حبیب السیر عنوان اثری منثور تالیف غیاث الدین بن همام الدین، مورخ سرشناس سده دهم هجری و نوه ی میرخواند (صاحب کتاب روضه الصفا) می باشد. ایشان در برهه وزارت امیر علیشیر نوایی - وزیر سلطان حسین بایقرا - زندگی می کرده است و در سایه ی حمایت این وزیر ادب دوست بوده است. خواندمیر در ادامه ی کتاب روضه الصفا، کتاب حبیب السیر را تالیف کرد که در شرح وقایع و حوادث تاریخی تا زمان شاه اسماعیل صفوی می باشد. از دیگر آثار او، خلاصه الاخبار و خلاصه روضه الصفا را می توان نام برد.
خواندمیر به سال 941 هجری چشم از جهان فرو بست.

 

habib alsair

 

 

وادی مورچگان:
...نقل است که روزی گذر سلیمان علیه السلام بر وادیی که مسکن مورچگان بود افتاد و مهتر آن موران بساط سلیمان را در فضای هوا مشاهده فرمود فریاد برآورد که ای مورچگان به خانه های خود در آیید که ناگاه سلیمان و سپاه او شما را پایمال نکند؛ و باد این حدیث را به گوش سلیمان علیه السلام رسانیده، آن جناب متبسم شد و فرمود تا باد بساط را بر زمین نهد و شاه موران را طلبیده از وی پرسید که تو ندانستی که پیغمبر پروردگارم و هرگز موری را نیازارم؟
جواب داد که یا نبی الله برین معنی مطلع بودم اما شفقت مهتران بر کهتران واجب است؛ من ترسیدم که بی وقوف تو موری در زیر پای کسی آزرده گردد.
فرمانفرمای انس و جان را ازین جواب خوش آمد. چون عزم رحلت فرمود، شاه موران گفت زمانی توقف نمای تا فراخور حال، ما حضری در نظر آرم و مقبول او مسئول افتاده، نصف پای ملخی حاضر ساخت:

پای ملخی پیش سلیمان بردن

عیب است ولیکن هنر است از موری

نبوت عیسی:
...به صحت پیوسته که چون زمان ولایت عیسی ع نزدیک شد، مریم به مقتضای الهام رب العالمین و رهنمایی جبرئیل امین از بیت المقدس بیرون رفته، بعد از طی دو فرسخ در موضعی که آنرا بیت اللحم می گفتند پشت به نخل یا بس، بار نهاده بنشست و عیسی علیه السلام آنجا متولد شده از یمن مقدم همایونش چشمه آب خوشگوار ظاهر گشت و آن شجر خرما بار آورد و جبرئیل مریم را گفت از این رطب بخور و ازین آب بیاشام و چشم به دیدار عیسی روشن کن و مریم از روح الامین پرسید که اگر کسی از من سوال کند که این فرزند را از کجا پیدا کرده ای چه جواب دهم؟ گفت اشارت نمای که از عیسی بپرسید که من نذر کرده ام که تقربا الی الله امروز سخن نکنم.

...القصه چون بنی اسرائیل از غیبت مریم خبر یافتند به تعجیل تمام از عقبش شتافتند و او را در پای درخت خرما با عیسی دیده، به زبان خشونت گفتند که پدر تو بد کردار و مادر تو زناکار نبود. اکنون بگوی که این ولد از کجا آورده ای؟ و مریم به موجب تعلیم جبرئیل عمل نموده، یهود در غایت اضطراب بر زبان آوردند که ما را تمسخر می کنی؟
کودکی که در مهد باشد چگونه تکلم نماید؟ آنگاه روح الله به قدرت ایزدی در سخن آمده گفت: انی عبدالله اتینی الکتاب و جعلنی نبیا ... یهود چون این امر بدیع مشاهده نمودند زبان طعن در کام خاموشی کشیده باز گردیدند.