معرفی کتاب تاریخی
تاریخ کیش زرتشت، عنوان کتاب ارزشمند بانو مری بویس استاد مطالعات ایرانی در دانشگاه لندن می باشد. این کتاب به صورت مفصل به بحث درباره شخصیت زرتشت و زمان زایش زرتشت و تعالیم این پیامبر آریایی در ایران باستان می پردازد. بانو مری بویس متولد 1920 در هندوستان می باشد. در دانشگاه کمبریج در رشته ی باستان شناسی درس خواند و به مطالعات و یادگیری زبان های باستانی ایران پرداخت و زبان های مانوی، پارتی و پهلوی را فرا گرفت. بعدها در دانشگاه لندن، استاد مطالعات شرقی شد و پژوهش های ارزشمندی از خود بجا گذاشت. او گرایش و علاقه زیادی به آیین زرتشتی داشت و سالها در میان زرتشتیان یزد و کرمان به سر برد و با خوی و روش و آیین پیروان دین زرتشت آشنا شد. ایشان در سال 2006 در لندن، چشم از جهان فرو بست. تاریخ کیش زرتشت توسط همایون صنعتی زاده به پارسی ترجمه شده است. یکی از معماها در شناخت تاریخ زرتشت، تاریخ زایش این پیامبر آریاییان می باشد. در چهارده سده ی اخیر آشفتگی های فراوانی در تعیین زمان زایش و زندگی زرتشت ایجاد شده است و این آشفتگی تا به امروز ادامه داشته و حدس و گمان های زیادی بیان شده است. یکی از بحث های اصلی این کتاب در باب همین گفتار می باشد و کنکاشی برای شناخت زمان زایش زرتشت.
پس از فروپاشی ساسانیان و حاکم شدن اسلام بر ایران، کیش زرتشتی و پیروان این کیش کهن، فراز و نشیب های زیادی دیدند و حوادث گوناگونی را از سر گذراندند. بخشی از کتاب درباره همین وضعیت و موقعیت دین زرتشتی در آغاز دوران اسلامی تا سده ی بیستم میلادی می باشد.
بنابر گفته ی مولف ، این اثر بر اساس پنج خطابه با عنوان سه هزار سال ایمان به کیش زرتشت، که در دانشگاه کلمبیا بیان شده است، به تالیف در آمده است.
مولف در پیشگفتار درباره این پژوهش خود چنین نگاشته است:
کاردینال نیومن این نظریه را ابراز داشته است که یکی از دلائل برجسته و بارز درستی و حقانیت هر مذهبی ، نیرومندی یا خوش بینگی همیشگی آن است. و این معنی را درباره ی دین مسیح و دین موسی صادق میداند و ادعا دارد که از میان انبوه مذاهب رایج در خاور نزدیک روزگار امپراتوری رومیان تنها این دو کیش هستند که آن نیرومندی و خوش بینگی را دارا بوده اند تا بتوانند در برابر امواج حوادث دوام بیاورند. شاید فراموش کرده است، کیش زرتشت که حتی پیش از ظهور مسیحیت یکی از سالدیده ترین ادیان بود، هنوز هم پابرجا است. هدف از این کتاب توجیه و توضیح این عمر خارق العاده دراز و نیرومندی حیرت انگیز است.
