شناختنامه ساعدی نوشته جواد مجابی
توضیحات
ياد آن كه عاشق وطنش بود و عاشق مردم وطنش. مردي شيفته زيستني پر شور ، شوكران مدام بر لب، در مجلس عاشقان بي پروا مي رقصيد چرا كه از سر بريده نمي ترسيد. مردي كه نه زندگي روزمره نه مرگ پدر، او را از راهش و روياهايش دمي باز نمي داشت. مردي از دست رفته است كه از دست دادني نبود . مردي عاشق ، اهل عيش و زندگاني ، اهل رفاقت و دوست كامي، مرد كار و گشت و گذار، شاعري در قالب يك طبيب ، مبارزي در كالبد يك طنز انديش رويازاده اي در هيأت يك وقايع نگار، اين همه بود و چيز فراتر از اينها بود. يك انسان آگاه بدرد بخور.
نظرات
برای این محصول هنوز نظری ارسال نشده است.