در کتاب بحثی کوتاه پیرامون مدارک نهج البلاغه اسمی که كه شريف رضى براى اين كتاب برگزيده «نهج البلاغه» يعنى «راه و روش بلاغت» است زيرا اين كتاب درهاى بلاغت را به روى خواننده مى گشايد و طالبان بلاغت را بدان نزديك مى سازد و نياز دانشمند و دانشجو را برمى آورد، و گمشده و خواسته بليغ و زاهد است و از آن روز كه اين كتاب گام به عالم فرهنگ و ادب نهاد و توسط شريف رضى به بار نشست، در ميان دانشمندان و خطبا و اهل ادب جا باز كرد و بلند آوازه شد و شهره آفاق دانش گرديد و ستاره آن در شام و عراق و نجد و تهامه درخشيد، و هركجا كه رفت با استقبال مردم مواجه گرديد و در مراكز علمى به درس و بحث از آن پرداختند زيرا علاوه بر معناى ارزنده و محتواى علمى و عميق همه جانبه و درهاى حكمت و دانش، داراى الفاظ و نگارشى بسيار بديع و زيبا و سبك و شيوه يى هماهنگ و عالى است كه در اوج نثر عربى قرار گرفته است . نهجالبلاغه اثري است كه بايد با آن زيست و تنفس كرد. روح را با آن همدم ساخت و با آن نبض و قلب را به تپش در آورد، تا معاني آن در عمق جان بنشيند و بتوان دنياهاي آن را وارد شد و سرزمينهايش را فتح كرد. هرچند رسيدن به قلهي رفيع معرفت علي(ع) حتي در حوزه نهجالبلاغه بر كسي ميسّر نيست و ضعف ما حكم ميكند كه نميتوان تمام دنياهاي زهد و تقوا و عبادت و عرفان و حكمت و فلسفه و پند و موعظه و ملاحم و مغيبات و سياست و مسؤوليتهاي اجتماعي، حماسه، شجاعت و ديگر زواياي نهج البلاغه را وارد شد و اين اقيانوس بيپايان را شناخت.