کتاب قوم های کهن نوشته رقیه بهزادی
در این کتاب به بررسی شناخت اقوام با توجه به ریشههای نژادی، خاستگاه و زیستگاه قومیت و جامعه، صنعت و هنر، اقتصاد و تجارت، اساطیر، دین و خدایان پرداخته شده است. ایجاد کوچنشینها، سبب توسعه و تغییر فرهنگ و عامل به عاریتدادن و گرفتن خط و زبان باورهای دینی و اجتماعی می شود. دقت در سبک و ساخت پرستشگاهها و زیگوراتها ما را به نحوه کار نخستین معماران و پایهگذاران قصرها، برج و باروها و شهرها رهنمون میشود. زمانی که به زندگی اسکانیافته و ثابت رسید، صورتهایی چون تیره، طایفه، قبیله و شورا مورد لزوم بود. برای حفظ و صیانت زیستگاه خود به ساختن دیوار و برج و بارو و حصار پرداخت و با این اختراعها و اکتشافها بشر به پیشرفتهای زیادی نایل آمد. آنگاه که در کنار رودها و دریاها میزیست، مجبور به ساختن کلک و قایق از الوار، چوب و نی و الیاف دیگر شد. زندگی در کنار دریاها و رودها امر بازرگانی و سفر به نقاط دیگر را لازم میساخت. گاه تبادلهای فرهنگی نزد اقوام کهن میان دو قاره صورت میگرفت که یکی از اینگونه تبادلها ابداع خط است. خط، برای نخستین بار توسط اقوام پیش ـ سومری ابداع شد و از آنجا که فنیقیها قومی ساکن در کنار بحرالمیت بودند و به دریانوردی میپرداختند، سراسر کرانههای مدیترانه و شمال آفریقا را درنوردیدند و خط را تا آن نقاط گسترش دادند. درست است که آثار بازمانده به خطهای کهن ادیبانه نیست و کامل به نظر نمیآیند، اما در واقع پایهگذار تمدن در نزد اقوام در شرق و غرب بودهاند. استرابون، هومر را پدر دانش جغرافیا میداند و این بدان معناست که هومر از طریق شعرهای خود بسیاری از هنرها، قوانین اجتماعی، باورها و شیوه زندگی یونان باستان را بازسازی میکند.