نوشتار حاضر موضوع ولايت در کتاب ولایت فقیه در عصر غیبت فقيه در عصر غيبت را از ابعاد و زوایای کلامي و فقهي و سياسي مورد بحث و پژوهش قرار داده است. نگارنده رشته بحث را با بررسي پيوند ميان دين و سياست و نسبت اين دو با يکديگر آغاز کرده و سپس درباره لزوم حکومت اسلامي در عصر غيبت، مفهوم ولايت و انواع و مراتب آن، تاريخچه و پيشينه ولايت فقيه بحث ميکند. جايگاه مبحث ولايت فقيه از دو منظر کلامي و فقهي، دلايل عقلي و نقلي بر ولايت فقيه، مبناي ولايت فقيه و ملاک و معيار مشروعيت آن مباحث ديگري است که ذيل عناوين فرعي ديگري در فصول بعد از نظر خوانندگان ميگذرد. مولف در فصل بعد راجع به صفات و شرايط وليفقيه، ولايتفقيه و مرجعيت، وظايف و اختيارات وليفقيه سخن گفته و در ادامه مخاطبان را با آرا و نظرياتي که در باب ولايتفقيه در اينجا و آنجا مطرح شده آشنا ميسازد. وي در فصول پاياني مطالبي هم درباره مفهوم ولايتفقيه و ارتباط آن با مقولههاي ديگري چون آزادي و دموکراسي و قانون اساسي بيان کرده و رشته سخن را با طرح موضوع تشخيص وليفقيه و وظايف اصلي مجلس خبرگان و شرح حالي اجمالي از زندگي و شخصيت امام خميني(ره) به پايان ميبرد.... یکی از مهم ترین مباحث کلامی، فقهی، حقوقی، سیاسی و اجتماعی در عصر غیبت، خصوصا در سه دهه اخیر و نیز پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران که به طور گسترده مورد پژوهش و بحث و نظر قرار گرفت، مبحث حکومت اسلامی، و «ولایت فقیه و حوزه اختیارات او» می باشد. اهمیت آن به قدری است که محققان و دانشمندان دیگر کشورها نیز به تحلیل و بررسی این نظریه و نظام مبتنی بر آن پرداخته اند. با این که اعتقاد به ولایت فقیه از اعتقادات دیرینه، مسلم و ریشه دار مذهب تشیع است، اما میان انقلاب اسلامی و اصل ولایت قیه از حیث حاصل و محصول بودن، تأثیر و تأثر متقابل وجود دارد این جنبه قانونی دادن به ولایت فقیه سبب شد سوالات و شبهاتی در پیرامون آن به وجود آید که طرح آن شبهات و حل آنها، ثمرات مبارک و ارزنده ای داشته و بر توسعه و غنای بحث افزوده است.