کتاب سر و ته یک کرباس اثر سید محمد علی جمالزاده
کتاب سر و ته یک کرباس که توسط محمدعلی جمال زاده نوشته شده است.و با زبان فارسی چاپ گشته است.که دارای پانصد و شش صفحه می باشد.سید محمدعلی جمالزاده یکی از نویسنده ها و مترجمان مشهور و سرشناس معاصر ایرانی بوده است. او را پدر رمان های کوتاه زبان فارسی و متاسس سبک واقعگرایی داخل ادبیات فارسی دانسته اند. او اولین نمونه جمع شده ی داستانهای کوتاه ایرانی را با عنوان یکی بود و یکی نبود در سال هزار و سیصد خورشیدی داخل برلین چاپ کرد. نوشته های او درمورد وضعیت جامعه و ساده و طنزآمیز و سرشار از ضربالمثلها و کلمات و حرفهای عام پسند بوده است. او در سال هزار و سیصد و هفتاد و شش در صد و پنج سالگی در یک آسایشگاه سالمندان داخل ژنو سوئیس از دنیا رفت .با جنگ جهانی اول کمیتهای به اسم کمیته میلیون به سرپرستی سید حسن تقیزاده واسه ی مبارزه کردن با روسیه و انگلیس داخل برلین به وجود آمد شد. این کمیته از سید محمدعلی جمالزاده خواست که با او همکاری کند. به این سبب جمالزاده در سال هزار و نهصد و پانزده به برلین سفر کرد و تا سال هزار و نهصد و سی در آن جا سکنی گزید. برای دانلود کتاب به ادامه مراجعه نمایید
خرید کتاب سر و ته یک کرباس
نویسنده موفق و کوشا سید محمد علی جمال زاده یکی از بزرگان و مفاخر ادبیات فارسی است. که خدمات ارزندهی بسیاری به نثر فارسی کرده است . از این رو بی جهت نیست که وی را پدر داستان نویسی ایران نامیدهاند اگرچه ، تنی چند از اهل فن ، در این امر تردید داشته و این لقب را از وی سلب کردهاند .در بررسی آثار جمال زاده ، اگر واقعاً بخواهیم آثار او را بررسی کنیم ، نیازمند آنیم که با مبحث "رئالیسم" آشنا شده و پیش مقدمهای از آن در ذهن خود داشته باشیم.برای این امر ، لاجرم باید پیش زمینهای هم در مورد شخصیت و آثار جمال زاده داشت تا بهتر بتوان در مورد وی صحبت و قضاوت کرد.
بنابراین بر آن شدم تا خلاصه وار ، ضمن معرفی مختصر شخصیت و آثار جمال زاده ، در مورد بهره گیری وی از رئالیسم صحبت کنم .
مسلماً آن چه پیش روی خواننده قرار دادهام ، مطلبی است سطحی که فقط چشم انداز پیرامون بحث را برای وی مشخص میسازد و نشان میدهد که چقدر مجال بحث و تحقیق برای بررسی این موضوع، بسیار است . . .
زندگی جمال زاده
سید محمد علی جمال زاده در سال 1309 هـ . ق. برابر با سال 1270 هـ . ش. در شهر اصفهان به دنیا آمد. پدر او سید جمال الدین واعظ همدانی معروف به (اصفهانی) از خاندان بزرگ صدر در لبنان و مادر او مریم فرزند میرزا حسن باقر خان از اعیان شهر اصفهان بود.
پدر جمال زاده روحانیای مبارز و از خطیبان و بزرگان مشروطه خواه و مؤسسان آزادی سیاسی در عهد مشروطه به شمار میرفت و چون همیشه در حال سخنرانی علیه شاه بود، از طرف ظل السلطان (پسر ناصرالدین شاه) حاکم وقت اصفهان، مورد آزار و اذیت قرار میگرفت و او مجبور بود در شهرهای دیگری غیر از اصفهان، به سخنرانی و بیداری مردم بپردازد و همین آوارگیها زندگی را برای خانوادهی او دشوار کرده بود.
خانهی جمال زاده در آن وقتها در اصفهان در محلهی بید آباد و نزدیک به چهار سوی علی قلی آقا بود. جمال زاده در چهار سالگی نزد زن داییاش (آمنه بیگم) که زن باسوادی بود، الفبا را یاد میگرفت و پس از آن به چند مکتب از جمله مکتب پسر (ملا علی اصغر) که به گفتهی خودش از حیث صورت و سیرت به (ازرق شامی) می مانست، میرود و چون از همان جلسه اول فلکه میشود خیلی زود آن جا را ترک میکند.
