قابوس نامه یکی از آثار بسیار ارجمند زبان فارسی اثر امیر عنصر المعالی کیکاووس بن اسکندر بن قابوس بن وشمگیر بن زیار، از شاهزادگان خاندان زیاری است. این خانواده در قرن چهارم و پنجم هجری در شمال ایران بخصوص در گرگان و طبرستان و گیلان و دیلمستان و رویان و قومس و ری و جبال حکمروایی داشته اند. امیر عنصرالمعالی - که دختر سلطان محمود غزنوی همسرش بوده - از او پسری به نام گیلانشاه داشته است و کتاب حاضر را در چهل و چهار باب برای پسر خود، گیلانشاه، نوشته و خواسته است بدین وسیله حاصل تجربیات خود را در اختیار فرزندش بگذارد و او را راهنمایی کند و مسائل مختلف زندگانی و هنرها و پیشه های گوناگون آن زمان را بدو بیاموزد.

 

قابوس نامه1

 

 

 

 

از خلال سطور کتاب، نویسنده ی آن را تا حدودی می توان شناخت؛ وی مردی است دوست داشتنی ، نجیب و دانشمند ، پخته ، پرورده ، خوش فکر و خوش بیان ، و صمیمی و مهربان. بهمان اندازه که وسعت معلومات او در رشته های گوناگون ،خواننده را به اعجاب می افگند ، صداقت و صراحت گفتارش در دل اثر می گذارد و نیز ژرف بینی ها و نکته سنجیهای خردمندانه ی وی و حکایات و روایات آموزنده ای که گاهی در بعضی ابواب بمناسبت می آورد همه خواندنی و آموختنی و بخاطر سپردنی است.فکر روشن ، نکته های عبرت آموز او و نثر شیوا و ساده و روان و موثر نویسنده چندان قابل ملاحظه و ستودنی است که در کنار آن ضعف او در کار شعر و شاعری از خاطر فراموش می شود. تنوع موضوع ابواب کتاب و فوائد فراوانی که از مطالعه ی آنها ، بخصوص از نظر تحقیق در اوضاع و احوال اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی ، دینی ، علمی و ادبی آن عصر ، حاصل ، می گردد اهمیت کتاب را تا حدی بالا می برد که باید با شادروان ملک الشعرای بهار همداستان شد و آن را مجموعه ی تمدن اسلامی پیش از مغول نامید.

دلیل روشن ارزش معانی و لطف شیوه ی بیان قابوس نامه توجه و اقبالی است که در طی قرنها از طرف فارسی زبانان و فارسی خوانان نصیب این کتاب شده است چندان که سنائی غزنوی در حدیقه الحقیقه - که نظم آن را در سال 525 هجری بپایان رسانیده - حکایتی از قابوس نامه را عینا نظم کرده است و از آن پس محمد عوفی در جوامع الحکایات و لوامع الروایات، و قاضی احمد غفاری در نگارستان، و محمد حبله رودی در جامع التمثیل ، و فزونی استرابادی در کتاب بحیره ، و نظامی گنجوی در خسرو و شیرین ، و فرید الدین عطار نیشابوری در اسرار نامه ، الهی نامه و در منطق الطیر ، و افضل الدین ابو حامد احمد بن حامد کرمانی در کتاب عقد العلی للموقف الاعلی ، و بهاء الدین محمد کاتب معروف به ابن اسفندیار در تاریخ طبرستان، و سعد الدین کافی در قصیده ی خود، و خسرو دهلوی در مثنوی مطلع الانوار ، و عبدالرحمان جامی در منظومه سلسله الدذهب و . . .

کتاب قابوس نامه بارها در ایران و خارج از ایران بطبع رسیده است

بخشی از مقدمه مصحح قابوس نامه، غلامحسین یوسفی