گل رنج های کهن شامل مجموعه ای از مقالات جلال خالقی مطلق در زمینه شاهنامه پژوهی و شاهنامه شناسی می باشد. شاهنامه به تصحیح جلال خالقی مطلق برپایه روش انتقادی و بر اساس نسخه فلورانس، پس از چند دهه تلاش و تحقیق در پیرایش شاهنامه، چند سالی می باشد که انتشار یافته است و در این سالها، مقالات و نوشتارهای ایشان در زمینه شناخت مباحث و گفتارهای شاهنامه ای، در نشریات و مجلات انتشار یافته است. این کتاب به کوشش علی دهباشی، مجموعه ای از ده نوشتار مصحح شاهنامه، چاپ شده است. عناوین گفتارهای این مجموعه چنین می باشد: حماسه سرای باستان ، یکی داستان است پر آب چشم ، شاهنامه و موضوع نخستین انسان ، پاسداران دژ پترا ، معرفی قطعات الحاقی شاهنامه ، نفوذ باستان در برخی از دستنویس های شاهنامه ، بار و آیین آن در ایران ، ببر بیان ، دستنویس شاهنامه (فلورانس) سرگذشت زبان فارسی ، رسم خط شاهنامه ، معرفی سه قطعه ی الحاقی شاهنامه و یادداشت های افزوده.

 

Image45

 

جلال خالقی مطلق متولد 20 شهریور 1316 در تهران میباشد. ایشان در سال 1349 موفق به دریافت درجه دکترا از دانشگاه کلن در رشته های شرق شناسی، مردم شناسی و تاریخ قدیم گردید. سپس در بخش ایرانشناسی دانشگاه هامبورگ به تدریس زبان و ادبیات فارسی و فرهنگ پرداخت و دهه ها در زمینه تصحیح شاهنامه فردوسی و پژوهش در این زمینه پرداخت و سرانجام شاهنامه پیرخرد را در هشت جلد منتشر نمودند. علی دهباشی در یادداشتی بر این مجموعه درباره خالقی مطلق چنین می نویسد:
از میان گروه استادان و شاهنامه شناسان در دوران معاصر دکتر جلال خالقی مطلق جایگاه ویژه ای دارد. نام دکتر خالقی با شاهنامه و فردوسی پیوند خورده است و متجاوز از دو دهه است که عمر و زندگی خود را بر تصحیح متن تازه ای از شاهنامه نهاده است. آرزوی شیفتگان ادبیات فارسی این بود و هست که متنی انتقادی از شاهنامه در اختیار داشته باشند. دکتر جلال خالقی مطلق به شاهنامه و فردوسی عشق می ورزد و بر سر این عشق، زندگی خود را نثار کرده است.

 

جلال خالقی مطلق در سرسخن این اثر چنین نگاشته اند:
تنها اند شماری از آفریده های جاویدان دانش و ادب و هنرند که گلستانی همیشه خوش و کاخی بی گزند از باد و باران اند. بسیاری دیگر، چه بسا در همان هنگام پیدایش کهنه شده اند و یا کمی دیرتر فراموش می شوند و نهایت در حاشیه ای از تاریخ از آنها یاد می گردد. این آثار همان گلهای پنج روز و شش اند که بهره ی باغبان سرانجام جز دامنی خار و خاشاک نیست و بر لب  او این مصراع شاهنامه:

گلِ رنج های کهن گشته خار

همچنین آنچه خوانندگان در این مجموعه می خوانند، گل رنجهای کهنی است که اگر یکسره خار نگشته باشند، چیزی نیز به پژمردن و خاشاک گشتن آنها نمانده است. از این رو، با وجود پیشنهاد برخی از دوستان به انتشار برگزیده ای از مقالات نگارنده که در نشریات درون و بیرون کشور به چاپ رسیده بود، او این نوشته ها را ارج انتشار جداگانه نمی دید، و به راستی اگر همکاری و پشتکار دوست گرامی آقای علی دهباشی نبود، نگارنده خود هیچگاه به این کار دست نمی زد. اکنون با سپاس از دوستی ها و مهربانی های ایشان، این برگ سبز را به پیشگاه خوانندگان پیشکش می کنم. امید آن که در آنها هنوز نکته ای تازه یافت شود و گل رنجهای کهن یکسر خار نگشته باشد.