افسانه خدایان ، گردآوری و ترجمه و پژوهشی می باشد از شفا در باب خدایان متعدد یونان باستان و داستان هایی که درباره آنها و اعمالشان رواج داشته است. خدایان یونان باستان، تاثیر شگرفی بر ادبیات یونان داشته اند و این آثار را می شود در بعدی وسیع تر نیز درک کرد. کتاب در شانزده بخش منتشر شده است و از زئوس آغاز می شود و با گفتاری در مورد هرکول به پایان می رسد. زئوس خدای خدایان یونان می باشد. رومی ها بعدها او را ژوپیتر نامیدند. در افسانه ها، شهوترانی و هوسهای زئوس هیچ حد و مرز و منطقی ندارد و او شیفته عشق بازی با زیبارویان و خوبرویان زمینی می باشد. دیگر خدایگان یونانی از جنبه قدرت در مرتبه ای پایین تر از زئوس قرار دارند و در واقع سر به فرمان زئوس دارند.

 

afsane

 

به راستی هوس بازی زئوس هیچ حد و مرزی نداشت. اگرچه زنان هم در برابر او مقاومتی نمی کردند لیک بودند کسانی که در برابر ابراز علاقه های زئوس ایستادگی می کردند و او را نمی پذیرفتند. تتیس، زنی بود که در برابر او سالها ایستادگی کرد و او را نپذیرفت و زئوس به حقه های فراوانی دست می یازید ولی این ترفندها کارگر نمی افتاد و در پایان زئوس با زور او را تصاحب می کند و این منطق از دید خدای خدایان یونانی روا و درست می باشد.
جدا از زئوس، خدایان افسانه ای دیگری نیز در این کتاب به آنها پرداخته شده است. هرا، آپولون، مریخ، زهره، آتنا، آرتمیس، هرمس، هفائیستوس، پوزئیدن، هستیا، دمتر، موزها، پرومته و هرکول از دیگر خدایان افسانه ای یونان باستان می باشند که در کتاب بر رفتار و کردار آنها و تاثیرشان ، پرتو افکنده شده است.

بخشی درباره هرمس:
هرمس از خدایان بسیار قدیمی یونان بود و در اصل خدای شبانان ناحیه ی ارکادی یونان بشمار میرفت. وی را خدای نگهبانان خانه ها نیز می شمردند، بدین جهت در بالای در غالب خانه های یونانیان اولیه مجسمه یا تصویر کوچکی از او نصب شده بود. اندک اندک وی به صورت خدای نگاهبان و محافظ مسافرین درآمد و در یونان کلاسیک نیز به همین عنوان شناخته شد. تصویر وی به صورت طلسم یا حرز جواز، در سر چهار راهها و محل تقاطع جاده ها نصب شده بود تا مسافرین را از بیراهه و خطرات سفر حفظ کند. قطعا به همین جهت بود که بعدها یک ماموریت دیگر را نیز بدو دادند که عبارت بود از هدایت ارواح مردگان به قلمرو زیرزمین.

چون در ازمنه کهن سفر فقط به منظور تجارت صورت می گرفت، هرمس خدای تجارت و منافع مشروع نیز محسوب شد، و چون بازرگانان برای معرفی و فروش کالاهای خود مجبورند داد سخن بدهند و محاسن و مزایای آن را توصیف کنند، لذا هرمس خدای فصاحت و بلاغت نیز بشمار آمد. بدین ترتیب وی مانند غالب خدایان چندین سمت داشت که مهمترین آنها عبارت بودند از : خدای سفر، خدای تجارت، خدای نطق و بلاغت، خدای هادی ارواح مردگان، خدای شبانان؛ علاوه بر اینها خدای خدایان وی را به قاصدی مخصوص خود نیز برگزید. بدین جهت است که ایلیاد هومر، در شرح جنگهای تروا، همیشه اوست که پیامهای خدای خدایان را به خدایان و مردمان ابلاغ می کند و جواب می گیرد.

هرمس در کوه سیلن، در ناحیه ی ارکادی یونان در مغازه ای متولد شد.پدرش زئوس خدای خدایان و مادرش مایا ، معشوقه این خدا بود که فرزندش را در غاری تاریک زائید تا گرفتار خشم هرا، زن خدای خدایان نشود. هرمس هنوز بچه بود که از گهواره ی خود بیرون جست و گاوهای گله معروف آپولون را دزدید. این گاوها را که تعدادشان به پنجاه می رسید، با استفاده از تاریکی شب به سواحل آلفه برد و برای اینکه آپولون رد پای آنها را گم کند آنها را عقب عقب برد و خود نیز کفشهائی بسیار بزرگ از چوب مورد و تمر برپا کرد تا آپولون نفهمند رباینده گاوها کیست.