پشتیبانی از ساعت ۹ صبح الی ۱۰ شب :  ۰۹۱۲۵۳۴۳۶۴۴

یک مشت تمشک

موجود
100,000 تومان
برگشت به مجموعه: کتاب رمان

یک مشت تمشک نوشته اینیا تسیو سیلونه
توضیحات

کتاب یک مشت تمشک اثر اینیا تسیو سیلونه

کتاب رمان یک مشت تمشک اسم یک کتاب ادبی است که توسط اینیاتسیو سیلونه، نویسندهٔ اهل ایتالیا نوشته شده‌است. این کتاب یکی از آثار ادبی برجستهٔ جهان است

در دهكده سن لو گا، واقع در جنوب ايتاليا، حزب كمونيست ايتاليا در حال عضوگيري و سازمان دهي تشكيلات حزبي خودش است. حزب كمونيست ايتاليا در چنين شرايطي تصميم مي گيرند تا فعاليت سياسي خود را علني كند ، بديهي است كه در اين راه از حمايت سياسي و مالي برادر خوانده بزرگش ( حزب كمونيست شوروي) برخوردار بود. مركز فعاليت حزب در دره سن لوكا قرار داشت و رولو دوناتيس كه از اهالي همين دره بود به عنوان مسئول دفتر سياسي حزب در سن لوكا انتخاب شده بود. روكو دوناتيس سالها در حزب خدمت كرده و مأموريتهاي مختلفي را اجرا كرده بود . رهبري حزب در رم كاملا او را مي شناخت و به او اعتماد كامل داشت . روكو با دختري اطريشي و يهودي مسلك به نام استلا زندگي مي كرد.آنها در حزب با هم آشنا شده بودند، مجموعه اي از همين دلايل بود كه حزب را از نظر مومنانش بالاتر از هر حقيقتي قرار مي داد ، هر كس هر آنچه كه نداشت را در حزب جستجو مي كرد، هر آنچه كه از كودكي ، نوجواني و جواني در آرزوي به دست آوردنش شب ها به خواب مي رفت و صبح ها از خواب بر مي خواست. قدرت، شهرت، عشق، عدالت ، حقيقت، مبارزه با فساد يا نابرابري ، فقر و فحشا و... همه و همه در حزب يافت مي شد. حزب براي فرصت طلبان راهي براي رسيدن به مكنت و نبردبان ترقي قدرت بود و براي مومنان صادق و متعصب خود مظهر حقيقت و عدالت اجتماعي و نيروي پيشرو براي رهبري گذارا از بورژوازي به توليد سوسياليستي !! اين همه وجهه متعارض و پيچيده حزب بود كه از ديد اعضاي صادق و وفادارش پنهان مي ماند و حتي اگر به چشم هم مي آمد توجيه مي شد زيرا در صورتي كه از مادر اشتباهي سر بزند ، مادر را بيرون مي اندازند و حزب براي آنها به راستي مادر بود! بهترين دوستانشان و همراهانشان در حزب بودند، بهترين دوران جواني خود را در حزب سپري كرده و براي موفقيت و پيروزي آرمانهايش از جان خود دريغ نكرده بودند. در دهكده سن لوكا، جايي كه حزب تصميم داشت تا پايه هاي سياسي و اجتماعي خود را محكم كند، مانند تمام دهكده هاي مجاور نظم فئودالي و اربابي برقرار بود . حزب براي بسيج دهقانان و فقرا و جذ ب آنها تصميم به سازماندهي آنها براي مصادره زمينهاي مالكين معروف دهكده گرفت. در رأس اين خانواده هاي معتبر ثروتمند ، خانواده تاروكي قرار داشت كه به همان اندازه كه در ثروت از تمام خانواده هاي ديگر بالاتر بود ، بيش از ديگر خانواده هاي ملاك مورد نفرت اهالي دهكده قرار داشت. سابقه اين نفرت به سالهاي دور باز مي گشت ، زماني كه جنگل سر سبز دره سن كه در شمال آن واقع بود ، يگانه منبع در آمد مردم دهكده را تشكيل مي داد . اين جنگل در حقيقت امر به همه مطلق داشت ولي خانواده تاروكي كه اعضايش بيش از 3/2 زمينهاي دره سن لو كا را در اختيار داشتند و به همين دليل در دادگستري ، شهرداري و ادارات دولتي از قدرت بسيار بالايي بر خوردار بودند ، جنگل را در انحصار خود در آورد و مالكيت آن را در دست داشتند. دهقاناني كه جرأت اعتراض به خود مي دادند، توسط داد گاه ( كه قضاتش مشاوران خانوا ده تاروكي بودند!!) محكوم و به تبعيد فرستاده مي شدند . تعدادي از اعضاي منفور خانواده تاروكي توسط دهقاناني كشته شده بودند و جالب اينكه سر انجام وقتي دولت تصميم به آزادي جنگل از انحصار خانواده گرفت، جنگل به طور ناگهاني و تصادفي !! دچار آتش سوزي شد و از دست رفت. همه اعضاي دهكده خانواده تاروكي را مسئول اين آتش سوزي مي دانستند .

 

نظرات

برای این محصول هنوز نظری ارسال نشده است.