پشتیبانی از ساعت ۹ صبح الی ۱۰ شب :  ۰۹۱۲۵۳۴۳۶۴۴

معرفی کتاب روانشناسی

 

 

از روانکاوي آموخته ایم که ماهیت فرایند سرکوب در پایان دادن و محو کردن ایده یا فکري، که امري غریزي را نشان میدهد نهفته نیست، بلکه ماهیت این فرایند جلوگیري از آگاهانه شدن آن ایده است. وقتی چنین امري رخ میدهد،میگوییم که آن ایده در وضعیت « ناخودآگاه »است، و قادر هستیم دلیل و بیِّنه کارآمدي فراهم آوریم تا نشان دهیم حتی وقتی این فکر ناخودآگاه است، حتی وقتی شامل ایدهاي است که در نهایت به آگاهی وارد خواهد شد، میتواند تأثیراتی ایجاد کند. هر چیزي که سرکوب میشود حتماً در ضمیر ناخودآگاه باقی میماند، لیکن باید دقیقاً از همین اول خاطرنشان کرد که امور سرکوب شده همه ضمیر ناخودآگاه را تشکیل نمیدهند. ضمیر ناخودآگاه حیطه اي گسترده تر دارد و امور سرکوب شده بخشی از ناخودآگاهاند.ما چگونه به شناختی از ناخودآگاه میرسیم؟ البته ناخودآگاه را فقط به منزله امري آگاهانه است که درك میکنیم، وقتی که دستخوش تغییر شکل یا ترجمه به امري آگاهانه قرار گرفته باشد.آثار روانکاوي هر روزه به ما نشان میدهند که ترجمه این نوع از امور یعنی ناخودآگاه ممکن است.  براي آنکه چنین ترجمه اي رخ دهد، فرد تحت روانکاوي باید بر موانع و انواع مقاومتهاي خاص غلبه کند، همان مقاومتهایی که پیشتر، با پس راندنِ ایدهاي از ضمیر ناخودآگاه، مصالحی فراهم کرده بودند تا سرکوبش کنند.

 

ضمیر ناخوداگاه

خيلي از زن ها با مردهايي هستند كه اهميت كمتري، به رابطه و ازدواجشان مي دهند. اين واقعيت ندارد كه مردها اهميت كمتري براي عشق و روابط قائل هستند، بلكه حقيقت اين است، رازهايي در اين باره وجود دارد كه ما زن ها مي بايست آن ها را درك كنيم. مردها هويت خود را، بيشتر از ناحيه ي شغل و موفقيت هايشان تعريف مي كنند، در حالي كه زن ها هويتشان را صرفاً بر اساس روابط خود بيان مي كنند. براي مردها موفقيت از هر مورد ديگري مهم تر است، چرا كه بقاي جسماني و فيزيكي خانواده را تضمين مي كند.زن ها نيز بقاي خود را در گرو حفظ روابط احساسي و نيز بچه هاي خود مي بينند. بنابراين چنان چه شما نيز به مانند همسرتان تمام وقت كار مي كنيد، ممكن است چشم انداز شما از تعادل بين شغل و عشق، خيلي با ذهنيت همسرتان از تعادل ميان اين دو منطبق نباشد.در تحقيقاتي كه در سال ۱۹۷۸ توسط « ويجن درد و بيلي » انجام شده، استنتاج به دست آمده چنين نشان مي دهد كه ۷۵ درصد مرداني كه با آن ها مصاحبه شده بود، گفته بودند،مهمترين مورد در زندگيشان، شغلشان است.در حالي كه ۷۵ درصد از دختران و زنان گفته بودند:مهمترين جنبه از زندگيشان خانواده آن ها مي باشند. ما زن ها اين تفاوت در اولويت هاي مردانه و زنانه را به مثابه ي مدرك و سندي دال بر اين كه مردها ما را زياد دوست ندارند، مي گيريم. اين موضوع واقعيت ندارد.حقيقتي كه در اين رابطه وجود دارد، اين است كه: چنان چه مردي نسبت به شغل و توانايي هاي حرفه اي خود احساس خوبي نداشته باشد، به سختي خواهد توانست توجه خود را به روابط عشقي و احساسيش معطوف كند. چنان چه مرد زندگيتان در رابطه با شغلش مأيوس و سرخورده است و يا نگران پروژه اي باشد و يا زير فشار اقتصادي و يا احساس كند در يكي از مراحل موفقيتش درمانده و فضايي براي رشد در اختيار ندارد، از لحاظ احساسي و عاطفي، تمام و كمال در دسترس شما نخواهد بود.بخش عمده اي از توجه و انرژي ذهني او مدام در گرو نگراني ها و درگيري هاي شغليش خواهد بود. و ممكن است آگاه و يا ناخودآگاه اين روش را ادامه بدهد.براي او مشكل خواهد بود، كاملاً احساس آرامش و راحتي كند، بي آنكه در زندگيش احساس موفقيت داشته باشد.موضوع اين نيست كه دوستتان ندارد و يا به شما عشق نمي ورزد و يا اين كه به شما احتياج ندارد، حتي موضوع اين نيست كه شغلش را بيش از شما دوست دارد. مطلب تنها اين است كه شغلش تأثير درگيرانه تري بر احساس رشد شخصي و اعتمادبه نفس او دارد، تا رابطه اش با شما.

