالی حاجت مرا روا کرد. پس از آن جا به جوزجانان شدم وقرب یک ماه ببودم و شراب پیوسته خوردمی. پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرماید که قولوا الحق و لو علی انفسکم. شبی در خواب دیدم که یکی مرا گفت چند خواهی خوردن از این شراب که خرد از مردم زایل کند، اگر به هوش باشی بهتر. من جواب گفتم که حکما جز این چیزی نتوانستند ساخت که اندوه دنیا کم کند. جواب داد که بیخودی و بیهوشی راحتی نباشد، حکیم نتوان گفت کسی را که مردم را بیهوشی رهنمون باشد، بلکه چیزی باید طلبید که خرد و هوش را به افزاید. گفتم که من این را از کجا آرم. گفت جوینده یابنده باشد، و پس سوی قبله اشارت کرد و دیگر سخن نگفت. چون از خواب بیدار شدم، آن حال تمام بر یادم بود برمن کار کرد و با خود گفتم که از خواب دوشین بیدار شدم باید که از خواب چهل ساله نیز بیدار گردم.

ناصر پس از این واقعه، از گذشته خویش توبه کرد و راهی سفر مکه شد:
اندیشیدم که تا همه افعال و اعمال خود بدل نکنم فرح نیابم. روز پنجشنبه ششم جمادی الاخر سنه سبع و ثلثین و اربعمایه نیمه دی ماه پارسیان سال بر چهارصد و ده یزدجردی. سر و تن بشستم و به مسجد جامع شدم و نماز بکردم و یاری خواستم از باری تعالی به گذاردن آنچه بر من واجب است و دست بازداشتن از منهیات و ناشایست چنان که حق سبحانه و تعالی فرموده است.
پس از آن جا به شبورغان رفتم. شب به دیه باریاب بودم و از آن جا به راه سنکلان و طالقان به مروالرود شدم. پس به مرو رفتم و از آن شغل که به عهده من بود معاف خواستم و گفتم که مرا عزم سفر قبله است.
پس حسابی که بود جواب گفتم و از دنیایی آنچه بود ترک کردم الا اندک ضروری.

نویسنده
1733