پشتیبانی از ساعت ۹ صبح الی ۱۰ شب :  ۰۹۱۲۵۳۴۳۶۴۴

معرفی رمان

 

 

معرفی کتاب فرانکنشتاین اثر مری شلی:
یکی از مهمترین رمان‌های عصر امروز را باید همین کتاب به حساب بیاوریم که در ژانر علمی تخیلی و ترس نوشته شده. رمانی که بعد از سال‌های زیادی که از انتشارش گذشته، هنوز هم جزو آثار مهم و پرخواننده به حساب می‌آید.
نویسنده فراکنشتاین، نویسنده زن انگلیسی قرن نوزدهم، به نام مری شلی است که در خانواده ای نویسنده بزرگ می شود. و با شاعر مشهور و رمانتیک پرسی شلی ازدواج می کند. از طرفی آشنایی و معاشرت مری با لرد بایرون، شاعر بزرگ انگلیسی، تاثیر زیادی در خلق این اثر بزرگ داشته است.
داستان کتاب از این قرارست که دانشمند جوان و جاه طلب به نام فرانکشتاین، سعی در جان دادن به موجودات بی جان می کند و در جهت این امر، با به هم وصل کردن اندام بدن دزدی مردگان، جسمی خلق می کند که شبیه به انسان است، با جثه ای بزرگ تر از یک انسان معمولی؛ موجودی با صورتی مخوف که بر همه جای بدنش رد بخیه‌های ناشی از دوختن به چشم می‌خورد و بوسیله اعمال نیروی الکتریکی به آن جان می دهد.

 

درباره کتاب یاس مجنون


این روزها تک‌ و توک نویسنده قدیمی یا بهتره بگیم رمان نویس قدیمی می بینیم که کارشون خوب باشه. من قبلا کارهای خانم محمدی رو خیلی دوست داشتم مثل رمان خواب زده یا سنت شکنشون. بعد از این که از زمینه رمان های ایرانی‌ کمی فاصله گرفتم این اواخر برگشتم و یاس مجنون رو به پیشنهاد یک دوست که می گفت ژانر عاشقانه ای داره شروع کردم، اتفاقا ابتدای رمان هم برام جالب بود. وقتی که حرف از یک نقاشی مشترک اونم با آدمی که قبلا مرده شد، ناخوداگاه جذب داستان شدم. اما زمان زیادی نگذشته بود که متوجه شدم هیچ حرف خاصی این داستان نداره که بزنه. جایی یک اصطلاح خوندم نوشته بود توی فیلم ترکی ها مخاطب همه چیز رو می دونه و منتظره شخصیت داستان بفهمه. رمان یاس مجنون هم دقیقا همین طور بود. منِ مخاطب همه چیز رو قبل از رسیدن به نیمه رمان فهمیده بودم و دیگه داستان چیزی برای ارائه کردن به من نداشت. این روزها این قدر نویسنده های جدید مال پرست شدند که آدمی شک می کنه اصلا کار این شخص ارزش خوندن داره؟!

 

درباره رمان هرگز رهایم نکن نوشته کازوئو ایشی‌گورو


دنیای این رمان برگرفته از تخیل نویسنده است و بنابراین به نظر می رسد که رمان، سبکی علمی-تخیلی دارد اما داستان از فضای عاشقانه هم دور نیست؛ با وجود این بعد از خواندن کتاب، خواننده متوجه آن خواهد بود که این کتاب به چه صورت ارتباط تنگاتنگ خود را با دنیای واقعی برقرار می کند.
نامعلوم بودن سرنوشت شخصیت های داستان و از طرفی دانستن آنکه آینده برای آن ها تیره و دردناک است حس نا امیدی از آینده آن ها را در خواننده بیدار می کند، اما عشق و هنر به کمک شخصیت های داستان می شتابد تا اندکی بیشتر فرصت زندگی داشته باشند و طعم آن را بچشند.
عوامل زیادی در شکل‌گیری هویت ما نقش دارند؛ ارتباط ما با دیگران و فضایی که در آن زندگی می‌کنیم، سرنوشت ما را تعیین می‌کند. ولی در آخر، این ما هستیم که تصمیم می‌گیریم چه اهدافی را در زندگی انتخاب کنیم، به سمت چه آینده‌ای حرکت کنیم و چه هویتی را برای خود بسازیم.
نقش اصلی داستان، خانمی ۳۱ ساله به نام "کتی اچ" است که پرستار بیماران اهدای عضو است و ما داستان را با روایت او می خوانیم. او از کودکی، با دو دوست خود، به نام های "روت" و "تومی" در یک مدرسه بزرگ می شود.
با گذشت کمی از روند داستان به نظر می رسد که مدرسه ای که آن ها در آن بزرگ شده اند ویژگی های خاصی دارد؛ با اینکه دانش آموزان مدرسه به فعالیت های معمولی مثل نقاشی کشیدن، کتاب خواندن و بازی کردن مشغول اند، اما رازی در این مدرسه وجود دارد که فقط مسئولین مدرسه از آن با خبرند. رازی درباره دانش آموزانی که در مدرسه زندگی می کنند و سرنوشت غریبی در انتظارشان است.

 

خون خورده بوی خون می داد، بوی باروت خاکستر، بوی صبر و بوی عشق. عشق را به سه دسته تقسیم می کنند: عشق به خانواده، عشق زمینی و عشق عرفانی. رد پای هر سه عشق را می شود در آن کلیسای قدیمی و یا در آن ماشین نظامی که دختران روسپی را فراری می داد و در آن کافه از دریچه دوربین خبرنگاری کنجکاو دید. مهم نیست که معتقد باشید یا آتئیست. تفاوتی ندارد که با جنگ موافق باشید یا مخالف. می توانید خون خورده را با برادران سوخته دنبال کنید و بی تاب شوید برای همه شهدای جنگ. می توانید با وجود خداناباور بودن با محسن مفتاح قرآن بخوانید. مادر ۴برادر سوخته به محسن مفتاح سفارش می دهد تا برای پسرانش قرآن بخواند، قبرهایشان را بشوید و گل هایی روی آن ها بگذارد. داستان از همین جا شروع می شود در گذشته با صلاح الدین فاتح ملاقات می کنید و با او شک می کنید. شک دشمن ایمان است. گفته بودم که خون خورده بوی خون می دهد، آن جاست که شما چون صلاح الدین شک می کنید که خاک خون می خواهد و باید تک به تک سر اسرا را بزنید یا جانشان را با گذشت و مهربانی ببخشید.یک به یک با عزرائیل به سراغ جان برادرهای سوخته می روید. از بزرگ تا کوچک ترین که به نحوی روداغی بود و مرهمی برای دل مادر و پدرشان. می شود گفت که در این داستان همه چیز از اول 'رو' شده شما می دانید پایان قصه با مرگ رقم خورده اما این ضعف نویسنده باعث نمی شود که شما میل به خواندن کتاب را از دست دهید. این تنها کتابیست که من از این نویسنده خوانده ام و مبهوت فضاسازی او شدم به طوری که شاید با عکس هم نمی توانستم به این خوبی متصور شوم. من عقیده دارم که گاهی می شود بو را از فیلم و کتاب هم متوجه شد. مثل بوی نا در فیلم انگل، مثل بوی خون و باروت در کتاب خون خورده.