داستان برزونامه از داستان های حماسی به زبان کردی کرمانشاهی و تاثیر پذیرفته از سخن والای فردوسی بزرگ می باشد که به پارسی نیز ترجمه شده است. برزو نامه مانند دیگر داستان های حماسی و پهلوانی کردی، به طور دقیق معلوم نمی باشد که سروده کیست و رد و نشانی از آفریدگار این اثر نیست، اما آنچه عیان است، این داستان سینه به سینه و معمولا در شب های دراز و برفی زمستان در پای کرسی روایت می شده است. برزو نامه، سرگذشت جنگاوری ها و دلاوری های برزو پسر سهراب و نوه رستم دستان می باشد.
در حفظ و نگه داری شاهنامه ی فردوسی باید سپاسگزار نقالان و روایتگران گمنانم باشیم که با نقل داستان های شاهنامه از جمله تراژدی رستم و سهراب، مردم ایران را تهییج و ترغیب می کردند که به سمت شاهنامه خوانی کشیده شوند. از سوی دیگر این بحث مربوط به خلق شاهنامه های کردی می شود و باید سپاسگزار راویان و خالقان شاهنامه های کردی باشیم که یا به احتمال قوی، تحت تاثیر شاهنامه فردوسی، برخی از داستان های شاهنامه فردوسی را مثل داستان رستم و دیو سپید بازآفرینی کردند - حالا نه با قدرت قلم و تخیل فردوسی - یا این که به خلق داستان هایی مستقل پرداختند مثل همین داستان شیرین و جذاب برزو نامه که از نظر روایت داستانی بسیار غنی است و نقصی ندارد.

 

395121221618067111182737526620215845209

 

زبان کردی کرمانشاهی و با شیوه ی نگارش این زبان که پیشینه ای هفت صد ساله دارد، شاهنامه هایی خطی در قالب اشعار ده هجایی سروده شده است، از جمله:
جنگ هفت لشکر
رستم و زردهنگ
رستم و زنون
فرامرزنامه
رستم و دیو سپید

ایرج بهرامی درباره شاهنامه های کردی می نویسد: برخی از این شاهنامه های کردی به تقلید و بر اساس شاهنامه ی فردوسی سخنسرای بزرگ ایرانشهر سروده شده و ساختار داستانی آن ها همان ساختار داستان های شاهنامه گهگاه با جزئی اختلاف هستند...، اما نوع دیگر این گونه شاهنامه های کردی براساس داستان های عامیانه ی بسیار کهن ایرانی درباره اساتیر ایرانی رایج در بین کردان آریایی تبار به رشته ی نظم کشیده شده اند، همچون کنیزک و یازده رزم، داستان هفت لشکر و رزمنامه رستم و زردهنگ دیو.
سرایندگان کرد در سرایش منظومه های کردی بسیار موفق بوده اند و به حق به خوبی از عهده ی این مهم برآمده اند و به خصوص در زبان کردی گورانی منظومه هایی موجود است که در دیگر گویش های رایج در ایران همتایی برای آن ها نمیتوان شمرد... این گونه منظومه ها به لحاظ ساختاری بی نقص و در آرایش کلام در اوج کمال و زیبایی هستند...

وزن ده هجایی که تمام شاهنامه های کردی برپایه ی این نوع ریتم خلق شده، بازمانده ی موسیقی دوره ی ساسانیان است که در آن قطعات هفت هجایی هم دیده می شود. موسیقی شعر فولکلوریک کردی بر بنیاد همین اوزان ده یا هفت هجایی ابداع گردیده است.
در زبان کردی کرماشاهی، بَرز به معنای بلندی است. جای بلند همچون کوه، بلندی گریوه ها و تپه ها و هرچیز رفیع و بلند. بنابراین اگر نام برزو از بلندی گرفته شده باید باید ب آن را با صدای زبر یا فتحه خواند.
داستان برزو نامه از جمله منظومه های کردی می باشد که با وزن ده هجایی دوران اشکانیان و ساسانیان سروده شده است.

آرتور کریستین سن در کتاب شعر و موسیقی در ایران نوشته است:
ایرانیان عهد ساسانیان بلاشک شعر داشتند. از هر حیث در زبان پهلوی نظم ها یا تصنیف ها بوده که آن ها را با ساز و موسیقی می خواندند. در کتاب پهلوی کارنامه ی اردشیر مطالعه می کنیم که اردشیر در ستورگاه نشسته طبل زد و نغمه خوانی کرد... مسعودی می گوید که نغم و ایقاعات و مقاطع و طروق الملوکیه از ایرانیان آمده است... در کتاب برهان قاطع سی لحن باربد شمرده شده است.

وزن ده هجایی که تمام شاهنامه های کردی برپایه ی این نوع ریتم خلق شده، بازمانده ی موسیقی دوره ی ساسانیان است که در آن قطعات هفت هجایی هم دیده می شود. موسیقی و فولکلوریک کردی بر بنیاد همین اوزان ده یا هفت هجایی ابداع گردیده است.