پشتیبانی از ساعت ۹ صبح الی ۱۰ شب :  ۰۹۱۲۵۳۴۳۶۴۴

معرفی رمان

 

 

    درباره رمان گنگ محل بصورت خلاصه باید گفت که نویسنده این اثر جان برن ساید است که در ایران توسط رضا اسکندری آذر ترجمه شده است و ناشر کتاب گنگ محل انتشارات هیرمند میباشد. تعداد صفحات این رمان در دویست بیست و شش صفحه است. و اما خلاصه کتاب گنگ محل روایت زندگی شخصی است بر پایه روان پریشی که نوبتی دیگر آزمایش غیر انسانی اکبر شاه گورکانی را تکرار می کند که هدف این آزمایش پی بردن به ماهیت اکتسابی بودن زبان یا ذاتی بودنش میباشد. این داستان همانطور که گفته شد بر اساس افسانه اکبر شاه گورکانی است که برای اگاهی از موضوع ذاتی بودن زبان یا اکتسابی بودن آن 12 نوزاد را در محبسی نگه داری مینوده و و توسط نگهبانانی لال انها را بزرگ می نموده تا بتوانند بفهمد که زبان اکتسابی است یا ذاتی که به این مکان گنگ محل یا لال خانه می گفتند.حال روای این کتاب شخصی بنام لوک که بعد از مرگ مادرش صدمه بزرگی خورده و دچار پوچی احساسات و بی انگیزگی گشته و بدین منظور سعی بر این دارد که محل مدرنی و جدیدی از گنگ محل تاسی نماید

 

نام راوی کتاب لوک است که تنها فرزند خانواده ایست که دارای احساسات سرد هستن لوک که بسیار تحت تاثیر مادرش است و مادراست که در خانه تمام تاثیر را داشته و پدر حضورش کمرنگ است. پدر او انسانی سرخورده و نیازمند محبت که از سوی مادر سرکوب شده و این لوک است که از مادر الگو کرفته و به سیطره بی احساسی و دورشدن از عواطف انسانی میرسد

مادر لوک راوی داستاهایی بی اساس و غیر معمول است که سبب روان پریشی و ناارامی درونی لوک میگردد بگونه ای که دلنشین ترین و خاصترین قصه اکبرشاه گورگانی است که مکانی از نگهبان لال درست نموده تا نوزادانی را نگهداری نماییند تا پی به اکتسابی بودن یا ذاتی بودن زبان برسند

لوک که در فضاسازی داستان‌های مادرش غرق و ذهنش خواهان چیزهایی ورای درک انسانیت است، به منظور یافتن روح، در کودکی شروع به کالبد شکافی جانوران کوچک می‌کند و رفته رفته چون حیوانات کوچک یا مرده روح مریضش را ارضا نمی‌کنند به حیوانات بزرگ‌تر و گاها زنده روی می‌آورد.

لوک پس از مرگ مادرش زندگی جدیدی را پیش می‌گیرد و ساختن دوباره گنگ محل را هدف اصلی خود قرار می‌دهد. او از وارد کردن هیچ آسیبی به دیگران منع و شرمی ندارد و به کلی از این کار لذت می‌برد.

او برای رسیدن به اهداف خود با زنانی که از نظر روانی مثل خودش روان‌پریش یا بی‌خانمان بودند ارتباط برقرار کرده و در ازای غذا، مکانی برای زندگی، هدایا و امنیت از آن ها بستری گرم و فرزندانی طلب می‌کند. فرزندانی که کسی از وجودشان باخبر نمی‌شود و او می‌تواند آزامایشات خود را بی کم و کاست رویشان پیاده کند.

هِرمان هِسِهزاده ی 2 ژوئیهٔ هزارو هشتصدو هشتاد وهشت-درگذشته 9 اوت هزارونهصدو شصت و دو میلادی- نویسنده و ادیب و نقاش آلمانی و برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات سال 1946 است

هرمان هسه در طبیعت زاده شد و تحت تاثیر طبیعت تفکر و جهان بینی اش شکل گرفت.به گونه ای که در تمامی اثارش الهام گرفتن از طبیعت صراحتا مشهود است

درباره ی کتاب سیذارتا

سیدارتا نخستین بار در سال 1922 منتشر شد.این اثر حاصل کندوکاو طولانی مدت هسه در فلسفه و مذهب هند است،کندوکاوی که در دوران نوجوانی هسه آغاز شد و تا سال ها پس از نگارش سیدارتا ادامه یافت.پدر و مادر هسه مبلغ مسیحی بودند و در هند فعالیت می کردند.همین امر زمینه ی اشنایی او را با سرزمین بزرگ و کهن هند فراهم کرد.هسه بعدها،در سال 1911 به هند سفر کرد و شناخت خود را از هند گسترش داد و این شناخت را نه فقط در سیدارتا که در یادداشت های روزانه در اشعار و تاملات و بسیاری از داستانهای خود منعکس کرد.