او دوباره به چند مکتب دیگر جهت تحصیل مراجعت میکند، اما هیچ کدام با طبع لطیف و مذاق وی خوش نمیآید. تا این که مادرش او را در (راستا بازار) بید آباد نزد میرزا حسن صحاف میگذارد تا هم شاگردی کند و هم از او درس بیاموزد. جمال زاده بعدها در خاطرات خود میگوید: «تازه آن جا معنی خواندن و نوشتن را فهمیدم و کم و بیش دستگیرم شد که منظور از یاد گرفتن این علامتهای کج ومعوج که به نام حروف و حرکات چون کرمهای زیان کاری از اولین دورهی کودکی به مغز و ریشهی عمر اطفال معصوم میافتد و تا دم مرگ شیرهی جانشان را میمکند، چیست.»
دهنهی همان بازار بید آباد در کنتار نهر معروف به (ماری بابا حسن) واقع بود، رفتم. عمامه به سرم گذاشتند و با همهی صغر سن به صورت طلاب علوم دینی درآمدم. در آن زمان بیشتر از ده سال نداشتم و با وجود این اسمم را (رُجیل) که مُصَغّر رَجُل (مرد کوچک) است، گذاشته بودند.»
داستان نویسی تا قبل از جمال زاده انسجام خاصی نداشت و نویسندگان از سبک خاصی پیروی نمیکردند، به همین دلیل گاهی اوقات میان سبکهای نگارشی آنها تداخل به وجود میآمد و باید کسی پیدا میشد تا به این نا به سامانی سامان بخشیده و به رایش به طور غیرمستقیم قوانینی ایجاد نموده و سکوت چند هزار ساله را میشکست. البته این کار قدری جسارت میخواست، چرا که هرگونه تغییری ممکن بود خشم سنت گرایان ناآگاه و یا مغرضان آگاه را برانگیزاند.
بالاخره جمال زاده که در غرب تحصیل کرده بود و با ادبیات آن جا به خوبی آشنایی داشت، پا به میدان گذاشت. او با انتشار مجموعه داستان «یکی بود، یکی نبود» گام به عرصهی جدیدی گذاشت.
آری، انتشار این کتاب در سال 1300 هـ . ش در برلن علی رغم شور و شرش، توانست نام محمد علی جمال زاده را به عنوان پیشوای نوول یا پدر داستان نویسی برای همیشه در تاریخ ثبت نماید.
تا قبل از آن «داستان کوتاه یا به اصطلاح فرانسه (nouvelle) بسیار دیرتر از رمان در ایران به وجود آمد، زیرا ترجمهی نمونههای اروپایی این گونه آثار نیز دیرتر از رمان در ایران منتشر شده بود. شاید نخستین بار در «مجلهی بهار» بود که بعضی از نوول های اروپایی ترجمه و نشر یافت. بعد در «مجلهی دانشکده» آثار نوول نویسان فرانسوی مانند: الفونس دوده، موپاسان، توسط سعید نفیسی و رضا هنری و دیگران ترجمه شد و سپس ترجمهی انواع آن انتشار یافت.»
«چایگین»، خاورشناس روس، در مورد جمال زاده و اثر معروف او «یکی بود، یکی نبود» چنین آورده است: «تنها با یکی بود، یکی نبود است که مکتب و سبک رئالیستی در ایران آغاز یافت و همین سبک و مکتب است که در واقع شالودهی جدید ادبیات داستانی در ایران گردید و فقط از آن روز به بعد میتوان از پیدایش نوول و قصه و رمان در ادبیات هزار سالهی ایران سخن راند...»
جمال زاده، به خصوص به عنوان نویسنده دی «یکی بود، یکی نبود» نه تنها از لحاظ تقدم تاریخی، بلکه از حیث وضوح و وزن و معنی مقام اول را دارد... باید گفت که جمال زاده نویسندهای است که با بهترین نوول نویس های اروپا در یک ردیف است».
یکی از عواملی که سبب شد تا سبک نگارشی جمال زاده در ایران به عنوان طلیعهای در ادب فارسی مطرح شود، توجه به ساده نویسی به شیوهی غرب بود. این در حالی بود که در کشور ما تا آن زمان غامض نویسی حسن محسوب میشد و آن را نشانهی فضل و فضل فروش میدانستند.
