کتاب دفتر شماره 1 کارآگاهی بانوان اثر الکساندر مک کال اسمیت ترجمه طاهره بهادران
...«اِما راموتسو در دامنهي کوه كال در آفريقا دفتر كارآگاهي خود را اداره ميكرد , تعلقات اين دفتر عبارت بود از: يك اتومبيل سفيد ، دو ميز تحرير، دو صندلي، يك تلفن و يك ماشينتايپ دستي قديمي. علاوه بر اين وسايل، قورياي در دفتر بود كه خانم كارآگاه، در آن چاي سبز دم ميكرد و سه ليوان دستهدار كه يكي از آنها متعلق به خود او و ديگري منشياش بود. سومي نيز به اربابرجوع اختصاص داشت. ميپرسيد كه يك دفتر كارآگاهي به چه چيز ديگري نياز دارد؟ دفاتر كارآگاهي به بينش، فراست و هوش و ذكاوت بشري وابستهاند كه همهي اين خصوصيات، در «اِما راموتسو» جمع شده بود؛ البته هيچ سياههاي همهي اين موارد را شامل نميشود! يكي ديگر از مزايايي كه «اِما» از آن بهره داشت، منظرهي بيروني دفترش بود كه البته اين مورد نيز در هيچ جاي ديگري يافت نميشد! ...همه «اما» را «امي اما راموتسو» صدا ميزدند؛ حتي اگر ميخواستند با او خيلي رسمي باشند. ولي خودش ترجيح ميداد ديگران به جاي خانم «راموتسوي گرانقدر» او را «اما راموتسو» صدا بزنند. «اما»، هم زن خوبي بود و هم كارآگاه كاركشته و محبوبي؛ زني خوب در كشوري خوب و زيبا. او عاشق كشورش، بوتسوانا، بود؛ جايگاه صلح و دوستي. او عاشق آفريقا بود؛ به خاطر همهي خصوصياتش. «اما» هميشه ميگفت: «من به آفريقايي بودنم، افتخار ميكنم. من به همهي انسانها عشق ميورزم چرا كه مخلوق خداوند هستند؛ از جمله، انسانهايي كه در اين سرزمين زندگي ميكنند. اينها مردم...