کتاب مهر هفتم اثر اینگمار برگمن
شب هوای سرما را با خود نياورده كه خورشيد قبل از طلوعش، سوزي گزنده بر درياي بي رنگ مي راند. شواليه آنتونيوس بلوك كه رو اندازش را كنار زده است روي چند شاخه كاج كه برماسه ها گسترده شده، دراز كشيده است. چشمانش كاملا باز است و در نتيجه كم خوابي به سرخي گراييده. به خلاف اوريال يونز كه درهمان كنار جنگل، ميان سنگ ريزه ها و كاج هاي واسوخته افتاده، باخروپف به خواب سنگيني فرورفته است. ... مهر هفتم فیلمی بود که اعتبار جهانی برگمان را در میانه دهه ۱۹۵۰ تضمین کرد و آوازه او را در محافل هنری و فرهنگی همه کشورها گسترانید. برای بسیاری که میانه چندانی با سینما نداشتند، مهر هفتم مظهر فیلم‌های روشن‌فکرانه و "سنگین" شد. این ارزیابی‌ها بیشتر متکی بر تحسین مایه‌های فلسفی و تمثیل‌پردازی‌های فیلم بود. مهر هفتم صریح‌ترین و بی‌واسطه‌ترین رویکرد به پرسش وجود خدواوند است (پرسشی که در فیلم به گونه‌های مختلف پاسخ می‌گیرد) و در برابر پس‌زمینه‌ای قرون وسطائی، و هم و جادو، سرگشتگی و ویرانی و اضطراب‌های هستی شناختی خودنمائی می‌کنند.