«مجموعه داستان یکی بود، یکی نبود را که عنوان خود را از فاتحهی کلام قصه سرایان ایرانی گرفته و اولین کتابی بود که بر خلاف عادت به زبان محاوره یا معمولی نوشته شده بود، ولوله و غوغایی در ایران برپا کرد. گروهی نویسنده را به بی ذوقی و بیسلیقگی متهم کردند که فن نویسندگی را تا حد قبول و پسند عامه تنزل داده و نیز به جامعه و آداب ایرانی اهانت کرده است.»
«اهمیت جمال زاده در تاریخ ادبیات ایران بیشتر از نظر پیشروی و رهبری ادبی در داستان نویسی جدید است و این خود کار بزرگی است. مقدمهی معروفی او بر کتاب «یکی بود، یکی نبود» به منزله «مانیفست»، یعنی بیانه ای ادبی است که به مکتب جدید نویسندگی در ایران رسمیت بخشیده است.»
البته باید به این نکته توجه داشت که «تحول نثر فارسی» در ایران باری نبود که حمل آن فقط و فقطی بر دوش جمال زاده سنگینی کرده باشد، بلکه دیگران در حمل این بار سهمی به سزا داشتهاند. دکتر خان لری در این خصوص چنین آهار میدارد: «در این شیوه جمال زاده، مبتکر نیست. اگر از ترجمهی تمثیلات آخوند زاده و ترجمهی «حاجی بابا» چشم بپوشیم افتخار این سبک با داستان نویسی دهخدا است که در روزنامهی صور اسرافیل مقالات نیش دار دارد. هجو و انتقاد اجتماعی به امضای «دخو» نوشت و اولین بار الفاظ و تعبیرات عامیانه را در آثار ادبی اجازهی ورود داد. اما جمال زاده اصول و قواعد این شیوه را نوشت و آن را به عنوان یکی از ملکیتهای ادب فارسی اعلام کرده است.»
نکته یا که تمام صاحب نظران در مورد جمال زاده به آن اذعان دارند، آشنا بودن او به اصول داستان نویسی به شیوهی غربی و اعلام رسمیت بخشیدن آن از طرف او میباشد: «جمال زاده نه تنها داستان کوتاه اروپایی را به ایران آورده بلکه نخستین مؤلف یک کتاب علمی جدید «گنج شایگان یا اوضاع اقتصادی ایران» به روش غربی به زبان فارسی ... نیز هست.»
البته در موفقیت جمال زاده نباید این مطلب را از نظر دور داشت که «تقی زاده، جمال زاده را به کار روزنامه نگاری و مقاله نویسی کشاند و بیش از هر کسی قزوینی او را به حرفهی نویسندگی و داستان نویسی تشویق کرد.»
آثار
نوشتههای جمال زاده را در هفت گروه میتوان تقسیم کرد:
الف. نگارشهای پژوهشی
1-1335 هـ . ق. گنج شایگان یا تاریخ اقتصاد ایران، نخستین تألیف تحقیق او (چاپ در برلن).
2-1340 هـ . ق. تاریخ روابط روی با ایران (چاپ برلن و بعد چاپ تهران 1372).
3-1317 پندنامهی سعدی یا گلستان نیک بختی (چاپ تهران).
4-1321 قصهی قصهها (از روی قصص العلمای تنکابنی).
5-1337 بانگ نای (داستان مثنوی مولانا).
6-1341 فرهنگ لغات عوامانه (حدود 7 هزار واژه، اصطلاح و ترکیب) که شالودهی آن از روزگار نگارش داستانهای «یکی بود، یکی نبود» و جمع آوری مقداری از کلمات عوامانه ی فارسی در پایان آن کتاب گذاشته است.
7-1345 طریقهی نویسندگی و داستان سرایی (چاپ شیراز).
8-1348 سرگذشت حاجی بابای اصفهانی.
9-1366 اندک آشنایی با حافظ.
ب.نگارشهای داستانی
10-1340 ق. (1300 ش.) یکی بود، یکی نبود (حاوی شش داستان و نخستین کتابی است که جمال زاده به چاپ رسانده است.)
11-1321 ش. دارالمجانین.
12-1321 ش. عمو حسین علی (بعدها نام جلد اول شاهکار تجدید چاپ شده است.)