در فصل اول کتاب، زمینه چینی لازم برای چنین تقلائی است. و عمدتا درباره ی طول عمر حقیقی این کیش باستانی می باشد. حال دیگر اکثریت قریب به اتفاق پژوهشگران ، تاریخ ساختگی و غیر واقعی سده ی ششم قبل از میلاد به عنوان روزگار زندگی زرتشت - که نزدیک به یکصد سبب ایجاد آشفتگی در مطالعات زرتشتی شده - را مردود می دانند. اتفاق رای حاصل شده که زرتشت پیامبر، لااقل بیش از نیم هزاره زودتر یعنی در حوالی سده ی دوازدهم قبل از میلاد می زیسته است. اگر زرتشت را متولد سده ی ششم قبل از میلاد بدانیم معنایش این می شود که معاصر کورش کبیر بوده و پیدایش و ظهور کیش او تقریبا مقارن با بنیانگذاری شاهنشاهی هخامنشیان می شود. اما تاریخ زودتر، نزدیک به ششصد سال میان این دو رویداد فاصله می اندازد و زرتشت را در عصری کهن تر می داند. بنابراین سعی شده که تعالیم وی را در چهارچوب جامعه ی باستانی خود او بررسی کنیم. آنگاه تحولات کیش او را تا آنجا که می دانیم و یا به گونه ای مستدل می توان فرض کرد، در طی قرونی که برای آن سند و مدرک کتبی نداریم ردیابی کرده ایم. سپس به دوره ی تاریخی ایرانیان هخامنشی و ساسانی پرداخته ایم و فصل های آخر شامل کلیاتی درباره ی کیش زرتشت در ایران اسلامی تا اواسط سده ی بیستم میلادی می باشد. این چنین، بقا و دوام کیش سنتی و مرسوم زرتشت را تا به امروز ردیابی کرده ایم.
کتاب مبانی تاریخ ساسانیان نوشته کلاوس شیپمان باستان شناس آلمانی، ترجمه کیکاووس جهانداری در باب احوال حکومت و ساختار آن در برهه حکومت ساسانیان می باشد. مطالب این کتاب در هفت بخش نوشته شده است. تاریخ ساسانیان، ساختار دولت ساسانیان، اقتصاد در دولت ساسانی ، دین در دولت ساسانی ، سپاه و هنر از گفتارهای این کتاب است. هنر یکی از گفتارهای مفصل این کتاب می باشد. هنر معماری ، نقوش برجسته ی سنگی، تزیینات گچ بری، فلزکاری، پارچه، شیشه، سفالگری، حجاری، سکه ها از گفتارهای این بخش از کتاب می باشد. نویسنده درباره پارتیان و ساسانیان مقالات و نوشته های زیادی دارد و این کتاب در واقع ادامه نوشتاری می باشد که پیش از این نویسنده درمورد پارتیان نوشته بود. ایران در دوران ساسانی به اوج قدرت سیاسی و هنر و فرهنگ و اندیشه می رسد و آثار متعددی از آن دوران بجا مانده است که نشان فر و شکوه ایران باستان دارد.
در مقدمه کتاب چنین نگاشته شده است: با دولت ساسانی دوران شرق کهن به آخرین نقطه اوج و اعتلای خود می رسد. پس از ساسانیان چیز تازه ای، فصل دیگری از تاریخ جهان و عصر جدیدی آغاز می شود. اسلام ، حال دیگر عربها پای بر عرصه ی تاریخ جهان گذارده اند.
در بسیاری از نشریات از ساسانیان به عنوان وارثین هخامنشیان یاد می کنند، یعنی اینکه، پارتیها را ندیده می گیرند و درباره ی آنها سکوت می کنند. چنین شیوه ی برخوردی تازگی ندارد، بلکه در مورد مورخین اسلامی و همچنین ادبیات و نوشته های فارسی نیز وضع چنین است؛ مثلا فردوسی در شاهنامه می گوید: که از پارتیها در وقایع نامه ذکری نشده است. پارتیها به هیچ وجه عنصری خارجی در تاریخ ایران کهن به شمار نمی آیند، و ساسانیان کاملا از لحاظ سیاسی و نیز هنری با تحولات اسلاف خود، یعنی پارتیها ، پیوستگی دارند.
نویسنده کتاب درمورد منابع مطالعه در زمینه تاریخ ساسانی چنین نوشته است:
در این مورد هم، مانند پارتیان، منابع تاریخ ساسانیان را باید از میان انواع و اقسام اسناد و مدارک به دست آورد، هرچند که در قیاس با عهد پارتیان وضع مساعدتر است، یعنی اینکه ما مواد و مدارک بیشتری در دست داریم. مهمترین منبع درجه اول کتیبه های گوناگون ساسانی است که آنها را در سنگ کنده اند. مسلم است که به هنگام ارزیابی این کتیبه ها همواره باید در نظر داشت که همه ی اینها به علل سیاسی و تبلیغاتی نوشته شده اند. جالب توجه اینکه این کتیبه ها مربوط به اوایل دوران استقرار ساسانیان هستند، اما نمی دانیم چرا فرمانروایان بعدی به نوشتن کتیبه نپرداخته اند. شاید که از وسایل بیانی دیگری مانند پوست یا کتاب استفاده می کرده اند که از بین رفته اند.
