معرفی کتاب بوف کور نوشته صادق هدایت.این کتاب معروف ترین اثر هدایت است وی این بوف کور را سال هزار و سیصد و پانزده وقتی که به هندوستان رفت نوشت و ۵۰ عدد از آنرا برای دوستانش ارسال کرد.بوف کور به زبان فرانسوی و انگلیسی نیز ترجمه گشته است.
بوف کور جز بزرگترین رمانهای ایرانی است که وقتی آنرا مطالعه میکنید با حجم گسترده ای از نماد و جریانهای فکری آشنایی پیدا میکنید صادق هدایت در سال هزار و دویست هشتاد و یک در تهران چشم به جهان گشود و در سال ۱۳۳۰ در پاریس خود کشی کرد.کتاب بوف کور با جملاتی شروع میشود که در همان آغاز خواننده متوجه میشود که کتاب فوق العاده ای را در دست گرفته است.
جمله های آغازین این رمان از معروف ترین آغازهایی است که افراد اهل مطالعه تا به حال خوانده اند.ماجرای این رمان در ۲ قسمت بیان میشود در قسمت اول شخصیت کلیدی رمان که در یک خانه در شهر ری زندگی میکند اتفاقات ناگوار زندگیش را توضیح میدهد وی که شغل نقاشی روی قلمدان را انتخاب کرده است به گونه ای مشکوک همیشه یک نقش تکراری را روی قلمدان میکشد که یک دختر در لباس سیاه است و یک شاخه گل نیلوفر آبی به پیرمردی که زیر درخت سرو نشسته است هدیه میدهد.خرید کتاب بوف کور صادق هدایت اینجا کلیک نمایید.
داستان این رمان از اینجا شروع میشود که یک روز راوی از سوراخی که در انباری خانه اش بود که اصلا چنین سوراخی وجود نداشته است شکلی را که میکشیده است مشاهده میکند و شیفته نگاه آن دختر میشود و زندگی اش زیر و رو میشود تا اینکه یک روز دختر را در کنار درب خانه اش میبیند و....در ادامه راوی بر اثر مصرف تریاک به خلسه فرو میرود و در عالم رویا به گذشته برمیگردد و خودش را در یک محیط جدید میبیند که علی رغم اینکه جدید است اما انگار آن را قبلا دیده است.در قسمت دوم راوی ماجراهای خود را در دنیای جدید تعریف میکند.
از این قسمت به بعد راوی رمان سایه خود را که به شکل یک جغد است توضیح میدهد راوی در اینجا فردی جوان اما بیمار است.هدایت در همه ی قسمت دوم کتاب رویارویی خود و رجاله ها را(به کسانی که میتوانند خوب جماع کنند گفته میشود) توضیح میدهد و تنفر خود را از آنها نشان میدهد و اعتقاد داردجهان بیرونی جهان رجاله هاست.پرستار راوی مراقب اوست که پیر شده است و به طور احمقانه ای فکر میکند که دردهای راوی را تسکین میدهد و حکیم را نزد او می آورد،به حرف هایش گوش میدهد و داروهای مختلف به او میدهد و....