13. 1323 ش. صحرای محشر.
14-1325 ش. قُلتَشَن دیوان.
15-1326 ش. راه آب نامه.
16-1333 ش. معصومهی شیرازی.
17-1344 ش. سر و ته یک کرباس یا اصفهانی نامه (در دو جلد به انگلیسی ترجمه شده است).
18-1334 ش. تلخ و شیرین (مجموعه).
19-1337 ش شاهکار (دو جلد).
20-1338 ش. کهنه و نو (مجموعه).
21-1340 ش. غیر از خدا هیچ کس نبود. (مجموعه).
22-1343 ش. آسمان ریسمان (مجموعه).
23-1353 ش. قصههای کوتاه برای بچههای ریش دار (مجموعه).
24-1357 ش. قصهی ما به سر رسید (مجموعه).
پ. نگارشهای اجتماعی، سیاسی
25-1338 ش. آزادی و حیثیت انسانی.
26-1340 ش. خاک آدم.
27-1341 ش. زمین، ارباب، دهقان.
28-1345 ش. خلقیات ما ایرانیان.
29-1357 ش. تصویر زن در فرهنگ ایران.
ت. نگاریهای ترجمهای
«ترجمههای جمال زاده دو نوع است: قسمتی آنهاست که پیروی از متن را الزامی دانسته است، مانند آثار شیلر و مولیر، قسمتی دیگر آنهاست که خود را ملزم به تبعیت از اصل نمیدانسته و برای مناسب ساختن متن با ذوق خواننده ایرانی در آنها دست برده و به آرایش زبانی و تعبیرهایی آنها پرداخته است.»
«جمال زاده در ترجمه مانند اغلب مترجمان متقدم ما، سلیقه و نظر مخصوص دارد که به «آداپتاسیون» و «ترجمهی آزاد» معروف است که خود او آن را «روسازی» مینامد... مثلاً تهران را به جای پاریس و امروز را به جای چهل سال پیش بگذارد.»
30-1340 ش. قهوه خانهی سورات یا جنگ هفتاد و دو ملت (از رناردن دوشن پیر).
31-ویلهلم تل (از شیللر).
32-1335 ش. داستان بشر (از هندریک وان لون).
33-1355 ش. دون کارلوس (از مولیر).
34-1336 ش. خسیس (از مولیر).
35-1336 ش. داستانهای برگزیده (از چند نویسندهی خارجی).
36-1340 ش. دشمن ملت (از ایبسن).
37-1340 ش. داستانهای هفت کشور (مجموعهای از داستانهای ترجمه شده).
38-1349 ش. بلای ترکمن در ایران قاجاریه (از بلوک ویل که در مجلهی نگین چاپ شده).
39-1352 ش. قنبر علی، جوانمرد شیراز (از آرتو کنت دوگوبینو).
40-1357 ش. سیر و سیاحت در ترکستان ایران (از هانری موزر که در مجلهی نگین چاپ شده).
41-1357 ش. جنگ ترکمن (از آرتو کنت دوگوبینو، ابتدا در سال 50-1349 در مجلهی نگین چاپ شده است).
نوشتههای خاطراتی
این نوشتهها به طور پراکنده در مجلهها (عمدتاً راهنمای کتاب، یغما، وحید و اینده چاپ شده است).
ج. نوشتههای تفننی
42-هزار پیشه (جلد اول).
43-1339 ش. کشکول جمالی (دو جلد).
44-1342 ش. صندوقچههای اسرار (دو جلد).
جمال زاده یکی دو کتاب کوچک هم برای نوجوانان نوشت مانند: اصفهان.
چ.انتقاد و معرفی کتاب
جمال زاده تقریباً هر کتابی را که دریافت میکرد، میخواند و در حاشیهی آن یادداشتهای ذوقی یا انتقادی مینوشت. عادتش بر این بود که پس از خواندن کتاب تازه رسیده، شمهای از نظرات خود را برای مؤلف آن کتاب میفرستاد و اگر کتاب ارزشمند بود آن مطالب را در مقالهای میآورد و در مجلهها چاپ میکرد. شاید نزدیک به هشتاد مقاله از این گونه داشته باشد.
مقالات
«جمال زاده، نخستین مقالهی خود را در نشریه کاوه در پانزدهم ژوئیۀ 1916 در برلن زیر عنوان «وقتی که یک ملت اسیر میشود» با نام مستعار شاهرخ منتشر کرد.»
