زندگی و آثار احسان یار شاطر

 

احسان یارشاطر (۱۴ فروردین ۱۲۹۹ در همدان) بنیانگذار مرکز مطالعات ایرانشناسی و استاد بازنشسته مطالعات ایرانی در دانشگاه کلمبیا نیویورک است. وی نخستین ایرانی است که پس از جنگ جهانی دوم در آمریکا به مرتبه استادی رسید.[۱] یارشاطر همچنین بنیان‌گذار و سرویراستار دانشنامه ایرانیکا محسوب می شود که در دانشگاه کلمبیا و در شهر نیویورک مستقر است و از ابتدای دههٔ ۱۹۷۰ نزدیک به ۴۰ ویراستار و ۳۰۰ نویسنده از سراسر آمریکا، اروپا و آسیا با آن همکاری داشته‌اند. دکتر یارشاطر ویراستاری سه مجلد از تاریخ ایران کمبریج را هم به عهده داشته‌ و نویسنده شانزده جلد کتاب تاریخ ادبیات ایران است.[۲] احسان یارشاطر دانش‌آموختهٔ دوره دکترای رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران و دانش آموخته دوره دکترای زبانشناسی ایران در مدرسه مطالعات مشرق‌زمین و آفریقا دانشگاه لندن است و از شاگردان ایرانی والتر هنینگ و مری بویس محسوب می شود.

احسان یارشاطر در یک خانواده بهائی اهل کاشان در همدان متولد شد. پدرش هاشم، بازرگانی بود که به امور دنیوی توجه نداشت و حواسش مشغول مذهب بود. مادرش روحانیه در زمان خود پیشرفته بود، انگلیسی می آموخت و با صدایی گیرا مناجات می خواند به همین دلیل به گردهمایی های بهایی دعوت می شد. در همدان او ابتدا به مدرسه آلیانس یهودیان فرانسوی و بعداً به مدرسه تائید بهائیان رفت و تا کلاس دوم تحصیل کرد. در سال ۱۳۰۵ یا ۱۳۰۶ به دلیل شغل پدرش به کرمانشاه رفتند. دو سال و نیم به تهران رفتند. وضع مالی پدر او خوب نبود و اجاره نشین بودند. پدر او که از طرفداران زبان اسپرانتو بود کمی اسپرانتو به احسان آموخت چنانکه وقتی مادرش برای زیارت به حیفا سفر کرده بود به فارسی و اسپرانتو برایش نامه نوشت. در کلاس هفتم بود که مادرش به دلیل مرض کلیه و یک سال بعد پدرش به دلیل سینه پهلو درگذشتند. او یک خواهر و دو برادر دارد.[۳] خواهر او نورانیه در ۱۳۶۰ در تهران کشته شد.[۴][نیازمند تایید منبع] به گفته احمد اشرف از دانشگاه کلمبیا، یارشاطر احساس وابستگی به دین بهائی ندارد.[۵] وی با داییش در تهران بزرگ شد. بعد از تمام شدن دبیرستان به دانشسرای عالی رفته و ادبیات فارسی خواند. وی در دوره دکترا رساله‌ای بحث‌برانگیز داشت با این موضوع که معشوق در ادبیات ایران نمی‌تواند زن باشد. از دهه ۱۳۲۰ خورشیدی در عرصهٔ مطالعات ایرانی و ایران‌شناسی فعالیت داشته‌است. بخش عمده‌ای از تحقیقات او در زمینه‌های ایران پیش از اسلام، و زبان‌ها و گویش‌های ایرانی بوده‌است.[۶] ابراهیم پورداوود، از استادان وی، از مشوقین وی برای مطالعه ادبیات و زبان باستانی ایران بود. وی توسط بورسی از شورای فرهنگی بریتانیا در ایران به لندن رفت تا در زمینه تعلیم و تربیت ادامه تحصیل بدهد ولی بعد از رسیدن به لندن نزد والتر هنینگ استاد زبان‌های باستانی ایران رفت. او نزد والتر هنینگ و مری بویس زبان پهلوی را فراگرفت. در سال ۱۳۳۲ فوق لیسانس خود را تمام کرده و موضوع رساله دکترایش این بود که زبان مردم آذربایجان نه ترکی بلکه زبانی بنام زبان تاتی ایران بوده‌است. رساله نزد هنینگ. تاتی مربوط به روستایی در قزوین و در کمیجان استان مرکزی می‌باشد. در بازگشت به ایران به تدریس زبان‌های باستانی ایران پرداخت. در همین ایام دانشگاه کلمبیای نیویورک از او دعوت به تدریس کرد. بعد از بازگشت از کلمبیا به تهران، جای استاد محبوبش ابراهیم پورداوود به تدریس پرداخت. وی در کارنامه خود تاسیس بنگاه ترجمه و نشر کتاب برای ترجمه آثار معتبر ادبی جهانی و انتشار فصلنامه راهنمای کتاب را دارد[۷]. در نیویورک مرکز ایران‌شناسی را بنیاد نهاد. وی کتابخانه سعید نفیسی را خرید و همراه با کتابخانه خودش به این مرکز بخشید. وی در آمریکا تلاش کرد تا آثار کلاسیک ادبیات ایران به زبان‌های غربی و ژاپنی ترجمه شود. در سال ۱۳۵۳ با بودجه ۲ میلیون دلاری سازمان برنامه و بودجه ایران کار تدوین دانشنامه ایرانیکا را آغاز کرد. بعد از انتشار ۱۰ دفتر این دانشنامه انقلاب اسلامی ایران پیش آمد و کار دانشنامه متوقف شد. با تلاش‌های وی بنیاد ملی علوم انسانی آمریکا عهده‌دار هزینه‌های ایرانیکا شد. احسان یارشاطر برای تامین هزینه‌های ایرانیکا بخشی از مجموعه آثار تاریخی خود را به ارزش ۳ میلیون دلار بفروش رساند که بعضی از این آثار اکنون در موزه متروپولیتن نیویورک هستند[۸]. وی ازدواج کرده و همسر وی در ۱۹۹۹ میلادی فوت کرده‌است.

از اولین آثار انتشاریافتهٔ اوست: ترجمه الاشارات والتنبیهات ابن سینا نقاشی نوین (با نام مستعار ا. ی. رهسپر) سهیم بودن در ویراستاری و نوشتن تاریخ ایران کمبریج[