پشتیبانی از ساعت ۹ صبح الی ۱۰ شب :  ۰۹۱۲۵۳۴۳۶۴۴

ادیان آسیایی

موجود
400,000 تومان
برگشت به مجموعه: کتاب ادیان

کتاب ادیان آسیایی اثر مهرداد بهار
توضیحات

کتاب ادیان آسیایی اثر مهرداد بهار

 

کتاب حاضر از به هم پیوستن سه گفتار مستقل دربارۀ ادیان آسیایی در
عهد باستان است که حاصل چندین سال پژوهش و کاوش ژرف زنده یاد استاد مهرداد بهار میباشد. گفتارهای این دفتر در وهله نخست برای بهره مندی دانشجویان تاریخ ادیان فراهم گردیده است، اما بیگمان همۀ وستاران فرهنگ ایران و جویندگان جواهر ادیان آسیایی را تشنگی فرو شواهد نشاند. زیرا هر چند جستار مزبور بیشتر جنبه مدرسی دارد، اما از
یدگاه های بسیار نو و بدیع، به ویژه در گفتار نخست، بهره مند و تراویده هن خلاق و نوگرای استاد فقید است.
در اینجا تنها تذکر این نکته را لازم میدانم که همۀ یادداشت ها و وضیحات آخر هر گفتار و تنظیم فهرست مآخذ هر بخش از نگارنده ایــن طور است. ناگزیر اگر سهوی در آن راه یافته، برگردن من است. همچنین خش دین مسیحی در «ایران» به تقریر استاد و به تحریر این بنده است. اشی از گفتار سوم نیز - چنانکه از سیاق کلام پیداست ـ محتملاً بـا یاری یکی از دانشجویان ایشان در گروه تاریخ ادیان دانشگاه تهران فراهم آمده است. روان استاد، این دانشی مردِ ،بایسته انسان والا و کم نظیر، هماره شاد ا ایدون باد !

هند و اروپاییان، بومیان آسیای غربی و مرکزیو عقاید دینی ایشان


ما در بحثهای خود در این ،مختصر که مربوط به بررسی و تجزیه و تحلیل ادیان ایران از هزارۀ نخست پیش از میلاد تا پایان هزارۀ نخست پس از میلاد مسیح دو هزاره) است به سبب باطن تاریخی بحث ها، پیوسته بـه شـواهـد
تاریخی کشفیات باستان شناسی و مدارک مکتوب) متکی خواهیم بود. تفاوت چنین بحثی که متکی بر مدارک عینی ،است با اطلاعاتی که از کتب دینی به دست میآید در این است که کتابهای مقدس دینی متکی بر اطلاعاتی الهی که فراگیرنده پهنه ای ازلی و ابدی ،است، میباشند، در حالی که علم فقط قادر است پهنه محدودی را فرا گیرد که مدارکی از آن در دست دارد، و هرگز قادر نیست جز به حدس از ادوار قدیمی تر از آن سخن بگوید و حتی این چنین حدسی نیز نیازمند رشته ای از شواهد است و بدون آنها، علم لب از سخن فرو میبندد و ساکت میماند. بنابراین احتمال دارد که علم در زمینه هایی که مدرکی در دست ،ندارد از شناخت بسیاری حقایق و تحولات در آن زمینه ها محروم بماند.
برای بررسی تاریخ دین در ایران در هزارۀ نخست پیش از مسیح باید به الله تفکر دینی در این منطقه توجه کرد در این زمینه دو عامل اساسی مورد بررسی ما قرار میگیرد: الف - کیفیات و مشخصات عمومی دین و فرهنگ

 

 

