چطور در جهان مملو از تغيير کردن های بي امان رقابت هاي بي رحمانه و نوآوري هاي بي توقف برنده شويم؟ کتاب «اینک اولویت در چیست» با پرداختن به این نکته که چالش‌های رو‌به‌روی سازمان‌ها، بی حد و مرز هستند و میدان عمل رهبران نامحدود نیست تاکید می‌کند که باید در حال حاضر اولویت را به روشنی تعیین کرد و در این میان به ارزش‌ها، نوآوری، سازش‌پذیری، عشق‌ورزیدن به کار و ایدئولوژی اهمیت دو چندانی داد. بخش نخست این کتاب با عنوان « اینک عصر اولویت ارزش‌هاست» با بیان این‌که نقش رهبر در هر سطح و یا سازمانی نظارت است، تاکید می‌کند که مدیران همیشه ناظران خردمندی نیستند و به همین دلیل پنج اصل را در نظارت اساسی می‌داند که شامل وفاداری، نوع‌دوستی، دور‌اندیشی، مسوولیت‌پذیری و برابری است. این کتاب شناخت نقاط ضعف نظام سرمایهداری را یک ضرورت می‌داند اما معتقد است برای اذعان به نقاط ضعف یک فلسفه اقتصادی لزومی ندارد که کل آن فلسفه نفی شود زیرا نظام سرمایهداری کارهایی می‌کند که بنابر هیچ معیار و ضابطه‌ای، قابل دفاع نیست. «عبرت آموزی از آزمون دشوار بحران‌ها» بخشی از این کتاب است که به این موضوع پرداخته است. «اینک نوآوری اهمیت یافته است» بخش دیگری از این کتاب است. آینده خود را به نوآوری مدیون هستیم برشی از این بخش به حساب می‌آید و بیان می‌کند:« امروز نوع بشر با دامنه ترسناکی از مشکلات دست به گریبان است که راه‌حل‌های بنیادین را طلب می کند. باید بیاموزیم که بهترین روش برخورد با معضلات چند بعدی و معضلاتی که مشمول نظام‌های حقوقی مختلف می‌شوند، چیست؟» این بخش معضل بیشتر سازمان‌ها را کارکنانی می‌داند که در زمنیه نوآوری در کسب و کار، آموزش تخصصی ندیدند و در حوزه مشتری‌شناسی و فناوری امروز بینش کافی برای در پیش گرفتن نوآوری را ندارند. نویسنده در بخش«اینک اولویت با ایدئولوژی است» بر این نکته تاکید می‌کند که درک هدف نهایی، آگاهی نسبت به وضعیت پیش‌رو، داشتن بصیرت زیاد که لازمه آن تصمیم‌گیری حکیمانه است و همچنین انگیزه شخصی برای وزن‌کشی یا داوری صحیح که با داشتن حکمت عملی موجب می‌شود انسان عواقب تصمیم‌هایی که می گیرد، بپذیرد را شروط اساسی برای تعیین ایدئولوژی‌های موجود در یک سازمان می‌داند. مفهوم ایدئولوژی مدیریت در اکثر زبان‌‌ها مترادف کلمه کنترل است و این قرابت مفهومی بین مدیریت و کنترل یکی از تبعات انقلاب صنعتی است و مهندسان و حسابدارانی که مدیریت را اختراع کردند پرچم‌داران اصل کار آمدی بودند. این کتاب تاکید می‌کند سازمان‌های فردا باید از لحاظ عملیاتی فوق ممتاز باشند و در عین حال سازگار‌پذیری، نوآوری، الهام‌بخشی و احساس مسوولیت اجتماعی در زمره ویژگی‌های اساسی آن‌ها باشد و کنش‌گران باید برای تجهیز سازمان‌ها به این توانایی‌ها در مبانی فلسفه مدیریت خود بازنگری کنند. كتاب ؛ دعوتي با آواي بلند است از همه رهبران و مديران جهت بازآفريني مديريت، كه با دست يازيدن در مفروضات بنيادين نظام سرمايه داري، نهادها و دنياي حرفه اي انسان بدان گونه مي شناسيم و سراغ داريم، بازنگري كنند تا پي ببريم كه «چگونه در دنيايي مملو از تغييرات بي امان، رقابت هاي بي رحمانه و نوآوري هاي بي توقف برنده شويم؟»