.نظريه بسیار مهو پيش گفته در كتاب جابجايي در قدرت او تبيين شده .جابجايي در قدرت، از دو قسمت ذيل تشکیل شده است. جابجايي در قدرت كسب و كار؛ جابجايي در قدرت سياسي. با توجه به اساسي بودن اين دو بخش، تحولات اين دو در حوزه هاي زندگي انسان، اثرگذار است. تافلر در سراسر كتاب خود در پي تبيين اهميت محوري قدرت است و مي خواهد نشان دهد عناصر سه گانه قدرت يعني زور، پول و دانايي در زندگي اقتصادي و سياسي انسان نقش به سزايي دارد و با توجه به دگرگوني جامعه، اهميت و نفوذ آن ها در طول تاريخ به تحليل نرفته است. تافلر بين دو مفهوم «جابجايي قدرت powershift))»و«جابجايي در قدرت power shift))» تمايز قائل است.او جابجايي از جايي به جاي ديگر (مثل جابجايي قدرت از شخص به شخص ديگر) را جابجايي قدرت مي نامد ولي جابجايي در مفهوم قدرت و تغيير اهميت عناصر سه گانه در بازي هاي قدرت را جابجايي در قدرت مي داند. او معتقد است در عصرهاي گذشته، به ترتيب زور و پول ابزار اصلي دسترسي به قدرت بوده ولي در حال حاضر دانايي برترين و مهمترين ابزار قدرت مي باشد و همين مفهوم جابجايي است كه تحولات جهان معاصر را در بر مي گيرد.او با آوردن شواهد و عوارض آن در پي تبيين همين مطلب است. مقاله حاضر با شرح و تبيين نظريه جابجايي در قدرت ، نظريات الوين تافلر را در زمينه قدرت بيان مي كند.شايان ذكر است تافلر با بررسي تاريخي، تحولات و تغيير در قدرت كشور خود را بررسي كرده است و اين تلاشي است ارزشمند ولي چون جامعه متشكل از فرهنگ ، آداب ، رسوم و دين و مذهب افراد آن است و رفتار انسان تحت تأثير اين عوامل است و با توجه به فرهنگ غني اسلامي كشور ما و ديگر كشورهاي اسلامي، رفتار فردي و اجتماعي ما تحت تأثير اين فرهنگ غني و دين مبين اسلام است. تافلر در جامعه و مكتب ليبرالي كه در پي حداكثر كردن مطلوبيت و سود مي باشند به مطالعه مي پردازد ولي شخص مسلمان در پي كسب رضايت خداوند است لذا با تأكيد بر اهميت دانايي در روابط اقتصادي و سياسي در حال حاضر معتقديم كه استفاده از اطلاعات و دانايي در دو فرهنگ و جامعه غرب و اسلام، متفاوت است. پس با استفاده از داده هاي او در پي استفاده از دانايي براي ائتلاي پرچم اسلام در جهان هستيم. واژگان كليدي:جابجايي قدرت، جابجايي در قدرت، قدرت كسب و كار، قدرت سياسي ، زور، پول و دانايي.