دکتر شریعتی ایدئولوژی را مرکب از دو کلمه میداند: «ایده»، به معنای فکر، خیال، آرمان، صورت ذهنی و «لوژی» به معنای منطق و شناخت. بنابراین، ایدئولوژی رابه معنای عقیده شناسی و عقیدت یک گروه،قشر، طبقه، ملت و یا یک نژاد می داند و ایدئولوگ را کسی که صاحب یک عقیده خاص است. وی ایدئولوژی را ادامه غریزه در انسان میداند و غریزه را مجموعه قوانین و کشمکشهای رفتاری موجود زنده که رشد، تکامل و بقای او را تامین میکند. اما در انسان بخشی از این زمینه ها به خودآگاهی و اراده او واگذار شده، بنابراین در آنجا که غریزه به پایان میرسد برای هدایت و تکامل روحی انسان ایدئولوژی آغاز میشود. او برای مشخص شدن حد و مرز ایدئولوژی آنرا با علم و فلسفه مقایسه می کند. علم را عبارت از آگاهی عالم نسبت به واقعیت خارجی، صورت ذهنی از یک واقعیت عینی و کشف یک رابطه، یک اصل، یک صفت یا خصوصیت در انسان می داند. رابطه عالم و معلوم (علم) شبیه رابطه آینه با شیئی است که در برابرش قرار دارد، یعنی علم پدیده ای است انفعالی که عالم در معلوم اثر نمیگذارد و تابع واقعیت خارجی است