خرید کتاب ادیان آسیایی

 بومی آسیای غربی

ب - کیفیات و مشخصات عمومی دین هند و اروپایی الف - فرهنگ بومی آسیای غربی پهنه وسیعی را از رود سند ترکستان
چین (سین کیانگ) و فلات پامیر در شرق تا شرق دریای مدیترانه، در غرب، فرا میگیرد و یونان و مصر که در خارج قاره آسیا قرار دارند نیز خود از نظر فرهنگی عمیقاً تحت تأثیر این فرهنگ قرار دارند و متقابلاً بر آن اثر میگذارند. کهن ترین مراکز پویا و شکوفنده این تمدن در کنار رود نیل جنوب بین النهرین و دره سند متمرکز بود و تمدن بین النهرینی بیش از دو تمدن دیگر در آن عصر توانست بر پیشرفت مادی و فکری سرزمینهای همسایه خود اثر گذارد. امروزه در پی رشد باستان شناسی ما قادریم پیشینه تمدن و فرهنگ منطقه را از پایان دوران کهن سنگی ۱۲/۰۰۰) پ. م) به این سو بازسازی کنیم.
در طی هزاره چهارم پ.م اقوام جنوبی بین النهرین که رهین ظهور فن شناسی نوینی بودند تولید و اقتصاد خود را عمدتاً بر کشت متمرکز رودخانه ای و دامپروری پیشرفته تری نسبت به دوران نوسنگی استوار ساختند و بر اثر نتایج حاصل از آن تمدن بین النهرین به اتفاق تمدن دره نیل که از همان سطح فن شناسی بهره مند گشته بود، پیشاپیش تمدن سراسر آسیای غربی و جهان آن روز قرار گرفت. این امر نمی توانست بر فرهنگهای پست تر اقوام همسایه که هنوز با همان دانش فنی کهنه شان دمساز بودند بی اثر باشد. در واقع، در طی هزاره چهارم و سوم پ.م ، تمدن بین النهرین از هر سو گسترش یافت و فن شناسی و فرهنگ خود را به همراه ،برد برعکس تمدن مصر که به علت محاصره در صحاری اطراف نیل نتوانست چندان از مرزهای خود تجاوز کند. یکی از مسیرهای عمدۀ گسترش تمدن بین النهرین در هزاره چهارم پ. م. نجد ایران بود این تمدن از این طریق تا آسیای میانه فرا ،رفت و به احتمال قوی از میانه هزارۀ چهارم تا اوایل هزاره سوم ب م ، از طریق آسیای میانه این فرهنگ نوسنگی پیشرفته حتی به شمال چین و سرزمینهای همسایه آن رسید. فرهنگ بين النهرین از سوی شمال غربی بین النهرین به آسیای صغیر و از آنجا به بالکان

 

دره سفلای رود دانوب و به جنوب روسیه رسید در اواسط هزاره سوم، آثار این تمدن بین النهرینی از طریق مناطق جنوبی نجد ایران و نیز خلیج فارس و دریای عمان به دره سند رسید (حدود ۲۳۰۰) (پ. م. و فرهنگ آن سرزمین را که در هزاره چهارم پ.م ، در پی مهاجرت اقوامی که قبلاً در بلوچستان و نواحی هندوکش میزیستند، شکل گرفته بود - زیر تأثیر محدود خود قرار داد و ساکنان آن سرزمین در زیر تأثیر این عامل وارد مرحلهٔ تازه شهرنشینی شدند که به فرهنگ هر با معروف است.
جنوبي
از سوی غرب نیز تمدن بین النهرین بر مصر مؤثر افتاد هزاره چهارم پ. م) در این عصر، مهرهای گردان و روش بنایی با آجر که هر دو از مخترعات بين النهرین است و در مصر بیگانه بود در درۀ نیل به کار برده شد و مایه های تزیینی - تصویری و موضوعات بین النهرینی در هنر مصر ظاهر گشت. امر نوشتن و نه شیوۀ آن محققاً از بین النهرین به مصر رفت و حتی محتمل است که اولین خاندان سلطنتی سرتاسری مصر دارای منشایی بین النهرینی بوده باشد. این امر بدان معنا نیست که با گسترش تمدن بین النهرینی، وحدتی مطلق - از نظر فرهنگی - در همه سرزمینهای یاد شده به وجود آمد، اما این هست که از پس این گسترش ،تمدن در اعصار ،بعد چنان زمینههای مشترک فرهنگی از سند و آسیای میانه تا مدیترانه دیده میشود که میتوان باور داشت با همه استقلال فرهنگی که هر یک از مناطق قومی در این پهنه گسترده دارا بودند، از میراث فرهنگی ویژه و مشترکی نیز بهره داشتند. اقوام بومی نجد ایران عمیقاً زیر تأثیرات فرهنگی و مادی بین النهرینی قرار داشتند. هر چند یک رشته پیوندهای قومی و فرهنگی کهن تر ایشان را از قدیم با مردم بین النهرین مربوط میداشت و به وحدتی فرهنگی میان ایران و بین النهرین باری میرسانید اما در اعصار جدیدتر از هزارۀ دوم .پ. م. و به ویژه از هزاره نخست پ. م ، با سامان یافتن نظامهای حکومتی در ایران آثار این تأثیرپذیری فرهنگی محسوس تر گردید.