در سیدارتا گوشه هایی از زندگی بودا با وقایع تخیلی تلفیق شده است:سیدارتای برهمن زاده در می یابد که اموزه های سنتی و مناسک برهمنان سیرابش نمی کند و یاری اش نمی دهد که الهام های معنوی و شناخت ذهنی را با تجربه ای شخصی همساز کند و به رهایی برسد.از رو خانه ی پدری را ترک می کند و همراه دوست خود گوویندا به شمن ها می پیوندد که شاید بتواند با تحمل درد و رنج و عبور از من خویش از رنج جهان برهد و از چرخه ی ملال انگیز زندگی بیرون بزند.اما ازمونش به شک می انجامد و درمی یابد که که با اراده ی اهنین و پذیرش مشقت نمی تواند راه به جایی ببرد.سرانجام سرخورده می شود و همراه دوست خود به دیدار بودا می رود.اما به رغم ستایش بودا از او هم می گذرد و راه فردی خود را پیش می گیرد.

سیدارتا راه خود را می جوید و برآن است که از طریق خود به رهایی برسد.پس به زندگی رو می اورد.به سوی کودک صفت ها می رود.در شهر نخست با نگاهی تحقیرامیز کودک صفت ها را می نگرد.اما طولی نمی کشد که خود به ثروت اندوزی سرگرم می شود و مجالس عیش و عشرت ترتیب می دهد.اما سرانجام در اوج بیگانگی از خود مایوس و درمانده شهر را ترک می کندو به دامان طبیعت پناه می برد.ودر ساحل یک رود در عالم خیال نوعی تولد دوباره را تجربه می کند

سیدارتا

پس از سالها عزلت،مکاشفه و زندگی فقیرانه،گمان می کند که سرانجام به معنای خرمندی پی برده است.گل شناخت رفته رفته در وجود سیدارتا شکوفته می شد.سیدارتا درمیافت که درون خود به دنبال چیست.انچه او می جست چیزی نبود جز امادگی روح ،نوعی توانایی،هنری اسرارامیز که در گیر و دار زندگی لحظه به لحظه اندیشه ی وحدت را بیندیشی وحدت را حس کنی و با هر دم ان را به درون بکشی...

هسه انگونه که خود می گویدقصد داشت با نگارش سیدارتا اموزه ی وحدت خدایی را که از دیرباز در اسیا مطرح بوده است،برای اروپاییان امروزی بازافرینی کند و چیزی را پیش چشم انان بیاورد که تمام مذاهب و اشکال گوناگون ایمان بشری در ان شریک اند.هسه برای رسیدن به این مقصود در قالب سیدارتا شخصیتی را خلق کرد که از هرگونه جزم اندیشی به دور است.شخصیتی که تضاد میان زندگی و اندیشه را باهم اشتی می دهد و به ان تعالی می بخشد.اما سیدارتا زمانی به این جایگاه رسید که هر دو عرصه را با اغوش باز پذیرا شد و مرحله ی یاس و درماندگی را پشت سر گذاشت .

.هِرمان هِسِهزاده ی 2 ژوئیهٔ هزارو هشتصدو هشتاد وهشت-درگذشته 9 اوت هزارونهصدو شصت و دو میلادی- نویسنده و ادیب و نقاش آلمانی و برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات سال 1946 است

هرمان هسه در طبیعت زاده شد و تحت تاثیر طبیعت تفکر و جهان بینی اش شکل گرفت.به گونه ای که در تمامی اثارش الهام گرفتن از طبیعت صراحتا مشهود است

