کتاب راز پرونده مختومه نوشته آگاتا کریستی
توضیحات
کتاب راز پرونده مختومه نوشته آگاتا کریستی
آقاي مورلي آن روز صبح از دنده چپ بلند شده بود و سر ميز صبحانه از هر چه كه مي ديد و مي خورد و مي نوشيد ايراد مي گرفت و غر ميزد ... از قهوه و اين كه قهوه امرو زصبح آب تيره رنگ سرد و بي مزه اي كه به همه چيز شبيه است جز قهوه ... از فرني كه چرا مزه اش روز بروز بدتر مي شود و ...
نظرات
برای این محصول هنوز نظری ارسال نشده است.