کتاب سپیده دم در ایران اثر برنارد شولسته هولتوس ترجمه مهرداد اهری
شولسته هولتوس جاسوس آلمانی و قهرمان کتاب حاضر به دلیل هم عصری با ما و بخصوص به دلیل آنکه طی سالیان اخیر نامش در بسیاری از کتاب ها و مقالات منتشره ذکر شده است.
برای محافل سیاسی و اهل مطالعه چندان نا آشنا نیست. شرح خاطرات او از جنگ جهانی دوم و حوادث و ماجراهایی که در ایران بر او گذشته .زیبا و مرموز می شود و خیلی زود هیجان و کنجکاوی خواننده را بر می انگیزد و اورا به تفکر وا می دارد و احساسات گوناگونی را در وجود او شکل می بخشد: شجاعت و ماجراجویی . وظیفه شناسی و عشق میهن.صمیمیت و دو رویی...
متاسفانه متن آلمانی کتاب فاقد روزنگار تاریخی است و علاوه بر آن هیچ توضیحی درباره شاخاص و زمان و مناطق مورد گفتگو نیاورده است و اسامی خاص اشخاص و امکنه انطوریکه مولف شنیده و فهمیده درج شده است.
این امر در ترجمه مشگلات زیادی ایجاد می نمود.
فی المثل نام ژنرال شاه بختی در سراسر کتاب شباهتی ذکر شده بود.
از این رو از افراد بصیر و مطلع وقایع کتاب و اشخاص این سرگذشت تقاضا دارد از نظر تصحیح لغات و اصطلاحات خاص و شرح خاطرات و احتمالا ارائه عکس و سند و مدارک بیشتر مارا یاری دهند تا محتوای کتاب در چاپهای بعدی غنی تر شود
داستان این کتاب که پر ماجراترین و طوفاتی ترین و مع ذالک ارزشمند ترین و زیباترین سالهای زندگی مرا در بر می گیرد و به دست تقدیر با خون و اشک و عظمت و گناه انسان رقم خورده است.
از نقطه خالی و سفید روی نقشه جغرافیا شروع شد.
این نقشه در بعد از ظهر ابری یکی از روزهای ماه فوریه 1941 جلو من روی میز کارم قرار داشت و من هیجان زده و مستاصل به لکه سفیدی چشم دوخته بودم که از باکو تا کیروف اباد و از خلیج فارس تا داغستان را در بر میگیرد
خاطرات شولتسه ـ هولتوس جاسوس آلمان در ایران در جنگ جهانی
این کتاب چاپ1366 نشر جدید می باشد که درمورد خاطرهای شولتسه هولتوس معاون اداره یکم سازمان جاسوسی و ضد جاسوسی آلمان نازی به طبع رسیده است .وی در زمان جنگ جهانی دوم, جاسوس آلمانها در ایران بود’ .هولتوس ‘در سال ۱۹۴۱ـ در پی انعقاد صلح میان آلمان و شوروی ـ به همراه همسرش با سمتی پوششی به منظور شناسایی منطقه قفقاز از طریق اروپا, روسیه, باکو و بندرانزلی به ایران آمد و در تبریز مستقر شد . او با استفاده از عوامل آلمانی و آلمانوفیل و گسترش شبکه خبرچینی, توانست اطلاعات بسیار مهمی برای آلمان تهیه کند .با اشغال ایران توسط متفقین ناگزیر از منطقه آذربایجان به تهران فرار کرد و در پی آن, بر آن شد فعالیتش را در افغانستان ادامه دهد اما در بیرجند دستگیر و مجددا به تهران بازگردانده شد . با این همه, پس از چندی فرار کرد و سرانجام به قلمرو ایل قشقایی و بویراحمدی رفت و در آن جا به کمک آلمانیهای دیگر مانند مایر, فعالیتهای جاسوسی و اطلاعاتی خود را ادامه داد .بخش عمده خاطرات نویسنده مربوط به همین دوران است .وی در این نوشتار علاوه بر شرح رویدادها و عملیات و وظایفی که برعهده داشته است اطلاعات ارزشمندی درباره جنبههای مختلف زندگی عشایر مذکور به دست میدهد .افزون بر آن, با اشاره به دیدگاهها و عملکرد افراد و گروههای سیاسی نسبت به طرفین درگیر جنگ ـ به ویژه آلمان ـ تصویری از اوضاع آن روز ایران فراهم میآورد .گفتنی است با خروج ایران از بی طرفی و اعلام جنگ از سوی دولت وقت ایران به آلمان, اکثر آلمانیهای حاضر در ایران از جمله شولتسه دستگیر و اسیر میشوند و بعد از خاتمه جنگ بسیاری از آنها از اسارت رهایی مییابند