 

ترکیب جمعیت بومی ایران در این هزاره ها چندان روشن نیست. بیشتر بر آنند که در نواحی جنوبی مرکزی و شرقی حتی در شمال شرق تا حدود دریای خوارزم نژادی دراویدی میزیسته است که محتملاً عیلامیان از این نژاد بوده اند. در نواحی غربی و شمال غربی و شمالی نیز ظاهراً اقوام سفید پوست قفقاز ساکن بوده اند. شاید بتوان در باختر نجد ایران این آمیختگی نژادهای قفقازی و دراویدی را بهتر از هر کجای دیگر این سرزمین فرا یافت. ب - هند و اروپاییان ،نخستین هند و ایرانیان و گسترش ایشان برای شناخت منشاء هند و اروپاییان و سابقه فرهنگ و تمدن ایشان دو وسیله در دست است. یکی زبانها و اسطوره های هند و اروپایی که جنبههای مشترک زبانی و فرهنگی منعکس در آنها میتواند تا حدی در شناخت جامعه نخستین هند و اروپایی راهنمای ما باشد که بدان شواهد درونی گویند؛ دیگر آثار به دست آمده باستانی است که در پی بررسیهای باستان شناسی درباره آنها می توان به شناخت بسیاری از جنبه های زندگی اجتماعی و احیاناً معنوی هند و اروپاییان در اعصار کهن و محل با محلهای سکونت آغازین ایشان دست یافت که آن را عوامل بیرونی خوانند.
بنا به این دو رشته ،مدارک دوران اتحاد قومی هند و اروپاییان نخستین به ۴۴۰۰ پ. م میرسد این اقوام در استپهای جنوب روسیه نواحی شرقی و سفلای رود دنپر شمال قفقاز و غرب کوههای اورال می زیستند. سرزمینشان آب و هوایی سخت داشت تابستانها داغ و بارانی و زمستانها سرد و برفی بود. با دریاها مربوط .نبودند استنباط ما دربارۀ این نکته بر این امر مبتنی است که در زبانهای هند و اروپایی واژه واحدی برای دریا وجود ندارد هند و اروپاییان نخستین از نظر اقتصادی در مرحله ای میان عصر نوسنگی و مفرغ قرار داشتند. تنها یک نوع فلز را میشناختند، که مس بود، و آن را خود تولید نمیکردند. کشاورزی و دامپروری منبع تأمین غذایشان بود و ظاهراً از ابزار شخم نیز برخوردار بوده ،اسب گوسفند ،خوک، بز و گاو را اهلی کرده بودند.

