ذوب شده دوران پر التهاب دهه پنجاه ایران و زمانی است که بازداشت ها، شکنجه ها و تفتیش عقاید در اوج خود بود را روایت می کند. جایی که روشنفکران و اندیشمندان بیش از همه در معرض خطر و تهدید بودند و هر آن احتمال بازداشت و یا ناپدید شدنشان وجود داشت. قشری که نماینده آنها در در این کتاب آقای اسفاری است. عنوانی که معنیش برای دانستن کنایه ای ظریفی که در متن آن نهفته است کافی است. اسفار به معنی کتاب هاست. بازداشت شدن آقای اسفاری به معنای ممنوع بودن هر تفکری جز تفکر حاکم و صاحب قدرت است. او به جرم ارتباط با شخصی به نام آزاد به زندان می افتد.شکنجه هایی که او تحمل میکند، شکنجه هایی نه جسمی بلکه روحی هستند. چکیدن مداوم قطرات آب به سر او نشان از برخورد و تلاش آنان برای درهم شکستن و ذوب کردن آخرین سنگر دفاعی آقای اسفاری است یعنی اندیشه های او. جسم آقای اسفاری در بند است پس او راه رهایی را در فکر میجوید و هر بار راهی دیگر را امتحان میکند. به جرم ارتباط با آزاد، نامی که خود معنایش را به همراه دارد.در حکومت استبداد چه چیزی جرمش بیشتر از آزاد اندیشی است؟ و این بزرگترین جرم است. راههای ذهن یکی پس از دیگری بسته می شوند و آقای اسفاری نا امیدانه آخرین راههای فرارش را می پوید. برخورد مزورانه و دوگانه شکنجه گران در این کتاب مانند سوزاندن و درمان و دوباره سوزاندن است. چیزی که بیش از سوختن ساده ازار میدهد و لذت بهبود را نیز به تلخی آغاز دردی نو بدل می کند. و همین تکرار بی توقف قطره های ستم است در پیکره آزادی. صدایی که همواره و همیشه به گوش میرسد و تنها  امید برای دگرگونی است که اسیران را قادر به تحمل می کند.

برش هایی از کتاب

" همه چیز را نقطه نقطه می دید نقطه های سیاهی که با صداهایی گوشخراش به سرش می ریخت. سرش را می گرفت و فریاد می کشید: " من نقطه ام"

 

"یک مجسمه گچی اسفاری هم آنجا پشت میز کارش نشسته بود مجسمه ی گچی دقیقا به اندازه طبیعی اسفاری بود و داشت چیز می نوشت.

 

برای خرید کتاب ذوب شده اینجا کلیک نمایید