کتاب داستان مهین بانو نوشته جعفر پیشه وری
اين اثر، داستاني عشقي ـ اجتماعي است كه شخصيتهاي محوري آن از ميان زنان، انتخاب شدهاند. زناني كه هر چند از ميان اقشار متفاوت برخاسته و هر يك، تربيت و شيوهي زندگي خاص خود را داشته، اما از انسان و آن چه انساني است طرز تلقي واحدي دارند. نويسنده در جاي جاي اثر حاضر، بر اين باور است كه از منظر زندگي، نوعي نيك بختي به منزلهي نتيجهي نهايي حيات در سرشت انسان، به وديعه نهاده شده و وصول به اين هدف نيز نه از طريق تخاصم و توسل به شيوههاي قهرآميز كه به كمك تعامل اجتماعي و درك متقابل مقتضيات هم زيستي مسالمت آميز، امكانپذير خواهد بود، بيان نمادين حوادثي چون فروريزي كاخ دانش در شعلههاي آتش افروخته شده به دست "اجتناب"، عكسالعمل "مهين بانو" در رويارويي با اين حادثهي تكان دهنده و احداث بناهاي جديد بر ويرانههاي به جا مانده از كاخ ياد شده توسط "مهين بانو" و "سهراب"، در مقام نمايندگان نسل جديد يا آن چه تشابه مفهومي اسطورهي ققنوس و جامعهي انساني را به ذهن، متبادر ميسازد و هم چنين موضوع و لحن صادقانهي خطابيهي انتهايي كتاب از نمونههاي بارز اين داستان به شمار ميآيد.