نویسنده ی مشهور رومن گاري ]1980ـ1914[، سياست سرد، سناريست و كارگردان روستبار فرانسوي در ايران بيگانه نيست. ما او را با رمانهاي خداحافظ گاري كوپر و سگ سفيد به ترجمه سروش حبيبي و مجموعه داستان كوتاه پرندگان ميروند و در پرو ميميرند به ترجمه ابوالحسن نجفي و كتاب تربيت اروپايي به ترجمه فريدون گيلاني ميشناسيم. گاري،اگرچه به ساليان در مغرب زمين ميزيست، اما به خوي وخيم شرقيان وفادار ماند و در عرصههاي فرهنگي و اجتماعي از حد و طنز خود در انتقاد به اخلاقستيزي و انحطاطگرايي رفتاري و سياسي غرب دست نكشيد. رمان حاضر كه بنمايههاي موضوعي و تصويري خود را از واقعيتهاي زندگي خانوادهاي فرانسوي به نام «فلوري» گرفته است. بازتاب عشق پسر و دختري است جوان به نام لودو و ليلا كه پسر تحت سرپرستي عمويش آمبرواز زندگي ميكند كه مردم او را «پستچي ديوانه» ميخوانند. آمبرواز همه عمر خود را صرف ساختن زيباترين بادبادكها ميكند و لودو نيز كه جنگ جهاني دوم دلداده لهستانيتبارش را از او جدا كرده است، با ياد او و در جستوجوي او بادبادكي بزرگ در ذهن ميسازد كه آسمان آبي را در مينوردد تا مگر از عشق گم بوده خود نشان يابد. طنز پردرد گاري در اين رمان بستري يافته است براي بيان عميقترين و متنوعترين مفاهيم و تصاوير دردآور يا شاديبخش انسان در قالب يك خانواده فرانسوي: «آمبرو از به لحاظ جسماني هيچ شباهتي به يك آدم صلحدوست نداشت. خطوط چهرهاش درشت خشن و با اراده و موهايش خاكستري و كوتاه بود اما سبيلهاي بلندي داشت، از آن نوع كه به «سبيل گلو» معروف است چرا كه فرانسويها ـ خدا را شكر ـ هنوز هم با خاطرات تاريخ خود پيوند دارند.»