دانلود کتاب كنار رودخانه پيدرا نشستم و گريه كردم اثر پائولو كوئيلو
پائولو كوئيلو اين بار از عشق مى نويسد.
از قدرت ايمان، اثر عشق زمينى و شفاى روحانى.
داستان، روايتى از عشق قديمى بين دو شخصيت اصلى است. يك زن مستقل و قوى كه سال ها را با سركوب احساساتش گذرانده و مردى كه يك مربى معنوى دنيا ديده، جذاب و شيك پوش است.
١١ سال پيش آن ها دچار عشق شدند و حالا بعد از سال ها ديدار تازه مى شود.
به راستى عاقبت عشق هاى قديمى و كهنه چه مى شود. اندكى از اين عشق ها سرانجام خواهند داشت.
حالا نويسنده اشك هاى اين زن زيبا،كه پيلار نام دارد، را عامل يگانگى و وحدت عشق مى داند.
كتاب " كنار رودخانه پيدرا نشستم و گريه كردم" مى گويد عشق يعنى با دیگری يكى شدن، و حضور خداوند را در دیگری پیدا کردن، که اشکهای پیلار در کنار رود پیدرا آن ها را به سوی این وحدت هدایت كرد.
اين روايت زيبا كه سراسر عشق است و زيبايى، بسيار خواندنى است و خواندن آن به همگى توصيه مى شود.
اين كتاب به همراه كتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد و شیطان و دوشیزه پریم، سه كتابى هستند كه به يك هفته، زندگی انسانهایی معمولی اشاره مى كند، که هر کدام، از عشق، مرگ و قدرت سخن به ميان مى آورند.
در قسمتى از كتاب پيلار مى گويد:
""همواره اعتقاد داشتهام که چه در هر انسان و چه در سراسر جامعه، دگرگونیهای ژرف در دورههای زمانی بسیار کوتاهی رخ میدهند. درست آن گاه که هیچ انتظارش را نداریم، زندگی پیش روی ما مبارزه ای مینهد تا شهامت و ارادهمان را برای دگرگونی بیازماید. از ان لحظه به بعد، حاصلی ندارد که وانمود کنیم چیزی رخ نداده، یا بهانه بیاوریم که هنوز اماده نیستیم. این مبارزه منتظر ما نمیماند. زندگی به پشت سر نمینگرد. یک هفته فرصت زیادی است تا تصمیم بگیریم که سرنوشت خود را بپذیریم یا نه."
كنار رودخانه پيدرا نشستم و گريه كردم
پائولو كوئيلو
ترجمه ى مرضيه قديرى بيان
انتشارات ازرميدخت