جک و مرغ تخم طلا نوشته شاگا هیراتا
توضیحات
در زمانهای قدیم كشاورز فقير با همسر و پسر تنبلش به نام جك در دهكده اي كوچك زندگي مي كرد. پس از مدتي كشاورز در گذشت و براي خانواده اش تنها يك گاو باقي گذاشت. جك و مادرش با شيري كه از گاو مي دوشيدند زندگي خود را مي گذراندند. آنها هر روز صبح شير گاو را به بازار مي بردند و مي فروختند. اما يك روز صبح، گاو هيچ شيري نداشت و...
نظرات
برای این محصول هنوز نظری ارسال نشده است.