قدیمی ترین کتیبه ی سه زبانی در نقش رستم در حوالی تخت جمشید به صورت نقش برجسته تعبیه شده است که مضمون انتصاب اردشیر نخستین پادشاه ساسانی است. کتیبه بسیار کوتاه و فقط حاکی از آن است که اشخاص تصویر شده عبارت اند از : اردشیر و اهورامزدا.
بلافاصله در همان نزدیکی، که به کعبه ی زرتشت موسوم است، ساختمانی برج مانند از روزگار هخامنشیان، گسترده ترین کتیبه های مربوط به دوران ساسانیان وجود دارند. این کتیبه ها در سال 1936 ضمن بیرون آوردن و آزاد کردن کامل بنا توسط هیئت تحقیقی آمریکایی تخت جمشید زیر نظر اشمید کشف شد. صحبت بر سر یک کتیبه ی سه زبانی ، نوعی تاریخی آمیخته به افسانه است که در آن شاه بیش از هر چیز دیگر درباره ی لشکرکشیهای خود سخن می گوید. به کرات این کتیبه را ترجمه و تفسیر کرده اند...
همچنین در کعبه ی زرتشت کرتیر، پاپ کیش دولتی ساسانیان، که معاصر با شاپور و فرمانروایان بعدی ساسانی در قرن سوم میلادی است، در یک کتیبه ی یک زبانی خود را جاودانه کرده است. در این کتیبه به خصوص سخن از اوضاع دینی آن روزگار و همچنین شخص کرتیر و قدرت او به میان است.
در غار سنگی حاجی آباد واقع در چند کیلومتری نقش رستم یک کتیبه ی بزرگ دو زبانه سراغ داریم، که شاپور اول در آن تواناییهای خود در کمان گیری سخن می گوید. یک کتیبه ی دیگر از شاپور را که با کتیبه ی یاد شده قریب المضمون است و دو زبانه نیز هست در سال 1956 در تنگ براق واقع در دامنه ی کوههای بختیاری کشف کرده اند. در بیشاپور، که شهر بزرگی از دوره ی ساسانیان در فارس است کاوشگران فرانسوی در سال 1936 به کشف کتیبه ای دو زبانه نائل شدند. این کتیبه بر یکی از دو ستون از طرف فرماندار شهر برای شاپور اول تعبیه شده است؛ این کتیبه از لحاظ حل مشکلات مربوط به تعیین تاریخ گذاری این دوره کارگشاست.
یکی از منابع بسیار مهم، سکه ها و نوشته های روی آنهاست. از این سکه ها ما، در مورد مسائل مربوط به مرزهای سیاسی، مراکز ثقل تاریخی و اقتصادی به آگاهیهای گرانبهایی دست می یابیم.
