کتاب آداب دنیا اثر یعقوب یادعلی است که توسط انتشارات چشمه به چاپ رسید متن گرفته از خود کتاب
اگر آدم قرار بود همهچیز زندگیاش را انتخاب کند دنیا هرج و مرج میشد. جنبهای از زندگی را میشود از نحوهی روبهرو شدن با خوردنیها شناخت: غذا خوردن٬ رودست خوردن٬ زمین خوردن٬ بر خوردن٬ چیز خوردن! یعنی همین خوردن یا نخوردنهاست که زندگی را میسازد٬ که آدم را به فنا میدهد یا نمیدهد.
اگر پایه باشی و اهل٬ اگر آموخته باشی که خود را بسپری به جریان ابدی و معلق کشف روی دیگر رازآلودگی دنیا ... میتوانی سهل بگیری٬ خود را از مفاهیم انتزاعی خلاص کنی و سویهی جذاب نادانستگی را درک کنی.
روایت زنیست که پس از سالیانی به سببی بازمیگردد برای یافتن عشق قدیمی زندگیاش. در این راه به یاری کسی که قابل دسترستر است نیاز دارد و ...به ادامه مطلب مراجعه کنید.
مردی که از کودکی او را بازی داده است. در کشوقوسی اینان همراه میشوند. اولی برای یافتن عشق و دیگری برای درک آن دوست قدیمی. در این بین ردپایی از او را در یک مجتمع زیبای خوش آبوهوا مییابند اما دیر رسیدهاند. او نیست. در مراحل بازگشت یا پیدا کردن وی اتفاقات عجیب و مرموز و زیبا و تعلیقی و ماجراجویانهای میافتد که تمامی آدمهای این مجتمع و این سه دوست قدیمی را به هم مربوط میکند و باقی ماجرا.
روایتی رئالیستی از حال انسانها که در گریز از گذشته به دامان همان میافتند. یادعلی ضمن بازگویی قصهی آدمهایی که در روابطشان نمایندگان تیپیکال شاخصهای روانی جامعه هستند نقب میزند به معضلات اجتماعی و البته وجه مهم گذشتهی انسانها.
ضمن ریختشناسی تاثیرات گذشته بر احوالات حال آدمی مفاهیم را در قالبهای ماضی و مضارع بررسی میکند. مفاهیمی چون عشق و فداکاری و نفرت و آگاهی و آزادی ووو در دو قالب بررسی میشوند و زیبایی کار اینجاست که گاه از این قالبها خارج شده و تعریف یکی بدون دیگری را بازمیشناسیم و چهقدر در فاصله با تعاریف پیشین. به عنوان مثال مفهوم عشق مضارع را در مسیر حوادث میبینیم سپس به گذشته میرویم و آن مفهوم را در آن برهه میشناسیم ناگاه یادعلی با مهارت آن ماضی را در مضارع ادغام میکند با تاثیر دو زمان بر هم مفهوم عشق کاملن دیگرگون میشود.
یادعلی با گرد آوردن آدمهایی از منظر روانشناختی کاملن متفاوت متبحرانه آنها را واکاوی میکند و به ریشهها میرسد و نتیجه یک روانشناسی ناب از معناها و معناباختگیهاست.
در ورای داستان و اسکلت روانشناختی و تا پارهای جامعهشناختی و البته تعلیقی اثر یک لایهی ظریف درونی نیز در داستان جریان دارد. به این پاره توجه کنید. "«دنیا» برای «رامین» هتلی بود که «پروا» مجبورش کرده بود چند روزی مهماناش باشد و حالا هم که «نوید»ی در کار نبود دوباره داشت برمیگشت. چرخ «دنیا» بی«ضمیر» نمیگردد."
اسامی داخل گیومه نامهای خاص شخصیتهای داستان هستند ولی آنها را جدای از خاص بودن بخوانید. لایهی زیرین اینجاست. آن مجتمع تفریحی دنیا نام دارد و اسامی در معنا دلالت دیگرگونه دارند و باقی باشد برای کشف و لذت شما.
آداب دنیا را میتوان در ادامهی دغدغههای آداب بیقراری نیز دنبال کرد با مولفههایی که برای یادعلی انگاری آدابشان یکی ست. بیقراری دنیای ما یا دنیای بیقراری ما