بازار کتاب

بازار کتاب و بازار فروش کتاب

 

 

این مطلبی رو که می نویسم بیست و هشت اسفند زمانی که دو روز مونده تا آغاز فصل و سالی جدید.این روزها بازار خرید و فروش خیلی گرم و شلوغ یعنی کمتر صنف یا شغلی رو می بینی که بیکار یا کم کار باشند.اگه یه سر به فروشگاه مغازه ها پاساژها و بازار ها بزنید می بینید جای سوزن انداختن نیست.حتی این دو سه روز آخر تو پیاده رو ها نیز جای سوزن انداختن نیست و بساطی  ها سر گرفتن جا واسه بساط چه هیجاناتی که صرف نمی کنند.

باری این روزها با تمام گرونی ها و مشگلات اقتصادی .مردم واسه دلخوش کردن خودشونم با خرید یکی دو قلم جنس پا به این مراکز گذاشتن.و خدارو شکر کسبه بالا و پایین از این ایام ناراضی نیستن حالا عده ای فروش بسیار بالا برخی متوسط و کم اما از بقیه روزهای دیگه بهتر و قابل توجه تر است

{tortags,194,5}

 

اما میون همه این اصناف و کسبه کتابفروشی ها سماق میمکند راسی کسی تو این ایام کتاب نمی خونه؟

انگاری مردم تو سال جدید به همه چی نیاز دارند الا کتاب و مطالعه کتاب,همه می خوان زندگیشون نو بشه سال جدید ظاهر خودشون خانوادشون و منزلشون آراسته و خوب باشه.به فروشگاه های غذایی سر بزنید جای سوزن انداخت نیست اما هیچ کس به فکر غذای روحشون نیست.واقعیت قصه کی کتاب نیاز داره؟

چند روز پیش یکی از همکارهای کتابفروش رو دیدم گفت رفته کتاب بساط کرده بعد با خنده تعریف می کرد که بغل بساطش شخصی, کش مو می فروخته, با خنده تلخ می گفت کل فروش اون روزش شد یک پنجم فروش اون کش فروش

نمی دونم باید حق داد یا باید غمگین بی خیال شد اما واقعیت اینکه بازار کتاب هیچ وقت سال خوب نیست.خیلیا می گن بابا خوب فصل فروش شماهم اول مهر اما کاش اینطور بود اول مهر فصل کتاب های آموزشی و درسی ما بقی سال هم که کسادی و سکوت بازار

آره بازار کتاب خیلی وقته که بیمار خیلی ها این مشگل از دولت و مردان دولت و بزرگان مدیریتی کشور می دونند اما من این فهمیدم که ما خودمونم علاقه ای به مطالعه نداریم وگرنه کتاب گرونه قبول اما میون این همه خرید یعنی مبلغی واسه خرید یک کتابم نیست؟

نه ما خودمون گول می زنیم بازار کتاب رو خود ما نابود کردیم و با کلماتی چون گرونی.مشگلات اقتصادی.بی حوصله گی.گرفتاری خودمون رو توجیه می کنیم

به امید اینکه بازار کتاب و کتابخونی دوباره احیاء شه

سارا احمدی کارا کتاب