از میان دهکده ای کوچک که در دره ای واقع شده بود.مردی شتابزده از روی پل گذشت و در حاشیه جاده از زیر سایه درختان چنار سر به فلک کشیده که همچون حصاری جاده را محافظت می کردند به راه خود ادامه داد و قسمت سراشیب ان را پیمود و خود را به سر بالایی رسانید از طریق راه رفتنش پیدا بود که از اهالی همان ده می باشد و غریبه نیست.انچه خواندید بخش نخست فصل اول رمان مارینا زیبای سرگردان است که در سال 1374 نخست برای 4 هزار جلد توسط انتشارات بخشوده با ترجمه ا-آزاد به چاپ رسید نویسنده این اثر ماتیسن خالق کتاب پر است این رمان در ترجمه های دیگر تنها با نام مارینا مشهور است