 

رازهایی درباره مردان

 

درك اين موضوع و پذيرش آن براي ما زن ها اندكي مشكل است. ارزش يابي ما با ارزش يابي هاي مردها متفاوت هستند. براي ما زن ها صرف نظر از اين كه تا چه حد در شغل خود موفق هستيم، مادامي كه زندگي احساسي ارضاء كننده اي نداشته باشيم، احساس خوبي نسبت به خودمان نخواهيم داشت. براي يك زن صميميت و نزديكي با يك مرد، آرامش و راحتي است. اين احساس آرامش در پايان روز به مانند آن است كه هديه اي دريافت كرده ايم و به هيچ وجه به معناي مزاحمت و يا تداخل نخواهد بود. به همين خاطر است كه ما از مردها توقع داريم تا نگراني ها و ناراحتي هاي شغليشان را به مجرد آن كه عصرها در پايان كار ما را مي بينند، دور بياندازند، ما را در آغوش گرفته و در پناه عشق خود احساس راحتي و خوشحالي كنند. اين صرفاً براي ما زن ها مطلوب است و لزوماً به اين معنا نيست كه براي مردها نيز خوشايند باشد. متأسفانه اين عادت مردان كه خود و هويتشان را با شغل و موفقيت هايشان تعريف مي كنند و اعتمادبه نفس و خودباوريشان را صرفاً به دستيابي هدف هايشان معطوف مي كنند، باعث شده است كه تا همين اواخر، آمار بيماري هاي مربوط به استرس، در ميان مردان بيشتر از زنان باشد. بيماري هايي نظير فشار خون بالا، حملات قلبي، اعتياد به الكل و مواد مخدر. تمامي اين ها نشانگر اضطراب و نگراني فكري بيشتر مردان است و همين طور عدم قابليت و توانايي مردها در راحتي و استراحت كردن مي باشد.

