در کتاب تجزیه جهان اسلام تحقيق بعد از مقدمهاي در چهار فصل و يک خاتمه ساماندهي شده است. فصل اول برگرفته از مفاهيم، کليات و چارچوب نظري است. در مقدمه اين فصل ابتدا معيارها و تعريف جهان اسلام مطرح شده سپس ادوار تاريخيِ جهان اسلام و شاخصهاي دوران معاصر و آنگاه با استفاده از نظرية بحران، الگويي براي تحليل ارائه و چگونگي استفاده از نظرية بحران در تبيين مسأله مورد تحقيق و در نتيجه زمينههاي داخلي و خارجيِ بحرانها در جهان اسلام، آمده است. فصل دوم شامل عوامل داخليِ تجزية جهان اسلام در سه بخش سياسي _ نظامي، فرهنگي _ مذهبي و اقتصادي است. در مقدمه اين فصل، ابتدا به وضعيت و ساختار داخليِ جهان اسلام در دوران معاصر از لحاظ سياسي _ نظامي، فرهنگي _ مذهبي و اقتصادي پرداخته شده و آنگاه در بخش عوامل سياسي ـ نظاميِ تجزية جهاناسلام، از تقابل رويكردها به وحدت جهان اسلام از سوي جريانهاي اصلاح و احياء، بحران نخبگان سياسي، نقش آل سعود، وهابيت و انگليس در جدايي عربستان از عثماني نام برده شده است. در بخش عوامل فرهنگي ـ مذهبيِ تجزية جهاناسلام نيز مخدوش شدن وفاق اجتماعي، ناآگاهي توده مردم، خطا در آسيبشناسي و تعصب مذهبي مطرح گرديده و در قسمت عوامل اقتصاديِ تجزية جهاناسلام، از ظهور تجارت دريايي غرب با شرق و پذيرش قراردادهاي تحميلي از جانب حکام پس از شکست نام برده شده و در پايان جمعبندي و نتيجة بحث آمده است.