کتاب باغ آلبالو نوشته آنتوان چخوف
نمایشنامه در چهار پرده نمايشنامه ي باغ آلبالو آخرين اثر جخوف است كه در سال 1903 نوشته شده است و در ﮊانويه ي 1904 براي اولين بار در تئاتر هنر مسكو روي صحنه آمده است. اشخاص اين نمايش همان آدم هايي هستند كه در زندگي روزمره با آنها روبرو مي شويم. هيچ كدام نقش بر جسته اي ندارند نه مبارزه مي كنند نه شكست مي خورند و نه حتي از خود دفاع مي كنند و نه به حل مشكلاتي كه در برابرشان قرار دارند مي پردازند. منتظر حادثه مي نشينند و تقدير مي راندشان و تقديرشان را با شكيبايي تحمل مي كنند. گفتي نيروي اراده شان فلج شده است. امپرسيونيسم چخوف در آخرين تحليل نفي كننده ي زندگي نيست بلكه از اميد به آينده سرشار است. در باغ آلبالو فروش باغ حكايت از وداع با گذشته دارد گذشته اي كه رو به افول است و تبري كه به كنده ي درختها مي خورد تبري است كه زندگي قديم و اشرافيت رو به زوال را واﮊگون و دگرگون ميسازد. چخوف در نمايشنامه باغ آلبالو حوادث زندگي، و ويژگيهاي شخصيتها را در ارتباط با باغ توصيف ميكند، او به شخصيتهاي اثر خود ويژگيهاي هم مثبت و هم منفي ميدهد. به تصوير كشيدن زندگي نسلهاي مختلف با عقايد و ديدگاه هاي گوناگون در جريان حودث عادي زندگي در اين نمايشنامه، از هنرمندي نويسنده اي سخن ميگويد كه در اوج بيماري و با علم به مرگ زودرس، توانست آخرين اثر جاودانه خود را در سال 1903 به دنياي ادبيات غني روسيه و جهان هديه كند