ساموئل بکت درام نویس و شاعر بزرگ ایرلندی درسیزده آوریل هزارونهصدوشش در دوبلن متولد شد.تریبا اغلب آثار خود را در ابتدا به زبان فرانسه می نوشت بعد خودش به انگلیسی ترجمه می کرد.آثار او عبارتند از مورفی،وات،مالوی،مالون می میرد،و بی نام است.شهرت او بیشتر برای نمایشنامه های اوست.در انتظار گودو و آخر بازی.دیگر نمایشنامه های او عبارتند از: آخرین نوار کراپ،روزهای خوش،همه ...افتادگان و
بکت بنیانگذار سبک نمایشنامه نویسی معروف به پوچی است.شخصیت های نمایشنامه های او همواره در رنجند.
جستجوی هویت و شخصیت بشر موضوع اصلی آثار اوست.بشر موجودی گمنام و در دنیایی پر از دام هایی گشوده است و همین تولید هراس و وحشت می کند.آسمان تهی است و روی زمین آدم هایی می لولند که آدم نیستند.زندگی روی زمین چون بیابانی است که در آن لاشه کاروان روزهای گذشته و آینده تل انبار می شود.تنها اطمینان و یقین مرگ است.اما مرگ نیز "آخرین بازی" پوچی است.
در آثار بکت نفوذ استریندبرگ،کافکا،جیمز جویس،همچنین نقاشی های کاندینسکی،موندریان و به خصوص مجسمه های آلبرتو ژیاکومتی دیده می شود.اغلب کاراکترهای بکت شبیه مجسمه های ژیاکومتی و آدم .های شعر "انسان های تهی" ت.اس الیوت هستند
بکت در سال هزارونهصدوشصت ونه برنده جایزه ادبی نوبل شد.او در سال هزارونهصدوهشتادونه درگذشت.

درباره ی کتاب نمایشنامه آخر بازی

.بکت،نام نمایشنامه آخر بازی را از بازی شطرنج گرفته است.البته نمایشنامه راجع به پایان بازی شطرنج نیست.اما وضع پایان بازی در شطرنج مقایسه ای است با پایان بازی زندگی.

پایان در آغاز است با این وجود ادامه می دهیم

اخر بازی

 

داستان اخر بازی مثل داستان های دیگر بکت در فضای ناپایدار و نامتعادل خالی از حس و شور،کاملا در موقعیت های انتزاعی می گذرد.پیرمردی احتمالا کور فلج و ناتوان،روی ویلچر با دختری که احتمالا مستخدم خونه زاد اوست در فضایی سرد با پنجره های در گوشه های اتاق در فاصله ی نامتعارف از زمین باهم گفتگو می کنند.از هیچ.بی سر و ته و ناامید.همراه پیرمرد و پیرزنی در بشکه ای در دار در اتاق
در "آخر بازی" هیچ اتفاقی نم افتد و این هیچ است که اهمیت دارد.
گریه کن،گریه کن برای هیچ
فقط برای اینکه نخندی