تعداد مقالههای سید علی جمال زاده، از سی صد عنوان تجاوز میکند و میتوان آنها را به 13 طبقه تقسیم کرد:
1-مباحث ادبی، فرهنگی؛
2-تاریخ خاطرات؛
3-انتقاد و بررسی کتاب؛
4-معرفی خاورشناسان؛
5-هنر، صنعت، موسیقی؛
6-زبان فارسی؛
7-مباحث اجتماعی و عامهای؛
8-جغرافیایی، تاریخی؛
9-علوم؛
10-تصوف و عرفان؛
11-ادیان و مذاهب؛
12-فلسفه؛
13-گوناگون
روح ایرانی در چارچوب اروپایی
جمالزاده فعالیتهای خود را با پژوهش آغاز کرد و نویسندگی را با نگارش مباحث تاریخی و اجتماعی و سیاسی در مجله کاوه شروع کرد. پس از تعطیلی کاوه با مجله فرنگستان در برلین و سپس با روزنامههای ایران همکاری کرد.
آثار جمالزاده را میتوان به شش گروه تقسیم کرد: نوشتههای پژوهشی (گنج شایگان، تاریخ اقتصادی ایران، تاریخ روابط ایران و روس، فرهنگ لغات عامیانه)، نوشتههای داستانی (فارسی شکر است، یکی بود، یکی نبود)، نوشتههای اجتماعی – سیاسی (آزادی و حیثیت انسانی، تصویر زن در فرهنگ ایرانی)، ترجمه (قهوه خانه سورات، خسیس)، خاطرات، تفننی (هزار بیشه، کشکول جمالی، اصفهان)، انتقاد و معرفی کتاب (نزدیک به هشتاد مقاله).
جریان داستان نویسی در ایران با جمالزاده آغاز شد. او روح ایرانی را در چهارچوب اروپایی داستان کوتاه ریخت و به ادبیات داستانی ایران جان تازهای بخشید. او از نویسندگان اروپایی تأثیر گرفت اما خود زبانی مستقل و شیوا داشت.
جمالزاده داستان نویسی را با "یکی بود یکی نبود" آغاز کرد. این کتاب شش داستان را در بر میگیرد و اولین داستان آن "فارسی شکر است" نام دارد. این داستانها در ابتدا در مجلهی کاوه چاپ شدند و مورد استقبال قرار گرفتند. قصد جمالزاده در این داستان ارائهی نمونهای از یک نثر ساده با استفاده از گنجینه ی فرهنگ و لغات مردم بود. با یکی بود، یکی نبود مکتب و سبک رئالیستی در ایران آغاز شد و همین سبک و مکتب بود که در واقع شالودهی جدید ادبیات داستان سرایی در ایران گردید. تازگی مضامین، طرز و اسلوب ارائه معانی در قالب تصویر از ویژگیهای داستانهای یکی بود، یکی نبود است.
سیاحتنامه و چرند و پرند
پیش از جمالزاده ابراهیم بیگ در سیاحت نامه و دهخدا در چرند و پرند در ساده نویسی کوشیدند، اما جمالزاده محتاطتر از دهخدا، از زبان شکسته عامیانه استفاده نکرد و ترکیبی از زبان ادیبانه و زبان گفتاری را به کار گرفت. با به کار گیری لغات و اصطلاحات و امثال عامیانه از ساخت گفتاری در نوشتن بهره جست و به غنای نثر خود افزود. پس از چرند و پرند دهخدا، یکی بود، یکی نبود مهمترین رویداد نثر فارسی سده گذشته است.
شیوه متفاوت و مستقل جمالزاده در نثر نویسی و تأثیر این شیوه بر ادب معاصر، در واقع بیش و پیش از تأثیر او بر داستان نویسی ایران مطرح است. او نثر زنده و شیرین عامیانه را در خدمت داستان سرایی قرار داد. از نثر داستانی ساده و صمیمی در نگارش داستانهای کوتاه استفاده کرد. نثر یکی بود، یکی نبود از لحاظ تکامل نثر جدید فارسی در نیمهی قرن بیستم دارای اهمیت تاریخی است. این نثر شیرین و زیبا به او توانایی توصیف و ایجاد فضا و خلق شخصیتهای گوناگون میدهد. یکی از امتیازات جمالزاده قدرت طنزپردازی اوست که در آثار اولیه&zwnj