پشتیبانی از ساعت ۹ صبح الی ۱۰ شب :  ۰۹۱۲۵۳۴۳۶۴۴

دختری بنام طوفان

موجود
200,000 تومان
برگشت به مجموعه: کتاب رمان

کتاب دختری بنام طوفان نوشته ایلناز علی طایفه
توضیحات

کتاب دختری بنام طوفان نوشته ایلناز علی طایفه

سامان نگران وملتهب سربالایی نیاوران را پیمود و وارد فرعی گردید. درب زیبای ویلای بزرگ و مجللی که به او و همسر و دو پسر خردسالش تعلق داشت از دور نمایان گشت. بنز 230 خود را روبه روی در نگه داشت و با عجله چند بار پشت سر هم بوق را به صدا در اورد. جعفر سرایدار منزل در را به رویش گشود. جعفر پیرمرد روستایی بود که از شش سال پیش به تهران امده و سمت سرایدار را در ان خانه کاخ مانند به عهده گرفته بود. دستش را روی سینه اش گذاشت و به اقا سلام نمود. سامان بیتوجه به او با عجله پایش را روی پدال گاز نهاد و به طرف ساختمان اصلی ویلا راند. وقتی به انتهای جاده اسفالت باغ رسید/ با عجله پیاده شد . از صندلی عقب دسته گل و هدیه بسته بندی شده را در اورد و انقدر عجله داشت که متوجه جامبو سگ با وفایش و زیبای خود که با هیجان سر و صدا لای پاهایش جست و خیز میکرد نشد. ابرهای سیاه سراسر اسمان را پر کرده بود و باد سرد و خشن صورتش را می ازرد. اسمان رو به تاریکی میرفت و درختان لخت و عریان از تازیانه های خشمگین زمستان نا امیدانه در جست و جوی سایبانی گرم تکان میخوردند. اما طبیعت با تمام خشونتش زیبا بود و دلنشین. اما سامان به هیچ یک از اینها اهمیت نمیداد. با عجله کلید را در دست جعفر گذاشت و وظیفه اش را به او یاد اور شد و خودش نیز با عجله زمین سنگفرش جلوی ساختمان اصلی را پیمود. از ایوان مرمرینی که به ستون های طویلی مزین بود گذشت و وارد قسمت جنوبی ساختمان شد. هوای درون سالن گرم و مطبوع چون همیشه در انتظارش بود اما او ان روز دیگر اصلا فرصت نشستن در کنار شومینه گرم سالن پذیرایی طبقه اول را نداشت. با عجله حتی بدون در اوردن پالتو و شال گردنش پله ها را پیمود و خود را به طبقه دوم رساند. زن پرستاری در حالی که لباس سفید رنگش به پوست سفید و مرمرینش نمی امد به طرفش امد و او را دعوت به ارامش نمود. سامان بی درنگ از پرستار حال همسرش را پرسید و زن بدون توجه به تشویش و پریشانی سامان با خونسردی شروع به حرف زدن کرد: ((خانم وضع خوبی دارند به هیچ وجه جای نگرانی نیست. ایشان فعلا در اتاقشان خوابیده اند. از صبح چند بار درد داشته اند اما هنوز زمانش نرسیده. پزشکی که معاینشان کرده گفته تا شب این درد ها ادامه خواهد داشت و زایمان به طور طبیعی انجام خواهد گرفت.))

نظرات

برای این محصول هنوز نظری ارسال نشده است.