تاریخ طبری یا تاریخ الرسل و الملوک نوشته ی محمد بن جریر طبری، تاریخنگار ایرانی در قرن سوم هجری می باشد. این تاریخ تا به امروز منبع بسیاری از پژوهشگران تاریخ بوده است. تاریخ طبری در واقع تاریخ بشر از آغاز و پیدایش تا سقوط پادشاهی ایران و برپایی خلافت اسلامی تا برهه ای که نویسنده زندگی میکرده است و یا از آدم تا زمان طبری را در بر میگیرد. این تاریخ در اصل در 16 جلد تالیف شده است. از دیگر آثار نویسنده این اثر، تفسیر طبری می باشد که قرآن کریم را تفسیر کرده است. در بازخوانی تاریخ ایران، تاریخ طبری یک منبع خوب و مستند برای آنهاست که میخواهند تاریخ ایران پیش از اسلام را دریابند. بخش عمده ای از تاریخ طبری به احوال پادشاهان ساسانی و پیش از آن به پادشاهان بزرگ اساتیری ایران پرداخته شده است. خدای نامه های دوره ی ساسانی، از منابعی میباشد که در اختیار صاحب تاریخ طبری بوده است و در روایت احوال شاهان ایرانشهر از آنها بهره برده است. تاریخ طبری در اصل به زبان عربی نگاشته شده است. در دوره سامانیان، بلعمی که در دربار هنردوست و ایرانگرای سامانی جایگاه و پایگاه والایی داشت، این اثر را به نثری روان و نغز به پارسی برگرداند که ترجمه ای آزاد از تاریخ طبری بود و به تاریخ بلعمی شهرت یافت. در دوران ما، ابوالقاسم پاینده این تاریخ را به پارسی ترجمه کرده و انتشارات اساطیر آن را منتشر نموده است.
بعدها چه در روایت تاریخ ایران پیش از اسلام و چه در روایت رخدادها و رویدادهای دوران اسلامی، تاریخ طبری به عنوان منبع و مرجعی مهم و حیاتی، مورد توجه تاریخ نویسان قرار میگرفته است. در روایت رویدادهای تاریخ اسلام، طبری نقل قول های فراوانی ذکر کرده است و نویسنده هیچ تصرفی در گفته های دیگران نیاورده و تصمیم او بر این بوده است که آنها را عینا نقل کند. تاریخ طبری به دوران ساسانیان به صورت مفصل پرداخته است و اصولا تاریخ خود را برپایه پادشاهان ایرانشهر از کهن ترین زمانها تا یزدگرد سوم ساسانی به پیش آورده است و رویدادهای اسلامی را نیز بر این پایه نگاشته است. تاریخ اسلام طبری با زندگی پیامبر اسلام آغاز می شود و بسیاری از مطالب او را در موضوع تاریخ اسلام، خلاف واقعیت میدانند.تاریخ طبری اتفاقات و رویدادهای صدر اسلام را به صورت مفصل بیان میکند لیک برای نمونه در باب غدیرخم و حجه الوداع به سهل آسانی میگذرد و به صورت مختصر به این موضوع اشاره میکند.
صاحب تاریخ و تفسیر طبری، به سال 218 هجرت در طبرستان (مازندران) به دنیا آمد و در سال 1301 هجری در بغداد از دنیا رفت. به جز تاریخ طبری و تفسیر طبری، آثار دیگری چون : جامع البيان عن تاويل آي القرآن، آداب مناسک الحج، اختلاف علماء الامصار فی احکام شرائع الاسلام، فضائل ابیبکر و عمر، فضائل علی بن ابیطالب و اللطيف القول فی احکام شرائع الاسلام را نگاشته است
برای خرید تاریخ طبری می توانید انواع چاپ شده آن را در زیر خریداری نمایید
کتاب آینده ی آزادی بحثی پیرامون اولویت لیبرالیسم بر دموکراسی نوشته ی دکتر فرید ذکریا می باشد. کتاب دارای شش فصل، یک مقدمه و در پایان همراه با یک نتیجه می باشد. تاریخچه ی آزادی انسان ، راه پرپیچ و خم ، دموکراسی غیر لیبرالی ، استثنای اسلامی ، زیاده ای از یک چیز خوب و مرگ اقتدار از عناوین این کتاب می باشد. فرید ذکریا، ژورنالیست و نویسنده هندی - آمریکایی ، متولد 1964 در بمبئی می باشد. او دانش آموخته سیاست می باشد و دکترای خود را در دانشگاه هاروارد کسب کرده است. ذکریا، به عنوان مجربی کانال خبری سی ان ان نیز شناخته می شود. کتاب های جهان بعد از آمریکا و آینده ی آزادی از کتاب های معروف و پر خواننده این نویسنده می باشد. این کتاب تاملی است در باب وضعیت آزادی در کشورهای جهان و ترسیم راهی برای کسب آزادی و نه از بین رفتن آزادی ها. فرید ذکریا، کتاب خود را دعوتی برای احیای موازنه ی میان آزادی و دموکراسی میداند.
