معرفی کتاب بوطیقای شیطان اثر علیرضا لبش‌

رمان بوطیقای شیطان که توسط علیرضا لبش نوشته شده است در ۳۰ نمایشگاه بین المللی کتاب تهران اولین بار معرفی شد و این رمان یک مجموعه قصه است و از هفت قصه تشکیل شده است(۱.ایوب پرنده.۲.حلول روح.۳.ظهور مردگان.۴.حضور مرگ.۵.بوطیقای شیطان.۶.هبوط اشیا.۷.گربه شلوار پوش.شیوه نوشتن این قصه های کوتاه خیالی است و در اکثر این قصه ها درباره مرگ صحبت شده است.

در این رمان اتفاق های شگفت انگیز زیادی می افتد مثل کسی که وزن خود را از دست میدهد و توسط باد برده میشود و گربه هایی که انسان را می بلعند.رمان شگفت انگیزی است با وقایع عجیب و غریب.زمانیکه کتاب را میخوانید به این موضوع فکر میکنید که نویسنده خیال قدرتمندی داشته است.

به دلیل اینکه این قصه ها در مورد مرگ هستند زیاد لذت بخش نیستند ولی اگر به قصه هایی که متفاوت هستند و تا حدودی تخیلی و به موضوع مرگ میپردازند این رمان پیشنهاد میشود‌‌.قسمت هایی از متن رمان(جهان مانند یک سگ است که دچار هاری گردیده و لباس همه انسانها را به دندان گرفته است.درگیری ها و بیماریهای ذهنی مانند سرماخوردگی نیست که بتوان با تعدادی آمپول و قرص آنرا درمان کرد.مانند سرطان است،هیچ درمانی ندارد،و فقط میشود برای یک زمان کم و موقتی آن را تسکین داد.

 

زندگی مانند یک قایم باشک عجیب و غریب است یک انسان چشم میگذارد و سایر افراد پنهان میشوند و آن کسیکه چشم گذاشته است تا واپسین لحظات زندگی خود در پی بقیه میگردد و در خوشحالی حاصل از یافتن افراد و یا ترس گم شدن آنها پیر میشود‌.

سایر افراد در یک جای مطمئن پنهان شده اند و به آنجا عادت میکنند و همانجا هم پیر میشوند.میتوان گفت ۲ نوع جاذبه معروف در این دنیا است(۱.جاذبه زمین.۲.جاذبه آهنگ).جاذبه زمین بشر را به زمین وصل میکند ولی جاذبه اهنگ بشر را از زمین میکند.

این ۲ جاذبه توانایی این موضوع را دارند در یک واکنش شگفت انگیز بشر را در یک جای مشخص در بین زمین و آسمان آویزان نگه میدارند و تعادل نیروهای زیستی را برقرار مینمایند.اگر یک روز حس کردید سنگین هستید و بیشتر از حد به زمین چسبیده اید به موسیقی نزدیک شوید ولی اگر حس میکنید بر روی ابرها پرواز میکنید و روی زمین بند نمیشوید خودتان را از منبع آهنگ دور کنید.