اقتصاد به زبان خودمان خیلی مهمتر از آن است که به اقتصاددانان واگذار شود. مردم بسیار عادی، دانش اقتصادی ارزشمندی دارند، دانشی که متخصصان غالباً نادیده میگیرند. و اکنون نوبت بیان این دانش اقتصادی است. علم اقتصاد بسیار پیچیده و فنی و صرفا یک رشته دانشگاهی نیست بلکه امروز به مدد کتابی ساده می توان چیزهایی مهم درباره آن آموخت و حرفهایی شنیدنی هم درباره آن با نگاهی ژرف به تجربه شخصی بیان کرد. کتاب امروز از جیم استانفورد، یکی از شناختهشدهترین اقتصاددانان کانادایی و پایهگذار «مجمع اقتصاددانان مترقی » کتابی است برای آشنایی با این دانش و آموختن آن. جیم استنفورد در کتاب اقتصاد به زبان خودمان معتقد است لازم نیست که شما یک اقتصاددان باشید تا بتوانید دربارهی علم اقتصاد چیزی بدانید. همچنان که در فرهنگ ما ایرانیان اقتصاد را علم یا هنر تدبیر منزل می دانستند. یعنی تامین معاش و برنامه برای رفع نیازه. هر انسانی اقتصاد را تجربه میکند. هر انسانی به نوعی در آن نقش ایفا میکند. هر انسانی در نظام اقتصادی دارای منافعی است: در چگونگی عملکرد نظام اقتصادی، در میزان کارایی آن و اینکه نظام اقتصادی به سود چه کسی عمل میکند. از نگاه استنفورد هر فرد درکی عامیانه از جایگاه خود در نظام اقتصادی و همچنین از نحوهی عملکرد خود (در مقایسه با دیگران، در مقایسه با گذشتهی خویش و در مقایسه با انتظاراتش) دارد. اینها چیزهایی هستند که باید علم اقتصاد را بسازد. او می گوید ما به یک علم اقتصاد دموکراتیکتر نیاز داریم، به رویکردی مردمیتر. ما به علم اقتصادی احتیاج داریم که بر فرضیههایی غیرواقعی پیریزی نشده باشد، بلکه در عوض، از شرایط ملموس زندگی آدمهای معمولی آغاز کند. شاید اینطور نیز بتوان گفت که ما به یک علم اقتصاد همگانی نیاز داریم. تمام مفاهیم علم اقتصاد و تاریخ آن در این کتاب به زبانی ساده و نثری شیوا مطالعه می شود تا اقتصاددانانی کارآمد تربیت کند که به گفته استنفورد راه به آینده بگشایند: جامعهای را تصور کنید که آدمهای معمولی از علم اقتصاد سر در میآورند، و منافع غالباً متعارضی را که در مسائل اقتصادی وجود دارد تشخیص میدهند. در چنین جامعهای، افراد بیشتری قادرند تصمیم بگیرند که چهچیز برایشان مناسبتر است ــ به جای آنکه به اقتصاددانان و اهل فن اعتماد کنند. و چنین جامعهای، دموکراتیکتر خواهد بود....