ما در عصری دموکراتیک زندگی می کنیم. در یک قرن گذشته یک روند بی از هر روند دیگر در شکل دادن به جهان موثر بوده است - روند صعودی دموکراسی. در 1900 حتی یک کشور هم نبود که دموکراسی داشته باشد، دموکراسی به معنایی که ما می فهمیم، یعنی دولتی بر آن حاکم باشد که با انتخابات آزادی بر سر کار آمده باشد که در آن هر شهروندی با سن قانونی می تواند رای بدهد. امروزه در 119 کشور چنین است، یعنی در 63 درصد تمام کشورهای جهان. آنچه زمانی خاص چند کشور آتلانتیک شمالی بود امروزه شکل استاندارد حکومت برای بشر شده است. در بیشتر نقاط دنیا دموکراسی تنها منبع مشروعیت سیاسی است...
مانند هر پدیده ی اجتماعی بزرگ نیروهای گوناگون این موج دموکراتیک را به وجود آورده اند - انقلاب تکنولوژیک، ثروت رو به فزونی طبقه ی متوسط، و سقوط نظامها و ایدئولوژیهای بدیل سامان دهنده ی جامعه...
از 1945 دولتهای غربی در بیشتر موارد هم تجسم دموکراسی بوده اند و هم لیبرالیسم قانون سالار. به این ترتیب مشکل بتوان این دو را جدا از هم به تصور آورد، یعنی یا به شکل دموکراسی غیر لیبرالی یا به شکل خودکامگی لیبرالی. در حقیقت این دو شکل در گذشته وجود داشته اند، و اکنون نیز هستند. تا قرن بیستم میلادی اکثر کشورها در اروپای غربی حکومتهای خودکامه لیبرالی داشته اند، یا در بهترین حالت حکومتهاینیمه دموکراسی. حق رای جدا محدود بود و قوه ی مقننه ی انتخابی قدرت محدودی داشت. در سال 1830 در انگلستان که یکی از دموکرات ترین کشورهای اروپایی بود کمتر از دو درصد جمعیت اجازه داشت در انتخابات یکی از دو مجلس شرکت کند. تازه در اواخر دهه ی1940 بود که بیشتر کشورهای غربی دموکراسیهای کاملی شدند که در آنها همه ی شهروندانی که به سن قانونی رسیده بودند حق رای دادن داشتند. اما یکصد سال پیش از آن، یعنی اواخر دهه ی 1840 ، بیشتر کشورهای غربی جنبه های مهم لیبرالیسم قانون سالار را پذیرفته بودند، یعنی حاکمیت قانون، حق مالکیت خصوصی و ، به گونه ای فزاینده، جدایی قوا و آزادی بیان و اجتماعات. در بخش اعظم تاریخ معاصر آنچه وجه مشخصه ی دولتهای اروپایی و آمریکای شمالی بود و آنها را از سایر دولتهای دنیا متفاوت میکرد، نه دموکراسی بلکه لیبرالیسم قانون سالار بود. بهترین نماد الگوی غربی دولت، نه همه پرسی عمومی، بلکه قاضی بی طرف بود.
جزیره ی هنگ کنگ برای چندین دهه نمونه ای کوچک اما آشکار کننده بود که آزادی وابسته به دموکراسی نیست. هنگ کنگ یکی از بالاترین سطوح لیبرالیسم قانون سالار را در جهان داشت، اما به هیچ وجه یک دموکراسی نبود. در واقع در دهه 1990 هرچه به زمان الحاق هنگ کنگ به چین نزدیک تر می شویم بسیاری از روزنامه ها و مجلات غربی در مورد خطری که این جابجایی برای دموکراسی هنگ کنگ داشت سخن سرایی می کردند، اما البته هنگ کنگ دموکراسی ای نداشت که بتوان از آن سخن گفت. تهدیدی که وجود داشت تهدید سنت آزادی و حاکمیت قانون بود. ما هنوز هم این دو مفهوم را با هم اشتباه می کنیم.