دانلود کتاب رازهایی درباره مردان

پيامي به زن ها
اين كتاب را براي شما و مرد زندگي تان نوشتم.چنين باور دارم كه اين كتاب، هماني است كه زن ها همواره انتظار انتشار آن را مي كشيدند. كتابي كه مي توانند به مرد زندگي شان هديه دهند تا آنها همه چيز را درباره ي زن ها بياموزند.به مرد زندگي تان بگوييد : « اين را بخوان تا همه چيز را در باره ي من بداني ». آه كه چقدر خودم نيز آرزوي چنين كتابي را داشتم.هر بار كه در بيان نيازهاي خود به همسرم شكست مي خوردم.هر بار كه آرزو مي كردم كاش طورديگري رفتار ميكرد تا همه چيز بين ما درست مي شد و هر بار كه پرتوقع جلوه مي كردم، همچون تمامي زن ها كه همواره در طول تاريخ از سرنوميدي آه مي كشيدند،من نيز آه مي كشيدم و آرزو مي كردم كه اي كاش راهي وجود مي داشت تا مي توانستم به درون او نفوذ كنم بلكه او مرا درك كند .چنانچه يك زن هستيد، بارها مثل من آه كشيده ايد. گويي زير لب مي گوييد:« كاشكي مي توانست بفهمد كي هستم و چه مي خواهم ». اين اساسي ترين نيازما زن ها است كه مارا بشناسند، محترم بشمارند و همانطور كه هستيم دوست مان بدارند وما را بپذيرند .البته ، طعم شيرين درك شدن و پذيرفته شدن را مطمئناً گهگاهي در زندگي خود تجربه كرده ايم. مضحك است كه اين نوع از ارتباط بيشتر ميان ما و همجنسان ما ديگر زنان، خواهرانمان، دوستان و همكارانمان  صورت مي پذيرد .پيش از هرچيز،اين كتاب بيشتر براي شما زن ها نوشته شده است تا بخوانيد. اين كتاب فقط براي اين نوشته نشده است كه به مردها در اين زمينه كمك كند، اين كتاب دعوتي است از شما زن ها كه خودتان را بهتر بشناسيد. چرا كه سرانجام خود شما نيز به درستي تمامي احساسات خود را بخوبي درك نمي كنيد.دلايل رفتارها و واكنش هاي خود رانمي فهميد، و نمي دانيد چرا چنين نيازهايي را داريد و چرا نمي توانيد به راحتي اين بخش هاي وجودي خود را به مردهاي زندگي تان ابراز كنيد .

 

رازهایی درباره زنان

 

رازهايي درباره ي زنان به شما نشان خواهد داد كه درواقع دلايل هوشمندانه وظريفي براي تمامي احساسات، افكارو رفتارهاي ما زن هاوجود دارند.بي دليل نيست كه پنج بار به مردي كه دوستش داريم زنگ مي زنيم، تا بلكه دست آخر، او را پيدا كنيم. بي دليل نيست كه هرگاه او درخودش فرو مي رود، ناراحت مي شويم وسعي داريم بفهميم چه چيزي او را ناراحت مي كند. بي دليل نيست كه دوست داريم براي وقتمان با او برنامه ريزي كنيم. بي دليل نيست كه هرگاه به اين برنامه ريزي هاي ما علاقه اي نشان نمي دهند، ناراحت مي شويم. دليل اين حالات اين نيست كه ما عصبي و ضعيف النفس هستيم و انگيزه هاي ما با انگيزه هاي مردها تفاوت دارد. به همين دليل بود كه برآن شدم تا اين كتاب را بنويسم.تا ما زن ها خود را بهتر و بيشتر درك كنيم وكمتر به انتقاد از خود بپردازيم، درنتيجه بتوانيم قابليت و ظرفيت منحصر به فرد خود را در عشق ورزيدن، احساس كردن، و مرتبط بودن قدر بدانيم و محترم بشماريم.هنگامي كه چنين اعتماد به نفس، خودباوري و درك و شناختي را در خود احساس مي كنيد، بهتر خواهيد توانست نيازها و احساسات خود را با مردها در ميان بگذاريد، البته اين هرگز به اين معنا نيست كه حتماً از آنان پاسخ هاي مطلوب خواهيد گرفت.اما حداقل فايده اي كه دارد اين است كه به هنگام عرضه يا پيش كشيدن يك مشكل چيزي براي ارائه به مرد زندگي تان خواهيد داشت. نتيجه آنكه هميشه همه چيز درباره همگان صدق نمي كند وتلاش من در اينجا تنها آن است كه آنچه را در طي ساليان ديده و آموخته ام دراين كتاب با شما درميان بگذارم و لزوماً تمامي اين آموخته ها درباره تمامي زيرگروه ها و استثنائات نيز صدق نمي كنند. بنابراين بهترين روش مطالعه ي اين كتاب آن است كه آنچه راكه به نظرتان درست مي آيد، بپذيريد و نگران بقيه نباشيد.البته رازهايي درباره ي زنان تمامي آن چيزي نيست كه مردها لازم است درباره زنها بدانند.چنانچه قرارباشد اين كار را كامل كنم، بايد كتابي چند جلدي بنويسم.

