سازمانهاي پيشرو در بازاريابي، همه ی فعاليتهايشان را از بيرون آغاز کرده است: الف) آنها هدفهايشان را با توجه به كارشان مشخص ميكنند و در جستوجوي مشتري هستند؛ به جاي آنكه تنها كارشان را انجام بدهند و در انتظار كاميابي بنشينند. ب) آنها استراتژيهايشان را با توجه به بهترين فرصتهاي خارج از سازمان و در درون بازار توسعه ميدهند، به جاي آنكه تنها بر بيشتر فروختن تمركز كنند. پ) تصميمات آنها بر پايه فهم عميقشان از مشتري قرار دارد. آنها پس از توجه به مشتري است كه چگونگي كسب درآمد را هم مدنظر قرار ميدهند. ت) آنها با مشتريانشان گفتوگو ميكنند. البته اين امر ممكن است از طريق تبليغات صورت بگيرد؛ اما سازمانهاي پيشرو در بازاريابي از رسانههاي ديگري نيز استفاده ميكنند و بالاتر از همه اينها، از تبليغات دهان به دهان سود ميبرند. ث) سازمان موفق با انتخاب صحيح مشتريان و بازارها، به سود و ارزش بازار خويش ميافزايند و اين سود و منافع را حفظ كرده و با ايجاد برندهاي قدرتمند، ريسك را به ويژه در ايام ركود كاهش ميدهند. ج) بازاريابي بسيار بيشتر از تبليغات است. بازاريابي بسيار بيشتر است از آميخته بازاريابي (محصول، قيمت، توزيع و ترويج). بازاريابي يك نيروي پيشران كسبوكار است.