کمتر کسی است که با ادبیات روس آشنایی نداشته باشد و تعدادی چند از کتاب های این ادبیات غنی را مطالعه نکرده باشد. در میان نویسندگان بزرگ و آثار مشهور آنها، میخاییل شولوخف )1905-1980)جایگاهی خاص و ویژه دارد. این نویسنده، زاده منطقه قزاق نشین دن بود و در طول دوران زندگی خودش شاهد جنگ های داخلی روسیه بود و همین مسیله را میتوان در اغلب آثار او یافت. شاهکار او به نام دن آرام نیز که در سال 1965 برنده جایزه ادبی نوبل شد نیز در همین حال و هواست.

کتابی که در این مجال به معرفی آن میپردازیم مجموعه ای از داستان های کوتاه این نویسنده به نام گرداب است. ادبیات روس به حق وبه اذعان بسیاری از صاحبان نظر، ادبیاتی تاریک و تلخ است. تلخ کامی که میتوان در تمامی اجزای داستان چون فضا، مضمون و قهرمانان وحتی پایان داستان حس کرد. سبک نگارش شولوخف نیز همین خصوصیت را دارد و همه داستان های این کتاب تنش های دوره بحرانی روسیه و نیز نظریات وتغییرات سیاسی و حزبی را در بر میگرد.

 معرفی کتاب گرداب

داستان های این کتاب اگرچه کوتاه ولی سراسر شامل نگرش و دید سیاسی نویسنده و نیز جانب داری او از کمونیسم است و پایان های خاص و تکان دهنده آن در ذهن می ماند. هوش و ذکاوت شولوخف در اولین داستان این کتاب به نام سومی کاملا مشهود است. این داستان درباره سه دکمه است که هرکدام از لباس یک نفر می باشند که در اینجا هر کدام از این سه دکمه به دفاع از نظریات صاحب خود میپردازند.یکی از پالتوی اربابی بورژوا، دیگری از یونیفرم یک فرمانده ارتش سرخ و سومی از لباس یک دانشجوی عضو حزب کمونیست. این داستان که که تنها 5 صفحه است حاوی نظریات، تفاوت ها و ضدیت های این سه قشر است که به هوشمندی در مقابل هم می ایستند.

داستان دوم به نام خال نیز داستانی شبیه به یکی از داستانهای شاهنامه ولی در بستر جنگ های داخلی روسیه است. جنگی که در میان خانواده ها افتاده است و آنها را به ورطه نابودی می کشاند. در واقع نمایش می دهد جنگ نه به معنی برخوردی دو اندیشه است بلکه در منتها درجه خود برخورد و نزاع دو انسان است. انسانهایی که گاهی بستگی آنها بیش از هر چیز در این دنیاست، گاه در دوسوی این میدان روبروی هم صف میکشند.

یکی دیگر از داستانهای این مجموعه به نام کره اسب است که چهره پلید و بی رحم جنگ را نمایش می دهد و نشان می دهد جنگ با همه مسایلی که در بردارد در بهترین حالت نیز، چه برنده باشید و یا بازنده، برای هر دوطرف آن باخت است. پایان خاطره انگیز و غیر منتظره این داستان در ذهن شما حک خواهد شد.

داستان اصلی این کتاب به نام کتاب نیز به همین نام انتخاب شده است داستانی است که سیمای دهشت آور جنگ را در خانواده نمایش میدهد. جنگی که بین عقاید است در خانه ای روستایی نمود پیدا میکند و در میان اعضای خانواده نزاع می افکند. نزاعی خون بار و بی ترحم.

داستان‌های این کتاب گرچه هریک موضوع جداگانه‌ای دارد ولی در واقع مکمل یکدیگرند، و قهرمانانی را نشان میدهندکه مظهر ملتند. شولوخوف نویسنده‌ای است که از میان توده ملت برخاسته و هرگز ارتباط خود را با آن قطع نکرده، مصائب و تیره‌روزی‌هایش را در آثار خود با شیوه‌ای واقع‌بینانه ترسیم کرده، پیوسته خود و هنرش را درخدمت این ملت گذارده و از زبان مردم برای بیان حوادث و وقایع داستان‌های خویش کمک گرفته است.این کتاب با وجود گرایش های افراطی سیاسی نویسنده اش که در جای جای داستان دیده می شود یکی از برجسته ترین نمونه ای داستان نویسی سیاسی معاصر در ادبیات روسیه است.