آخرین انار دنیا
رئالیسم جادویی- فلسفی
شاید خیلی ها به ژانر فلسفی این داستان اعتقاد نداشته باشند اما جایی که می گفت سریاس های صبحگاهی می توانند همه فرزندان ما باشند. من این کتاب را با ترجمه آرش صبحگاهی خواندم.
در انتهای کتاب نوشته بود هر چه هست سرگشتگی و تباهیست.

شاید بهترین خلاصه و نقد آخرین انار دنیا هم همین باشد. این کتاب هر چه هست سرگشتگی و تباهیست. مظفر صبحگاهی قبل از اسارت بچه ای دارد که مادر ندارد به نام سریاس صبحگاهی.

پس از ۲۱ سال اسارت وقتی آزاد می شود یعنی یعقوب صنوبر کسی که سریاس را به او سپرده بوده آزادش می کند از او می خواهد که تا مرگ در قصر او بماند. معصوم و بی گناه و البته نادان. وقتی مطفر در مورد سریاس از او می پرسد به او می گوید که مرده! این جاست که مظفر به همراه اکرام کوه نشین فرار می کند و به خانه خواهران سپید می رسد و از آن جا به محمد دل شیشه ای و سریاس صبحگاهی اول ژ

نرال یا همان پروفسور. پس از آن از طریق گور این دو به سریاس صبحگاهی دوم و در انتها از طریق ندیم شاهزاده به سریاس صبحگاهی سوم. کمی گیج کننده شاید به نظر برسد اما نبود. گاهی توضیحات کتاب زیاد بود و ادویه تخیلش زیاد اما نشانه ای از ژانر این کتاب بود. آخرین انار دنیا را به شمایی که می خواهید از فضای کردستان عراق بهتر بدانید پیشنهاد می کنم.