درباره ی کتاب کلاین و واگنر 

کتاب کلاین و واگنر نخستین بار در سال 1920 در مجموعه ای به نام اخرین تابستان کلینگزور منتشر شد.هسه این نوول را داستان خرده بورژوایی نامید که به جهان ماجراجویی کشیده می شود،جهان بدی وخطر،عرصه ای ناامن و ناآشنا و در این عرصه از دست می رود

 

کلاین و واگنر

فریدریش کلاین کارمندی ابرومند،همسر و پدری خانواده دوست،ناگهان زیر بار جنایتی خیالی،قتل همسر و سه فرزند،از ابرویی که با کار و کوشش به دست آورده است درمی گذرد و با گذرنامه جعلی،هفت تیر و پول دزدی در جیب موطن خود را ترک می کند.شخصیتی همچون کلاین کارمند با نام مستعار واگنر که تداعی کننده بسیاری رویداد هاست،نخستین تجسد گرگ بیابان هسه است.پس از انتشار این نوول،کلابوند،نویسنده آلمانی نوشت:"من هرمان هسه را تحسین می کنم.هسه در دهه ی چهارم عمر خود توانسته است با اتکا به نیروی درونی یکبار دیگر از نو آغاز کند،یکبار دیگر انسان نو و جوان شود و با عزمی ناگهانی و استوار جامه ی کهنه ی خود را دور بیندازد.هسه جسارت آن را دارد که با توجه به گفته ی کهن تائو که راه به زندگی معنا می بخشد،نه مقصد،از نو آغاز کند.در اثر هسه همانند اثار گوته و بعدها رمانتیک ها،تشتت درونی،بروز و ظهور دو گانه حتی سه گانه ی "من" خویشتن،دوباره اهمیت و مفهومی عمیق میابد.هرچه هست از خداست،هم کلاین و هم واگنر

آلبر کامو نویسنده و فیلسوف،هفتم اکتبر سال هزار و نه صد سیزده در الجزایر فرانسه به دنیا آمد. پدر او در سال -هزارونهصدوچهارده، در جنگ جهانی اول کشته شد. آلبر با مادر و برادر و مادربزرگ مادری اش و عموی فلج در آپارتمانی دو اتاقه در فقر تمام زندگی می کرد.آلبر کامو با وجود فقر بسیار خانواده، با کمک معلم خود که پی به استعداد او برده بود،در دانشگاه الجزیره قبول شد و با انجام مشاغل مختلف و نا متعارف، خرج تحصیل خود را تامین کرد. اما،بیماری شدید سل، وی را وادار به ترک تحصیل کرد. فقر و بیماری کامو، تاثیر بسیار زیادی بر نوشته ها و کتابهایش گذاشت

او توانست در دوران نویسندگی اش به خاطر خلق آثاری که مشکلات و مسائل اساسی بشری را در قالب نو به تصویر می کشید،در سال هزارونهصدوپنجاه و هفت جایزه ی نوبل ادبیات جهان را از آن خویش کند

درباره کتاب مرد اول


کامو که در در کتاب مرد اول که در مدت سه سال پایانی زندگی اش مشغول آفرینش آن بود،همچنان یک نویسنده ی انسانگرا و جویای عدالت است.
مرد اول به گونه ای غیرمستقیم اثری است واقع گرا و خاطره انگیز که در لابلای آن رگه هایی از زندگی خود کامو به چشم می خورد.چنانکه گویی خودش در قالب شخصیت های این رمان حضوری فعال دارد.با خواندن کتاب مرد اول،بعضی از اتفاقات و وضعیت شخصیت اصلی برایمان آشنا می آید.زیرا که کامو داستان زندگی خود را در چندین اثر خود به تصویر کشیده است.در مرد اول بیشتر از سایر آثارش.
کتاب مرد اول داستان زندگی کودکی به نام ژاک کورمری که در الجزیره با فقر همراه مادربزرگ و برادر و دایی اش معلولش و عشق و دلبستگی اش به مادری که تقریبا کر و لال است ،و مرگ پدرش درجنگ را نقل می کند

18771

این رمان درخشان که سی و پنج سال بعد از پیدا شدنش در ویرانه های تصادفی که مرگ کامو را منجر شد،و برای اولین بار منتشر شد، حاصل عمر و فعالیت حرفه ای یکی از بزرگترین رمان نویسان قرن بیستم است. کاترین،همسر آلبر کامو، بعدها نسخه ی خطی اثر پدرش را تایپ و آماده ی انتشار به شکل امروزی کرد.