معرفی کتاب تبصره ۲۲ اثر جوزف هلر:
کتاب تبصره ۲۲، نوشته شاهکار جوزف هلر، نویسنده و طنزپرداز و فیلم نامه نویس آمریکایی ست که جزء اثرگذارترین و مهم ترین آثار او نیز قلمداد می شود. کتاب تبصره ۲۲ که با نام کچ ۲۲ نیز شناخته می شود، یکی از بهترین آثار قرن بیستم و همواره جزء صد رمان برتر در لیست پیشنهادات قرار میگیرد.
نویسنده در کتابش، به احوالات کاپیتان نیروی هوایی به نام جان یوساریان، در جنگ جهانی دوم می پردازد.

جان یوساریان که همانند دیگر خلبان ها و همرزمانش، جنگ را بیهوده و بی معنی و واهی می داند، تلاش خود را می کند که در ماموریت های بمبارانی که از سوی مافوقش بر آن ها گماشته می شود، شرکت نکند، مسئولیت هایی که هر چه زمان فراتر می رود، تعداد آن ها نیز افزایش می یابد تا او بیشتر در این جنگ بی ثمر بماند. تلاش های او برای دوری از جنگ بی فایده است و این کارزار قصد رهایی او را ندارد او به نوعی با تبصره ۲۲ درگیر این صحنه نبرد است.

تبصره ۲۲ قانونی ست که نویسنده بدین صورت آن را خلق می کند که، اگر کسی با رضایت و بامیل خود در ماموریت های مرگ آفرین شرکت کند، دیوانه است پس می تواند از جنگ معاف شود اما همین که درخواست دهد دیوانه است و از این طریق درخواست معافیتش را اعلام کند، نشانی از عقل و خرد از خود نشان داده، بنابراین دیوانه نیست و نمی تواند معاف شود.

جان برای تکمیل دورا خدمت سربازی مجبور به شرکت در این ماموریت هاست که با جانش بازی می کنند.

 

هلر با وضع این قانون در کتابش، جان یوساریان را چنان در تنگنا قرار می دهد که برایش به باتلاقی می ماند و او هرچه دست و پا می زند بیشتر در این تبصره فرو می رود. کمدی سیاه کتاب، به طریقی ست که پس از آشکار کردن پوچی جنگ، سعی در نمایاندن سیمای انسان های جاه طلب و قدرتمندان و سیاستمداران می کند که به چه نحوی با وضع قوانینی، نه تنها مشکلی را حل نمیکنند بلکه عده ای را مدام درگیر هجویات وا می گذارند.
تبصره ۲۲ چنان موفق بود که اکنون نام این کتاب و یا همان قانون تاثیرگذار و درگیرکننده کتاب جزئی از اصطلاحات آمیانه در زبان انگلیسی مبدل شده و مردم در زمان مواجهه با شرایطی که هیچ راه گریزی وجود ندارد و شکست حتمی است از آن استفاده می کنند.
بندی از تبصره ۲۲:
بر اساس قانون سرهنگ کورن تنها کسانی حق سوال پرسیدن داشتند که هرگز چیزی نمی پرسیدند . چیزی نگذشت که دیگر فقط کسانی در این جلسات شرکت می کردند که نمی پرسیدند ، و در نهایت هم جلسات ادامه پیدا نکرد چون کلوینگر ، سرجوخه و سرهنگ کورن متفق القول شدند که آموزش دادن به کسانی که هیچ وقت چیزی را به پرسش نمی گیرند نه ممکن است نه لازم.