معرفی کتاب هنر رنجاندن اثر شوپنهاور‌.

در آغاز کتاب شوپنهاور درباره بحث کردن و جدل انسانها با هم صحبت میکند.

از نگاه شوپنهاور وقتی که انسان با هم نوع خودش بحث میکند و فرد مقابل را بهتر از خودش میداند و آن فرد با سوادتر از خودش است میتواند با پرخاشگری و خشونت اوضاع را به نفع خودش تغییر داده و در بحث پیروز شود حتی اگر شخص مقابل پیروز بحث شده باشد اصل مطلب اینکه(بهترین دفاع حمله است!).

و شوپنهاور در ادامه میگوید اگر در میان بحث به طرز ناگهانی دعوا راه بیاندازید این موضوع سبب میشود که شخص مقابل به موضوع بحث توجه نکند و بحث به بیراهه کشیده شود‌.

قطعا نمیشود این موضوع را انکار کرد که رنجاندن انسانها کار وقیحی است اما باید قبول کنیم که شوپنهاور همینطور است یک فیلسوف شرور اما راستگو که اعتقاد دارد بدی همیشه در جهان پیروز است بنابراین همیشه درباره شر بحث میکند و از نظرش هیچ دلیلی وجود ندارد که انسان این وجه از وجودش را انکار کند یا سرکوب نماید.در واقع شوپنهاور به همه چیز گیر میدهد.

 

شوپنهاور را بخاطر رنجاندن انسانها از دانشگاه بیرون کردند،مادرش به او میگفت غیر قابل تحمل است،چندین بار به دادگاه احضار شد و محکومش کردند همه فیلسوفها و هنرمندان او را از خودشان میراندند و کسی برای شوپنهاور نماند.اگر چه که شوپنهاور این تنهایی را دوست داشت.

شوپنهاور با اکثر فیلسوفها اختلاف داشت و بیشتر با هگل و در کتابش هگل را یک فرد بی سر و پا میداند که جوانان را منحرف کرده است.شوپنهاور درباره شیوه بیان کردن فلسفه و نحوه استفاده از آن با فیلسوفها مشکل داشت و به همین دلیل شوپنهاور همیشه به شکل ساده مینوشت.

او اولین کسی بود که به فلسفه مدرن پرداخت و یکی از بهترین و ساده ترین و مفهوم ترین فلسفه را ارائه میکرد و تقریبا همیشه از سخت توضیح دادن فلسفه توسط فیلسوفان انتقاد میکرد.او اعتقاد داشت این موارد فقط باعث پیچیده شدن مطالب برای خواننده میشود در حالیکه هدف فلسفه آسان توضیح دادن و قابل فهم ارائه دادن مطالب است اما با این وضع مخاطب سردرگم میشود.

]