«مطالعات سياسي» عنوان كتابي است كه در دو جلد که به دست مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي منتشر شده است. در جلد اول اين كتاب آثاري با عناوين زير به چشم ميخورد: بحثي در مقوله «تجدد» ابهام در تاريخنگاري فراماسونري ايران روايتي از سرگذشت «كنفدراسيون» ساسونها، سپهسالار و ترياك ايران شاپور بختيار و «ناسيوناليسم ايراني» غول يك چشم (سازمان اطلاعاتي آمريكا در دهههاي آغازين قرن بيستم) آميزهاي پيدا از جعل و واقعيت (سيري در خاطرات ولاديمير كوزيچكين» خاطرات فردوست، نقدها و نظرها. در بخشي از مقدمه جلد اول كتاب «مطالعات سياسي» راجع به علت انتشار اين مجل٧د چنين ميخوانيم: «آنچه كه انتشار «مطالعات سياسي» را ضروري ساخت، نيازهاي فرهنگي جامعه ـ و بويژه نسل جوان و انديشمند ـ به تعمق و تفحص بيشتر در مسايل نظري و سياسي بود. به گمان ما پيشرفت و اعتلاي يك جامعه بدون ارتقاء و تعميق فرهنگ سياسي آن ميسر نيست؛ و اين وظيفهاي است كه بر عهده انديشمندان و متفكران آن جامعه قرار دارد. در پاسخ به اين نياز بود كه ما كوشيديم تا به نوبه خود با انتشار اين مجموعه گامي ـ هر چند كوچك ـ در اين عرصه برداريم. همانگونه كه اين مجموعه ـ و ساير آثار مؤسسه نشان ميدهد، تلاش ما اين است ك به مباحثي بپردازيم كه يا بكر و تازه باشد و يا به دلايلي وارسي مجدد آن ضرور انگاشته شود. بسياري از مسايل تاريخ معاصر ايران در اين حوزه قرار ميگيرد. آنچه اين بازبيني را ضروري ميسازد شيوع برخي قالبهاي «رسمي» است كه طي دهههاي اخير، تحت تأثير عوامل گوناگون سياسي و فرهنگي و با تلاش ديرين برخي نحلههاي روشنفكري، بر تحليل حوادث تاريخ معاصر ايران سايه افكنده است. سنگيني بار اين كليشهها و جزميات تا بدان حد است كه تاريخنگاري معاصر ايران را به تكراري ملالتبار مبتلا ساخته؛ گويي بجز چند عامل داخلي و خارجي معين هيچ پديده يا عنصر ناشناختهاي در سير بغرنج و پرفراز و نشيب ميهن ما حضور نداشته است ـ همه حوادث ثبت شده، همه رويدادها تعليل شده، و اكنون براي محقق كاري جز تنقيح و پيرايش اين دادهها باقي نيست! اين ديدگاهي است كه متأسفانه بسياري از محققين نيكانديش را نيز به كژراهه برده و راه را بر هر گونه خلاقيت پژوهشي بسته است.» مقدمه سپس به يكي از مقالات كتاب با عنوان «ساسونها، سپهسالار و ترياك ايران» اشاره كرده و مينويسد: اين مقاله ثابت ميكند كه در تاريخ سياسي و اقتصادي عهد قاجار پديدهاي به نام «انحصار ترياك ايران» حضور داشته، و اين انحصار با واسطه برخي دودمانهاي سوداگر ايراني با مجتمع عظيم مالي ساسون ـ روچيلد در بمبئي و انگلستان در پيوند بوده است. اگر دريابيم كه بخش اعظم سرمايه بانك شاهي به اين مجتمع تعلق داشته، اگر به درآميزي اين مجتمع با اليگارشي پارسي هندوستان توجه كنيم، و بالاخره اگر تعلق ديرين برخي روشنفكران ايراني ـ از عهد قاجار ـ را با اين كانون مدنظر قرار دهيم، آنگاه درخواهيم يافت كه چگونه ميتوان بزرگترين شعبده فرهنگي ـ سياسي را با تاريخ يك ملت انجام داد و بر مهمترين رخدادهاي آن پرده سياهي از تاريكي كشيد! نويسندگان كتاب «مطالعات سياسي» كوشيدهاند تا كاوش خود را بر اسناد و مدارك معتبر و گاه انتشار نيافته مبتني سازند و به همين دليل با مراكز اسنادي جمهوري اسلامي ايران مرتبط بودهاند. 16 صفحه پاياني جلد اول «مطالعات سياسي» به نقد چند كتاب اختصاص يافته است. ايران و غرب در سده هيجدهم ميلادي، كاوش در تاريخ جهان اسلام، و فراماسونري در كشورهاي اسلامي، سه مورد از كتبي است كه به قلم دكتر عبدالهادي حائري به رشته تحرير در آمده و در صفحات پاياني «مطالعات سياسي» نقد شده است. همچنين ملكم و تجددخواهي ايراني ـ به قلم حامدالگار، «انگليسيها» و «انگلوفوبيا» ـ راجع به اسرار قتل رزمآرا ـ نوشته محمدتركمان و همچنين كتاب «بركشيده به ناسزا» نوشته احمد سميعي، از ديگر آثاري است كه در جلد اول كتاب «مطالعات سياسي» به نقد كشيده است.