معرفی کتاب انسان در جست و جوی معنا اثر ویکتور فرانکل:
انسان در جست و جوی معنا کتابی در زمینه رواشناسیست که به قلم روانپزشک و عصب شناس اتریشی، ویکتور امیل فرانکل به نگارش درآمده است. محتوای کتاب از بستری روانشناسانه بهره می برد و فرانکل سعی بر آن دارد که با بیان تجربیات شخصی خود در اردوگاه کار اجباری آلمان با دیدی روانشناسانه این اردوگاه را از نظر بگذراند. نویسنده که در این مکان موفق به ابداع شیوه درمانی جدید لوگوتراپی (هستی درمانی) شد، در تلاش است تا خواننده خود را نیز با شرح روایت و داستان سرگذشت خود، با این شیوه درمان آشنا سازد.
فرانکیل که در اثر شرایطی سخت در اردوگاه های کار اجباری آشویتس و داخائو مجبور به سپری وضعیت سخت و تحمل کردن رنج های بسیاری بوده، خانواده خود از جمله پدر و مادر، برادر و همسرش را در این مکان از دست می دهد و تنها به این امید زنده می ماند که کتاب لوگوتراپی خود را بازنویسی کند و تنها انگیزه او برای تحمل شرایط اسفناک این اردوگاه، دستیابی به این هدف بوده است.
نظریه لوگوتراپی فرانکل که در زمان ورود به اردوگاه آشویتس تنها تعدادی کاغذ و دست نوشته هایی بود، توانست پایداری و مقاومت او را در برابر سختی ها و ستم های موجود فزونی دهد و خالق خود را در دسته معدود افرادی که توانستند از این مهلکه جان سالم به در برند، قرار داد. فرانکل که گویی اولین کسی بود که نظریه اش روی آن آزمایش می شد در کتاب انسان در جست و جوی معنا در تلاش است که به اهمیت مفهوم حیات برای انسان در دشوارترین شرایط بپردازد.


گوردون آلپورت، روانشناس برجسته آمریکایی و طراح نظریه صفات در مقدمه، در شرحی مختصر از کتاب می نویسد:
در این کتاب، دکتر فرانکل تجربه اي را که منجر به کشف لوگوتراپی شد توضیح می دهد. وی مدت زیادی در اردوگاه کار اجباری اسیر بود که تنها وجود برهنه اش برای او باقی ماند و بس. پدر ، مادر، برادر و همسرش یا در اردوگاه
ها جان سپردند و یا به کوره های آدم سوزی سپرده شدند. خواهرش تنها بازمانده این خانواده بود که از اردوگاه های کار اجباری جان سالم بدر برد. او چگونه زندگی را قابل زیستن می دانست؟ در حالیکه همه اموالش را از دست داده بود، همه
ارزش هایش نادیده گرفته شده بود، از گرسنگی و سرما و بی رحمی رنج می برد و هر لحظه در انتظار مرگ بود. او به راستی چگونه زنده ماند؟ پیام چنین روانکاوی که خود با چنان شرایط خوفناکی رویاروی بوده است، شنیدن دارد. اگر کسی بتواند به شرایط انسانی ما عاقلانه و با دلسوزی بنگرد؛ این شخص بی تردید باید دکتر فرانکل باشد. واژه هایی که از دل دکتر فرانکل بر می خیزد، بر دل می نشیند، چون بر تجربه های بسیار ژرف استوار است. صادقانه و ژرف تر از آن است که انسان کوچکترین رنگی از فریب در آن ببیند. پیامهاي او والاست و ارزنده. و کارهایش به خاطر موقعیت کنونی او در دانشکده پزشکی دانشگاه وین، و به علت آوازه کلینیک های «لوگوتراپی» که امروزه در بسیاري از سرزمین ها با الگوبرداری از پلی کلینیک شناخته شده ی عصب شناسی او در وین آغاز به کار می کند، شهرت جهانی دارد.