پشتیبانی از ساعت ۹ صبح الی ۱۰ شب :  ۰۹۱۲۵۳۴۳۶۴۴

کجا می روی ؟

موجود
150,000 تومان
برگشت به مجموعه: کتاب رمان

کجا می روی نوشته هنریک سینکیویچ
توضیحات

کتاب کجا می روی اثر هنریک سینکیویچ ترجمه حسن شهباز

این رمان روایتگر عشقی انسان‌ساز و روشنگر ما بین سرداری به اسم مارکوس وینچیوس و شاهزاده خانمی از سرزمین لیژین به نام کالینا که در بیشتر صفحات کتاب ما او را به نام لیژیا میشناسیم، است و در خلال این جریان اوضاع اجتماعی و سیاسی حاکم بر روم باستان در زمان حکمرانی نرون بیان میگردد. مارکوس و لیژیا برخلاف بسیاری افراد دیگر در این کتاب، هردو از شخصیتهای غیرواقعی و ساختگی‌اند. خواننده به خوبی در سیر داستان درمی‌یابد که چگونه عشق به عنوان یکی از مظاهر زیبایی، سردار صاحب منصب و جاه و مقامی را از گذشته پر زرق وبرقش جدا می‌کند و زندگی او را اگرچه آمیخته با درد ولی زیبا می‌سازد و از پیله زندگی مادی وی موجود کاملی بیرون می‌آورد. بعضی منتقدان معتقدند که نویسنده با تصویرسازی فضای حاکم بر روم باستان و بازگویی جنایات نرون -دیکتاتور خونخوار این دوران و تمام دوران‌های تاریخ بشری- درواقع فضای پر از خفقان و مملو از مرگ و جنایت حاکم بر لهستانِ تحت سیطره شورویِ آن زمان را توصیف می‌کند و اعتراض خود را به فضای رعب و وحشت بیان می‌دارد. زیباترین بخش کتاب جایی است که خواننده فلسفه نام کتاب را درمی‌یابد. نرون در آخرین ماه‌های فرمانروایی‌اش پس از اینکه با شقاوت و سنگدلی و بدون هیچ دلیل قانع‌کننده‌ای هزاران مسیحی بی‌گناه از زن و مرد و کودک را به قتل می‌رساند، برای ریشه کن کردن مذهب مسیح تصمیم می‌گیرد به هر قیمتی رهبران مسیحی را دستگیر و قبل از دیگران پطرس را مصلوب کند. این خبر به حواری میرسد و به او پیشنهاد می‌شود شهر مخوف رم را ترک کند. به هنگام سپیده‌دم، در جاده آلبیان بر روی یکی از هفت تپه شهر روم، پیری فرتوت، عصازنان و خسته‌حال به همراه کودکی خردسال به سوی کامپانیا پیش می‌رفت. پیر، پطروس حواری و کودک خردسال نامش نازاریوس بود. در آن سپیده‌دم نخستین ماه پاییز سال ۶۸ میلادی، ناگهان برقی در آسمان درخشید و تصویری روشن و تابناک در برابر پیر متجلی شد. نوری که نازاریوس قادر به درک آن نبود. پیر ناگهان ایستاد و زانو بر زمین زد و با صدایی مرتعش فریاد برآورد: «ای خداوند من! به کجا می‌روی؟» آوایی آسمانی و حزن‌انگیز در گوش واعظ روشندل گفت: «ای پطروس، حال که تو پیروان مرا ترک می‌کنی و از این دیار می‌روی، من به رم باز می‌گردم تا برای بار دوم مصلوب شوم.» پطروس به پایتخت بازمی‌گردد و دیری نمی‌گذرد که دژخیمان نرون وی را بر روی تپه‌ای که نامش واتیکان بود بر صلیب کرده و مصلوبش می‌سازند. امروز نیز در همین محل بزرگ‌ترین و زیباترین کلیسای جهان وجود دارد. این روایت تاریخی مبنای نگارش کتاب کجا می‌روی سینکیویچ می‌شود.

 

نظرات

برای این محصول هنوز نظری ارسال نشده است.