گاوداری عمده ترین فعالیت هند و اروپاییان نخستین بود و اهمیتی بیش از کشت دانه داشت. آنان از نظر اجتماعی دارای طبقات سه گانه ای بودند و نوعی سلطنت که از ساخت دقیق آن مطلع نیستیم در رأس نظام اجتماعی ایشان قرار داشت. در حدود ۳۵۰۰ تا ۳۰۰۰ پیش از مسیح این فرهنگ به مراکز محتملاً متعددی بخش شده بود و از آن پس به هر سو گسترش یافت که منطقه پهناوری از اروپای مرکزی تا به آسیای میانه و جنوب سیبری را در بر می گرفت. ظاهراً از این دوره به بعد وحدت زبانی اقوام هند و اروپایی از میان رفت و خانواده های مختلف زبانهای هند و اروپایی پدید می آمد. این فرهنگ نوسنگی در شرق به حوزۀ علیای رودینی سی" به ویژه به
حوزه مینوزینسک میرسد و در عصر مفرغ گسترش بیشتری می یابد. عصر مفرغ اقوام شرقی هند و اروپایی به فرهنگ آناناسیوسگاه در حوزه علیای رود ینیسی) معروف است. این فرهنگ با ستایش خورشید پیوند
دیرینه ای دارد.
فرهنگ آندر نووا جانشین فرهنگ مفرغ هند و اروپایی پیشین میگردد که از اواخر هزاره سوم تا هزاره نخست پ. م. ادامه دارد و از آغاز در آسیای میانه و غرب سیبری پراکنده میشود ولی مرکز آن در شمال دریای خوارزم (آرال) باقی میماند در این فرهنگ کشاورزی رونق دارد، ولی محتملا گاوداری همچنان از اهمیتی عمده بهره مند است میتوان فرهنگ آندرنو و را فرهنگ نخستین هند و ایرانی با نخستین آریایی خواند.
در نیمۀ دوم هزارۀ دوم .پ.م. جا به جایی عظیم مجددی در میان این اقوام پدید می آید و این اقوام به جنوب به سوی ،افغانستان، هندوستان و ایران به حرکت در می آیند که نتیجه آن ورود هند و ایرانیان به دو سرزمین هند و ایران است. شبیه همین حرکت توسط اقوام هند و ایرانی ساکن در شمال قفقاز هم دیده میشود که در اواسط هزاره دوم .پ.م از کوههای قفقاز میگذرند و به آسیای صغیر و شمال بین النهرین وارد میشوند و حکومتهایی بر با میدارند

 

از جمله میتانی ها. از قرن نهم .پ.م آریاییان از سوی شمال شرقی به سمت غرب، به قصد سکونت بر پهنه نجد ایران ظاهر شدند و در طی این مهاجرت، هر گروه در گوشه ای از نجد ایران ساکن گردید این اقوام را ایرانی خوانند. بخش دیگری از اقوام ایرانی سکاها در طی سده های هشتم و هفتم .پ. م.
از آسیای میانه برخاستند و به قفقاز و شمال دریای سیاه در غرب و به سرزمینهای جنوبی سیبری - تا نزدیک دریاچه بایکال در شرق پیش راندند و در طی ایام با ،مادها هخامنشیان و اشکانیان روبه رو شدند. گروهی از آنان با برانداختن دولت باختر در افغانستان و درۀ سند در زرنگ و زابل مستقر شدند و دولت سیستان را پدید آوردند که داستانهای بسیاری در شاهنامه تحت تأثیر اخبار قوم ایشان است.
ساختار اندیشههای دینی در فرهنگ آسیای غربی و فرهنگ هند و اروپایی
در این بخش خواهیم کوشید ساختار کلی اسطوره ها و آیینهای هر یک از دو گروه بومی و هند و اروپایی را که مستقل از دیگری شکل گرفته بود، ولی به احتمال بسیار از هزاره دوم پ.م بر اثر تلاقی این دو فرهنگ با یکدیگر در ماوراء النهر، قفقاز، آسیای صغیر و حدود شمال بین النهرین و سوریه بر یکدیگر اثر گذارده بود، مطرح سازیم.
در واقع برآنیم تا با بحث درباره این دو ساختار و نحوه در آمیختن و ترکیب آن دو در اعصار ،بعد تحلیلی از بنیانهای تفکر دینی در نجد ایران در هزاره های اول پیش از مسیح و اول پس از مسیح به دست دهیم.

 

 

 

 

 

نظرات

برای این محصول هنوز نظری ارسال نشده است.