دانلود کتاب رازهایی درباره زنان

تردیدي نداریم که در نظریه روانکاوي فرض کنیم که جریانی که رخدادهاي ذهنی طی میکنند به شیوه اي خودکاره با اصل لذّت تنظیم میشوند. ما معتقدیم، به اصطلاح، جریان این رخدادها را تنشی غیرلذّت جویانه به شیوهاي لایتغیر به حرکت میاندازد و اینکه این جریان جهتی به خود میگیرد به گونه اي که نتیجه غایی با کاهش این تنش قرین میگردد: یعنی با اجتناب از عدم لذّت یا تولید لذّت. با در نظر گرفتن این جریان در بررسیهاي خود را در کار خود درباره فرایندهاي ذهنی که موضوع مطالعه ماست، ما بینشی « اقتصادي » را در کار خود وارد میکنیم و اگر در جریان توصیف این فرایندها سعی کنیم که این عنصر « اقتصادي » را به علاوه عناصر « مکان نگارانه » و « پویا »  ارزیابی کنیم و تخمین بزنیم، به گمان من کاملترین توصیفها را که در حال حاضر امکان درك آن را داریم از آنها به دست خواهیم داد، توصیفی که شایسته است با اصطلاح  « مابعد روانشناسانه » متمایز شود.

 

وراي اصل لذت

 

در این مورد ابداً براي ما اهمیت ندارد که در پی آن برآییم که با ارائه این فرضیه اصل لذّت تا چه اندازه به نظام فلسفی خاص و از حیث تاریخی متعینی نزدیک شده ایم یا آن را اختیار کرده ایم. ما به این فرضیات گمان ورزانه در جریان تلاش براي توصیف و تشریح امور واقع مشاهدات روزمرّه مان در حوزه مطالعاتمان رسیدهایم. ارجحیت و اصالت جزو اهدافی نیستند که کار روانکاوانه براي خود تعیین کرده است و تلقیهایی که بنیان فرضیه اصل لذّت هستند چنان آشکار و بدیهی اند که به ندرت میتوان از آنها غفلت کرد. از سوي دیگر ما بی درنگ سپاس خود را نثار هر نظریه فلسفی یا روانشناسانه اي میکنیم که قادر باشد از معنا و احساس لذّت و عدم لذّت که چنان با قدرت بر ما وارد میشوند اطلاعاتی به ما ارائه کند. اما افسوس، در اینجا چیزي که به درد اهداف ما بخورد وجود ندارد. اینجا پیچیدهترین و دسترسناپذیرترین ناحیه ذهن است و از آنجا که ما نمیتوانیم از برخورد با آن اجتناب کنیم، به نظر من فرضیهاي که داراي کمترین محدودیت باشد بهترین فرضیه خواهد بود. ما بر آنیم که لذّت و عدم لذّت را به کمیت هیجانی که در ذهن وجود دارد اما به هیچ رو مقید نیست ربط دهیم و به چنان شیوهاي ربط دهیم که عدم لذّت متناظر با افزایش کمیت هیجان باشد و لذّت با کاهش آن.

خرید کتاب ورای اصل لذت اینجا کلیک کن